سرویس تجسمی هنر آنلاین: نمایشگاه پروژه بینالمللی "مزوتینت" با عنوان "هزار دستان" در گالری آ، نمایشگاه آثار محمدعلی ترقیجاه با عنوان "پیشگامان هنر مدرن ایران" در آرت سنتر، نمایشگاه گروهی نقاشی به عنوان "2 دقیقه مانده به نیمه شب" در گالری دید، نمایشگاه نقاشیهای رحیم مولائیان در گالری سیحون و نمایشگاه عکسهای امیر مکبر با عنوان "زیر پوست بازار" در گالری والی، رویدادهایی هستند که در گالریگردی این هفته به سراغ آنها رفتیم.
تقلا برای دور زدن حصار تبلیغات رسانهای
پروژه بینالمللی "مزوتینت" با انتخاب لیندا ویتنی و مهدی درویشی زبان مشترک دو جامعه نسبت به مسئلهای واحد است که در دوشکل متفاوت و مجزا شکل گرفته است.
چاپ دستیهای این نمایشگاه با توجه به المانهای نقش بسته در هر تصویر، یورشی هستند به محدودیتهایی که به واسطه تبلیغات سیاسی بر یک اجتماع چیره و غالب میشوند. محدودیتهایی که به واسطه ظواهر و المانهایی زیبا چهرهای فریبنده به خود میگیرند و نه تنها از این چهره فریبنده سوءاستفاده میشود بلکه این چهره فریبنده موجب تغییر ظاهر و دگرگونی شکل کلی یک اجتماع میشود.
اما این دگرگونی اجتماعی در قالب یک اعتراض فردی و به واسطه کنش هنرمندانه در قالب قابهای کوچک چاپ دستی رخ داده است. به عنوان مثال شکل نابود شده مجسمه "آزادی" در "آمریکا" در یکی از تصاویر چاپ دستی هنرمند آمریکایی نمونه بارزی از این اعتراض که به نوعی سازمان یافته به صورت انفرادی است، توانسته به خوبی شکل تاثیرات این تبلیغات بر ذهن هنرمند امریکایی را به واسطه فرم و تکنیکهای ذاتی خود چاپ دستی و به واسطه هنر به نمایش بگذارد.
در حقیقت نمایشگاه "هزاردستان" و "منشا نور" که در قالب یک پروژه ارائه شده است تمنا و تقلایی برای یورش به حصارهای تنیده شده بر جداره آزادی است که با تبلیغات سیاسی در سطحی بینالمللی از انسان امروز سلب شده است.
اوچ پختگی نگاه نقاشانه در مکتب "سقاخانه"
نمایشگاه مروری بر آثار پیشگامان هنر مدرن ایران در گالری آرت سنتر که به نمایش آثار محمدعلی ترقیجاه اختصاص پیدا کرد ویترینی از روند پیشرفت و پختگی یک هنرمند صاحب سبک برای رسیدن به نگاهی شخصی است.
در آثار این نمایشگاه از آثار نخستین ترقیجاه که بیشتر به طبیعت بیجان و پرترهها تعلق دارد به نقاشیهایی میرسیم که در آن علیرغم حضور المانهایی از مکتب سقاخانهای که در دورهای به شدت رواج داشته، به نوعی از تصاویر میرسیم که دیگر نمیتوان آن را سقاخانهای نامید.
ترقیجاه در این آثار همه المانهای که به عنوان الگوی اصلی نقاشی مکتب سقاخانه محسوب میشود را از آثارش میگیرد و در یک گرایش نه چندان مشهود به سمت مینیمالیسم در جای گذاری رنگ روی بوم و استفاده از خطوط به آثاری میرسد که به واقع در آن دوره هنری ایران تنها و تنها زبان شخصی خود این هنرمند است.
در واقع نمایشگاه آثار این هنرمند یک کارگاه تصویری برای درک روند حرکت یک هنرمند از سالهای نخستین کارهای او تا اوج پختگی هنری است.
جهان بینیهای سر ریز شده در پرترههای هراسان
"2 دقیقه به نیمه شب" نمایهای است از برخورد انسان امروز با زندگی و ویترینی به عنوان چهره که بهترین بازتاب دهنده این برخورد و معانی به دست آمده به واسطه آن است.
هنرمندان در این نمایشگاه هر کدام در خلق و نقش زدن پرترهها رویه خاص خود را در پیش گرفتهاند. هر چند حیرت وجه مشترک همه این چهرههاست اما تکنیک و فرم و ریتم متفاوت هر کدام از این تابلوها تکمیلکننده این نگرش است.
هر چند در یک شکل کلی هراس و سردرگمی انسان معاصر به راحتی در این آثار قابل مشاهده است اما ما با فضایی مواجهایم که به لحاظ بصری نگرش هنرمند و جهانبینی او را به واسطه شکل و فرم با وضوح بیشتری نمایان میکند تا به این واسطه بتوان به کلیتی از درک ذهنی و روح او به واسطه یک تصویر بیکالبد رسید.
بیان جهانی بدون مرز با استفاده از المانهای نگارگری ایرانی
رحیم مولائیان و نگرشهای آرکی تایپیک و کهن الگو محورش به واسطه تعلق خاطری که به برخی مکاتب نوگرای ایرانی دارد به دنبال بیان یک سخن تازه در ظاهری کاملا شناخته شده و امتحان پس داده میگردد.
او در آثارش به شدت از نگارگری تاثیر پذیرفته و حتی ردی از رنگبندیها و ترکیببندیهای تصویری نقاشان مکتب سقاخانه به خصوص ناصر اویسی و تا حدودی آثار نقاشی "ژازه تباتبایی" در این آثار به چشم میخورد اما او در میان راه و با تغییر شکل ظاهری فیگور موجود در تابلوهایش زبان جدیدی را کشف کرده است که آن تصویر جای گرفته در ذهن مخاطب از نقاشیهای مکتب سقاخانهای را از بین میبرد و حتی به واسطه نوع حرکت خطوط و جایگذاری متفاوت رنگ علیرغم شباهت فراوانی که با نگارگری دارد به بیانی کاملا شخصی رسیده است و اثرش را مستقل از این دو سبک و شیوه شناخته شده در نقاشی ایران خلق کرده است.
حتی تابلوهای روی بوم رفته این نقاش به واسطه شکل و جنس المانها و تصویرهای سنتی و بومی که نقشمایههایی جهانی دارند به نوعی تعمیم دهنده یک عنصر در ظاهری نه چندان مرز پذیر و جغرافیا محور است و میتوان گفت او از یک بیان تصویری ایرانی به نفع یک ایده و یا مفهوم بینالمللی و بدون جغرافیا استفاده کرده است.
حیات دوباره انسانهای و مشاغل فراموش شده
عکسهای نمایشگاه "زیر پوست بازار" امیر مکبر، امری دو وجهی را در دل خود نهفته دارد. او به واسطه این تصاویر بسیاری از شغلهای فراموش شده را که هنوز در دل بازار تهران حیات دارند را به تصویر کشیده است و با تصویر روشنی که از نوع این فعالیت داده است او را از زیر پوست این شهر بیرون کشیده و به ما نشان می دهد.
از طرفی دیگر او زندگی در دل این محدوده معین تجاری را به تصویر میکشد. مکانی که در آن نوع و شکل زندگی افراد کمی فرق میکند و به دلیل بافت کهنه آن محدودهای است که بیشتر محل تردد و زندگی افراد رانده شده از شهر است. افرادی که در حقیقت به واسطه تلخیهای اجتماعی فراموش شدهاند و به همان میزان که به دلیل حرکت جهان به سمت نوعی ساختار تکنولوژیک، بسیاری از صنعتهایی که هم چنان در بازار تهران حیات دارند را به یادمان میآورد.
علیرضا بخشی استوار