هنرآنلاین : حسین هاشم پور : کاش وزیر فرهنگ و رئیس سازمان سینمایی از خاطر نبرند چند بار مجبور شدند اعلام کنند در آرای داوران جشنواره فیلم فجر دخالت نکرده اند؛
دولتی که در سال نخست با بازگشایی خانه سینما دل سینماگران را ربود، در سال پایانی به بهانه چهار پنج سیمرغ و تلخ و شیرین شدن چند فیلم، آماج حملات سینماگران قرار گرفت... این یعنی دولت در مواجهه با یک جشنواره جای درستی نایستاده است؛
دولت باید در این چهار سال آرزوی برپایی جشنواره فیلم فجر توسط بخش خصوصی و یا نهاد مدنی مانند خانه سینما را محقق می کرد، به گمانم حتی همین سال نویی که از راه می رسد بهترین فرصت برای حول حالناست.
دو -
چند روز پیش در اتفاقی کم سابقه شش انجمن تجسمی بیانیه مشترکی دادند تا معلوم شود مشکل فقط سینما نیست، رویداد پروری دولت دیوار کجی ست که تا ثریا کج بالا خواهد رفت؛
در بند دوم این بیانیه جملاتی آمده که گویا درد دل تمام جامعه فرهنگ و هنر و نه فقط تجسمی است :" این سالها، مدیریتِ دولتیِ هنر با فاصله گرفتن از انجمنهای تجسمی، خود را از اندیشه، دانش و همکاری این مجموعههای تخصصی محروم کرده است. انجمنهایی که میتوانند در برنامهریزیهای کلان فرهنگی - هنری مشاورانی ارزشمند باشند... "
28 دی، در همین ستون زیر تیتر :" پیشی گرفتن کمیته فرهنگ از وزارت فرهنگ" نوشتم :" درحالیکه حدود ٧٠ روز از تغییر وزیر فرهنگ میگذرد، تحولی که جامعه هنری توقع داشت برآورده نشده است، البته همه میدانند عرصه فرهنگ و هنر محصول زودبازده ندارد؛ اما آنچه این سالها بر اهل هنر گذشت، سعه صدر و طاقتها را به شماره انداخته است... "
دامنه دار شدن اعتراضات جامعه هنری ثابت می کند کاسه صبرها لبریز است؛ هنرمندان می اندیشند عهد رئیسجمهور برای واگذاری امور هنر به آنها، آن سان که باید سامان نیافته است؛این اعتراضات و گلایه ها ناظر به چنین تصوری ست.
سه -
دوم آذر در همین مجال زیر تیتر :"آزمون بزرگ وزارت فرهنگ " نوشتم:" وقتی پرسپولیس و استقلال بعد از چندین ماه خبرسازی، سرانجام دولتی ماندند و به بخش خصوصی واگذار نشدند، نبود اعتماد به بخش خصوصی در سیستم تصمیمسازی کشور یادآوری شد... "
برخورد وزارت فرهنگ با جشنواره ها به خصوص فجر، مشابه برخورد وزارت ورزش با دو تیم قرمز و آبی است؛ حال آنکه به شهادت همه این چهار دهه گره زدن موفقیت دولت با توفیق یا عدم توفیق فلان بی نال یا جشنواره جز باخت هیچ آورده ای برای دولت ندارد.
تصور عمومی این بود که دولت یازدهم با شعار دولت فرهنگی و پرهیز از فرهنگ دولتی خواهد توانست نهادهای عمومی و صنفی در امر هنر را قدرت بخشد و یک بار برای همیشه با رویداد پروری و برگزاری جشنواره ها خداحافظی کند؛ هم نام نیکی از خودش به جای می گذاشت، هم قدمی به سوی استقلال هنر برمی داشت که دولت های بعدی هم نتوانند بدان تعدی کنند.
اما اعتراض ها نشان می دهد سیستم بوروکراسی عریض و طویلی که چهار دهه است بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حکم فرمایی می کند توانست همه ایده ال طلبی ها را ناکام بگذارد. کم ترین کارکرد این گونه سیستم های دیوان سالار تاریخ مصرف گذشته، کشتن ایده ال طلبی ها و نادیده انگاشتن نیازهای روز است که بار دیگر توانایی بالای خود را به رخ کشید.
-این یادداشت هم زمان در روزنامه شرق ص 14 و ایران آرت منتشر شده است.