سرویس تجسمی هنرآنلاین: هفت ایده برتر جایزه ویستا در حالی برگزیده خود را یکشنبه 8 اسفندماه شناخت که نمایشگاه این آثار جمعه 15 بهمنماه در گالری ویستا برپا شد. در این نمایشگاه هفت طرح منتخب راه یافته به مرحله نهایی نخستین جایزه هنر ویستا به صورت ویدئو، پروپوزال، ماکت و... به نمایش درآمد و 11 هنرمند به صورت انفرادی یا گروهی ایدههای خود را تشریح کردند.
نخستین جایزه هنر ویستا که با تاکید بر فکر و ایدههای هنری شکل گرفت، بعد از دو مرحله انتخاب طرحها، به فهرست منتخب رسید و هفت طرح نهایی از میان 150 طرح رسیده توسط حمیدرضا سوری، رزیتا شرفجهان، بهرنگ صمدزادگان، امیرعلی قاسمی و بهنام کامرانی انتخاب شدهاند و نهایتا مرتضی عرب خزائلی برگزیده نخستین جایزه هنر معاصر ویستا شد.
اما این هفت طرح مختلف که متعلق به فضاهایی کاملا متفاوت هستند به کمک ابزار مختلف در گالری ویستا نمایش داده شدهاند تا بیننده بتواند اثر نهایی را تجسم کند. در کنار هر طرح استیتمنت اثر و نوشتههایی قرار داشت که نحوه اجرای نهایی آن را شرح میداد. در ادامه این گزارش توصیفی از طرحهای به نمایش درآمده را به همراه توضیحات هنرمندان در مورد آثارشان میخوانید.
پنبه خِلال/ برگزیده نخستین دوره؛ برنده جایزه 30 میلیون تومانی:
بر روی دیوار 3 قاب کوچک قرار گرفته که در آنها عکسهای سیاه و سفیدی از مراحل تولید پنبه وجود دارد و قاب چهارم دربرگیرنده یک طراحی از یک گونی پنبه است. زیر هر کدام از قابها یک پایه فلزی قرار گرفته که روی آنها پنبه در سه فرم تخم پنبه، غوزه پنبه و پنبه پاک شده قرار گرفته است. مانیتوری که کنار این مجموعه قرار گرفته است طرح سه بعدی چیدمان نهایی را نشان میدهد که در آن تعداد بسیار زیادی گونی پنبه، روی هم قرار گرفته و حجم بسیار بزرگی را به وجود آوردهاند که انسان میتواند از آن بالا رود. روی دیوار مقابل هم ویدئویی پخش میشود که پای انسانی را در حال راه رفتن روی غوزههای پنبه نشان میدهد.
محمدرضا عرب خزائلی، متولد 1368، کارشناس ارشد تصویرسازی درباره اثر خود گفت: این کار چیدمانی است که از دل یک روند کشاورزی در مازندران درآمده است. وقتی کودک بودم پنبه کاری در شمال مازندران رواج داشت و من هم با آن درگیر بودم. مردم روستا پنبههایی که جمعآوری شده بود را برای وزن شدن در کیسهای به نام پنبه خِلال قرار میدادند و این گونیها در جایی روی هم انباشته میشد تا به فروش رسد. زمانی که این پنبه خلالها روی هم انباشته میشد بیشتر مردم روستا دور هم جمع میشدند و یک محیط بازی هم برای بچهها ایجاد میشد. درک من از آن کار جدی، یک بازی و شادی بود و حالا با وجود اینکه کشت پنبه در مازندران متوقف شده اما این تجربه در ذهن من باقی مانده و پرورش پیدا کرده تا به چیدمانی تبدیل شده که امیدوارم روزی اجرا شود.
مولف کیوریت شده
قطعه چوبی با لبههای شکسته به دیوار چسبیده و روی آن دفتری قرار دارد که با نمک پوشیده شده است. روی دیوار سه طرح چاپ شده قرار دارد که در سه نما، فضای نهایی این طرح را نمایش میدهد. با دیدن این طرحها مخاطب میتواند اتاقی را تجسم کند که بر روی دیوار انتهایی آن قفسههای کتابخانهای دیده میشود و روی زمین آن گودال بزرگی قرار دارد که تنها راهی بسیار باریک برای عبور از کنار آن وجود دارد. کسی که قصد دسترسی به کتابها را دارد باید از این راه باریک عبور کند و احتمال دارد به گودالی با عمق 4 متر سقوط کند.
مهسا احسنی، متولد 1369، کارشناس نقاشی درباره اثر خود به هنرآنلاین گفت: سال 92 اولین کتابم را ساختم و دلیل ساخت آن احساس عذابی بود که موقع کتاب خواندن داشتم، چون لغات یک معنی واحد نداشتند و وقتی جایگاه آنها تغییر میکرد سردرگمی من بیشتر میشد. پس اسم آن کتاب را گذاشتم "تنها کسی که کتاب را خواند، نویسنده است" چون هیچ کس جز نویسنده نمیداند چه چیزی در آن نوشته شده است. کتاب نمکسود شدهای که اینجا میبینید "مولف کیوریت شده" نام دارد، چون نمکسود کردن در انگلیسی معادل curate میشود، و این واژه به معنی نمایشگاهگردانی هم هست. در ادامه ساخت این کتابها به طرح فعلی رسیدم و قصدم فقط ایجاد کردن یک موقعیت بود. میخواهم آدمها در این موقعیت قرار بگیرند و برای رسیدن به کتابهایی که ممکن است به نظر بیاید رمز و رازی در آن است، با مسئولیت خودشان از یک جای خطرناک عبور کنند و در نهایت به هیچ برسند. صد درصد تصمیم دارم که این طرح را اجرا کنم و تنها چیزی که برایم اهمیت دارد این است که آدمها در این محیط قرار بگیرند.
بدون عنوان
قطعات سرامیکی خاکستری که نقوش برجسته کرم رنگی از انسان، درخت، گیاه و... روی آنها دیده میشود بر روی دیوار نصب شده است. کنار آنها میزی قرار گرفته است که مجسمههای کوچک رنگارنگ سرامیکی روی آن قرار گرفتهاند. روی میز دیگری یک دفتر طراحی دیده میشود و کنار آن لپ تابی وجود دارد که یک قطعه بسیار کوتاه از انیمیشنی را نشان میدهد که تصاویر آن برگرفته از همان مجسمههای سرامیکی است.
درسا اسدی، متولد 1370، دانشجوی کارشناسی ارشد نقاشی، درباره این اثر خود به هنرآنلاین گفت: این پروژه بر اساس چگونگی ارتباط میان game، سرامیک و اسطوره شکل گرفت. ذهن انسان همیشه در حال ساخت اسطوره است و مدام این کار را تکرار میکند، پس من هم ابتدا بر اساس اسطورههایی که میشناختم داستانی ساختم. دلیل انتخاب سرامیک برای ساخت این مجسمهها این بود که خواستم میان این اسطوره و متریال ارتباط برقرار کنم؛ چون در دوره نوسنگی الهههایی پرستیده میشدند که با سرامیک ساخته شده بودند. از سوی دیگر امروزه انیمیشن و game طرفدار زیادی دارد چون دنیای فانتزی که آدمها به آن نیاز دارند برایشان تداعی میشود. آنها خودشان را جای کاراکتر میگذارند و دقیقا همان اتفاقی برایشان میافتد که شخصی با شنیدن داستان اسطورهها تجربه میکرد. با ساخت این انیمیشن یا game میخواهم بین دو مدیا که یکی چندین هزار سال قدمت دارد و دیگری معاصر است ارتباط برقرار کنم.
ماه
24 قاب سفید رنگ که درون آنها برگههایی جدا شده از یک دفترچه وجود دارد و هر کدام از آنها نقشهایی را نشان میدهد که با خودکار آبی یا مشکی طراحی شدهاند. بر روی هر صفحه المانهای متفاوتی در کنار هم قرار گرفتهاند که گاه ارتباطی با هم ندارند و گاه یک طرح کلی را شکل میدهند. طرحهای این مجموعه ارتباط چندانی با یکدیگر ندارند و موضوعهای مختلف مانند آدم، جنین، کهکشان، مدال جام جهانی و... در آنها دیده میشود.
علیرضا شهریاری، متولد 1371، کارشناس ارتباط تصویری و درباره این طرح به هنرآنلاین توضیح داد: این مجموعه شامل اسکیسهای روزانه من است که در آنها بخشی از ایدههای روزانه خود را به نمایش گذاشتم. تعدادی از این اسکیسها به پروژه "ماه" مربوط میشوند و بقیه آنها ایدههای آزاد و مستقل هستند. مجموعه "ماه" بر اساس تعدادی از این طرحها شکل میگیرد که در قالب حجم، نقاشی، ویدئو و اینستالیشن ارائه میشود. این پروژه قرار نیست مستقیما ماه را نشان بدهد ولی آثار ارائه شده به طریقی به ماه و ویژگیهای آن مربوط میشود.
محدوده جغرافیایی
بر روی دیوار طرح چاپ شدهای قرار دارد که کلمات "ثبات" و "بیثباتی" را در کنار یک طرح هندسی نشان میدهد. در کنار آن یک حجم فلزی قرار گرفته که از تکرار فرم چلیپای ایرانی تشکیل شده است. نمایشگری که در کنار این اثر قرار دارد علاوه بر نمایش تصویر سه بعدی این حجم، تصاویری از آشوبهای خیابانی، کره زمین و... را نیز پخش میکند.
مهدیه پازوکی، متولد 1358، کارشناس طراحی فرش و بیژن قاسمینژاد، متولد 1357، کارشناس طراحی فرش درباره این اثر درباره این اثر به هنرآنلاین اینگونه توضیح دادند: ایده اولیه این کار از دو سازه شکل گرفت که فضای منفی بین آنها را به صورت حجم ساختیم. بعدتر بر اساس مطالعه متنهایی از "جودیت باتلر" ایده این کار به ذهن ما رسید. ابتدا صدای کلمه "ثبات" را ضبط کردیم تا اکولایزر آن را به دست آوریم و بعد منحنی به دست آمده را حول محور افقی چرخاندیم تا یک حجم به دست آید. بعد همین کار را با کلمه "بیثباتی" انجام دادیم و حجمی که از صدای این دو کلمه به دست آمده بود را کنار هم قرار دادیم و فضایی که مابین آن دو ایجاد شد را ساختیم. اصل این جریان توجه به زندگی کشورهای خاورمیانه است که مدام بین ثبات و بیثباتی در نوسان است. چون میخواستیم تعلق این حجم به این جغرافیا مشخص باشد از نقوشی استفاده کردیم که متعلق به همین منطقه است.
اشکدان
جعبه سفیدی که به دیوار چسبیده است یک گلدان کوچک سفید را در برگرفته که نور آبی رنگی بر آن میتابد. این گلدان که از جنس نمک ساخته شده بر اساس فرم پایه قلیانی متعلق به قرن 18 میلادی ساخته شده است. در کنار آن نمایشگری قرار دارد که تصویر سه بعدی کار نهایی را نشان میدهد. یک کمد ویترین سه طبقه که در هر طبقه آن گلدان سفیدی قرار گرفته و با ریزش قطرات آب روی آنها، گلدانها خراب شده و به تودهای سفید نمک تبدیل میشوند.
مهدیه کواکبپناه، متولد 1367 کارشناس مجسمهسازی و نازنین اعوانی متولد 1368، کارشناس ارشد نقاشی و ترلان تبار، 1362 کارشناس نقاشی درباره این اثر خود اینگونه توضیح دادهاند: اشکدان ظرفی بوده که مایعات را در آن نگه میداشتند و استعاره از نگه داشتن اشک در ظرف هم هست. هدف ما از این کار ارزشگذاری نمک است که در طول زمان شکل عوض میکند؛ اما هیچ وقت از بین نمیرود. یک بوفه خواهیم ساخت که اشیای تاریخی ساخته شده با نمک درون آن قرار میگیرد. قطرههای آب روی آنها میریزد و ظرفها کمکم خراب میشود اما توده نمک باقی میماند. این ظرفها ماندگار نیستند اما میتوان آنها را جایگزین کرد و هر کدام از آنها هم یک ریشه تاریخی دارد. حتما میخواهیم این پروژه اجرا شود و مراحل ابتدایی آن را هم انجام دادیم و فقط اجرای نهایی مانده است.
3 دا
بخشی از گالری به اتاقک سفیدی اختصاص دارد که روی آن نوارهای زرد رنگ خطر نصب شده است. دیوارهای داخل این اتاقک با کاغذهایی پوشیده شده که اسکیسهای مختلفی روی آنها وجود دارد. روی این طرحها را طلق ماتی پوشانده و بیننده مجبور است با چراغ قوهای که در اختیار او قرار میگیرد به تماشای طرحها بپردازد.
هاوری دانش کارشناس طراحی صنعتی و علی میرزاییدیپلم نقاشی طرح 3 دار را اینگونه معرفی کردند.
در زندگی همه ما استرس وجود دارد و به دنبال راهی برای فرار از آن هستیم. شاید خیلی از ما برای فرار از استرس به دنیای رسانههای مجازی پناه ببریم تا سرگرم شویم و با لایک کردن یا ریپلای کردن چیزی به دنیای بیرون واکنش نشان دهیم. دنیای مجازی بخشی از زندگی ما است و روزانه مدت زیادی را صرف آن میکنیم. در آن چیزهای سرگیجهآوری میبینیم و از صبح تا شب با پیامهای مثبتاندیشی و جنگ و انفجار و سیل و... مواجه هستیم. اینها باز هم استرس به وجود میآورد و امکان ندارد در این فضا آرام باشید اما با همینها سرگرم میشوید و به این اخبار عادت میکنید، بنابراین دیگر خواندن خبر مرگ هزار نفر در یک نقطه با برد یک تیم فوتبال تفاوتی برایتان ندارد. شما همیشه با اتفاقها فاصله دارید و خوشحالید که جای آن دیگری نیستید.
اتفاقی مفید در هنر معاصر ایران
بهنام کامرانی یکی از داوران این مسابقه است که در مورد شکل گیری جایزه ویستا و اهداف آن گفت: به همراه مدیران گالری در فکر یک مسابقه بودیم که شبیه مسابقات دیگر نباشد و بیشتر به فکر و پروپوزالهای هنر معاصر اهمیت دهد. این جریان مخالف با جریان خرید و فروش آثار هنری است، که البته آن هم جریان مهمی است اما کار ما بیشتر بر مبنای تولید فکر است.
او در مورد قابل اجرا بودن ایدههای ارائه شده گفت: قرار نیست همیشه همه ایدهها قابل اجرا باشند. در واقع آنچه میبینید فکرهایی هستند که برای طرح در نظر گرفته شده و اینجا نمایشی از ایدهها است نه کار نهایی. در این مسابقه تولید فکر اهمیت دارد و در کار این جوانها ایدههای مهمی میبینیم که شاید به دلیل کم تجربگی توان اجرای آنها را نداشته باشند، اما نوآوری و اندیشه آنها در هنر معاصر اهمیت دارد. هنرمندان در این طرحها تا جایی که توانستند کار نهایی خود را تصویر کردند و ما میتوانیم تصوری از کار نهایی پیدا کنیم و با کمک پروپوزال کارها را قضاوت کنیم.
کامرانی در مورد اهمیت مطرح شدن ایده گفت: به نظر من این موضوع در هنر معاصر خیلی اهمیت دارد و حتی در هنر قبل از آن هم اهمیت داشته است. متاسفانه هنرمندان ما عادت به نوشتن و صحبت کردن در مورد کارشان را ندارد و خیلی از آثار هنری به دلیل اینکه هنرمند در مورد آن چیزی ننوشته است آرشیو نشده و ما اطلاعی نداریم در مورد آن نداریم. من از این موضوع به عنوان سیاهچاله هنر مدرن و معاصر ایران یاد میکنم و این در حالی است که از قرنها قبل داوینچی و بسیاری از هنرمندان در مورد جزییات کارشان نوشتهاند. با وجود آنکه عدهای فکر میکنند در مورد هنر تصویری نباید چیزی نوشته شود، میبینیم که بیشتر هنرمندان در مورد آثار خود نوشتهاند یا سخنرانی کردهاند. این موضوع در هنر مدرن و معاصر ما مفقود است، به همین دلیل جایگاه افراد چندان مشخص نیست و هنرمندانی که فقط یدی کار میکنند از هنرمندان پیشرو تفکیک نمیشوند. این مسابقه به این بحثها دامن میزند و فکر میکنم در هنر معاصر ما اتفاق مفیدی باشد.