سرویس مد و لباس هنرآنلاین: استفانو ریچی، برند پیشروی ایتالیایی، مجسمه "هیچ" پرویز تناولی را به عنوان دکمه سرآستین و نقاشیخطهای سید محمد احصایی را بر پهنه بشقاب و سینی راهی بازار کرده است تا گامی بلند در جهت ورود هنر ایران به دنیای مد بردارد؛ سارا ابوحسین، مدیرعامل شعبه استفانو ریچی در تهران مبتکر این اتفاق شوقآور است؛ رویکردی که توانسته نقاشیهایی مانند مونالیزا داوینچی، گورنیکا پیکاسو، شبهای پرستاره ونگوگ، جیغ ادوارد مونش، این یک چپق نیست رنه ماگریت و... را جهانی کند و امروزه به لطف نقش بستن آنها روی لباس، لیوان، کوسن، جاسوئیچی و ... کمتر کسی است این شاهکارها را نشناسد.
ابوحسین میگوید استفانو ریچی یک نیش مارکت است، روسای جمهور و وزرا مشتریانش هستند و تولید طرحهای هنرمندان ایران در این کلکشن به حتم به آوازه هنر ایران میافزاید؛ او ایدههای جذابی برای آینده دارد که بخشی از آنها در این مصاحبه منتشر شده است:
خانم ابوحسین شما از چه زمانی فعالیتتان را در زمینه مد آغاز کرده و تاکنون با چه برندهایی همکاری داشتهاید؟
من از هفت سال پیش در زمینه مد در تهران شروع به فعالیت کردم. البته قبلتر از آن در سن 18 سالگی هم یک دورهای به صورت خصوصی در این زمینه کار میکردم اما هفت سال پیش چند آتلیه و فروشگاه را در تهران مدیریت کردم، عمده فعالیتم در زمینه لاکچری و برندهای گرانتر بود. من کارم را به صورت حرفهای با برند "بریونی زیلی" شروع کردم. بعد از آن هم در برندهای "زارا" و "باجرو بریونی زیلی" فعالیت داشتم و در نهایت از سه سال و نیم پیش به برند "استفانو ریچی" رسیدم. این برند اولین برندی است که وارد ایران شده و از طرف دفتر مرکزی حمایت میشود.
دو بار در آلمان فشن شو داشتم. یکی از این شوها بین اتاق فرهنگی ایران و آلمان در کارلسروهه برگزار شد. در آن شو دو خانم طراح از ایران به همراه من و خانم امیری حضور داشتند که توانستیم ضمن ارائه زوایای زیبای شناسی ایرانی در عرصه مد، به روز بودن مد ایرانی را به رخ بکشیم.
عمده فعالیتهای برند استفانو ریچی در زمینه تولید چه محصولاتی است؟
استفانو ریچی مثل اکثر برندهای ایتالیایی یک برند خانوادگی است که در سال 1970 تأسیس شده است. این برند این روزها در اوج خود قرار دارد ولی برای آنکه تداوم بیابد، حتماً باید وارد هلدینگها شود. استفانو ریچی کارش را با طراحی و تولید تخصصی کراوات و پیراهن مردانه آغاز کرد سپس به ترتیب، پیراهن مردانه، کت و شلوار و اجنساس لوکستر را روانه بازار نمود. این برند طی 15 سال گذشته یک رشد کاملاً صعودی داشته است.
استفانو ریچی با بیژن پاکزاد (طراح و تولیدکننده سرشناس ایرانی-آمریکایی لباسهای مردانه و عطر و ادکلن و مالک برند بیژن) خیلی دوست صمیمی بوده است. پسر او، پدرخوانده پسر بیژن پاکزاد است. خیلی جاها در طرحهای استفانو ریچی، بتهجقههای ایرانی دیده میشود. این برند به واسطه خرید ایرانیان مقیم خارج از کشور، سلیقه مشتریهای ایرانی را به خوبی میشناسد. استفانو ریچی همه چیز را با بهترین متریال و بهترین نحو ممکن انجام میدهد. می دانید که در اروپا برندهای مطرح یک هنرمند یا ورزشکار را به عنوان سمبل و آیکون خود مطرح می کنند، هنرمند مخصوص استفانو ریچی ، آقای آندریا بوچلی خواننده مشهور ایتالیایی است. استفانو ریچی معمولاً هر ساله یک قسمتی از شهر فلورانس را در اختیار میگیرد و آندریا بوچلی را برای اجرای موسیقی به آنجا دعوت میکند.
از فعالیتهای هنری اخیر برند استفانو ریچی میتوان به خریداریکردن دستگاه تولید ابریشم لئوناردو داوینچی اشاره کرد. ابریشم برای اولین بار توسط لئوناردو داوینچی کشف شده که حالا استفانو ریچی دستگاه دوکمانندی که ابریشم را تولید میکرد، خریداری و در موزه فلورانس قرار داده است. جنسهای این برند نسبت به برندهای دیگر حساستر است چون ذرهای پلیاستر ندارد و به جای پلیاستر، از وول، کشمیر و سیلک استفاده میکند.
چطور شد که برند استفانو ریچی به تهران آمد؟
آقای مارکو برگمن این برند را به تهران آورد. پدر ایشان از قدیم در ایران کار فرش میکرد، در نتیجه ایشان تهران و ایران را به خوبی میشناسند. همچنین آقای برگمن در کالیفرنیا درس میخواندند و در آنجا چند دوست ایرانی هم داشتند که بعدها چند بار برای دیدن دوستهایشان به تهران آمدند. به واسطه دوستی صمیمی که آقای برگمن در ایران داشتند، خواستند که یک تجارتی در تهران شروع کنند که در نهایت برند استفانو ریچی در ایران دارای نمایندگی شد.
از آنجایی که تمام تمرکز استفانو ریچی روی تولید پوشاک مردانه است، برای شما ریسک نبود که در ایران از این برند استفاده کنید؟
برندهای خارجی از لباس متفاوت زنان ایرانی آگاهند. آنها یا علاقه ندارند و یا نمیتوانند چنین لباسهایی را تولید کنند، در نتیجه هدفشان را روی لباسهای مردانه پایهگذاری میکنند. معمولاً بیشتر برندهای مردانه و میکآپ به خاورمیانه میآیند چون چیزی که از خانمهای ایرانی میبینند، فقط میکآپ است و برای لباس زنان ایرانی هیچ ایدهای ندارند. با این وجود من هم از فعالیت در ایران میترسیدم ولی الآن میتوانم بگویم که در ایران حتی شرایط برندهای مردانه از برندهایی که برای زنان ایرانی تولید پوشاک میکنند، بهتر است.
استفانو ریچی یکی از لوکسترین و بینالمللیترین برندهایی است که الان به صورت قانونی در کشور ما فعالیت میکند، در حالی که گفته میشود حدود 95 درصد برندهای خارجی به صورت قاچاق در ایران فعالیت دارند. مردم ما چگونه میتوانند یک نمایندگی واقعی را از نمایندگی جعلی برندهای بینالمللی تشخیص دهند؟
برای فعالیت برندها در ایران مخصوصاً برندهای مدیوم به بالا، یک سری بررسیهای اولیه صورت میگیرد و سپس آن برند برای فعالیت در ایران قرارداد میبندد. اگر شما برندی را دیدید که شعبات و مدیریت مختلفی دارد، بدانید که آن برند در ایران نمایندگی ندارد چون برای برندهای خارجی خیلی اهمیت دارد که فقط با یک نفر کار کنند. همه این برندها یک شو روم دارند که معمولاً در میلان و پاریس است و فقط از آن شو روم است که به صورت عمده شاخههایشان به فروش میرسد. در نتیجه همه برندها یک سیستم دارند که بر اساس آن با اندک آگاهی لازم میشود متوجه شد که اصل است یا خیر.
برند استفانو ریچی اکنون در سطح دنیا چند شعبه دارد؟
این برند در شهرها و کشورهای متعددی اعم از آمریکا، لندن، پاریس، هلند، دوسلدورف آلمان، چین، مسکو، سنپترزبورگ، آذربایجان، باکو، استانبول و... نمایندگی دارد و از 3 سال و نیم گذشته نیز شعبه تهران خود را افتتاح کرده است.
چه شد که تصمیم گرفتید استفانو ریچی در تهران با هنرمندان ایرانی وارد تعامل شود و دکمه سرآستین های تناولی و لوازم خانه با طرح های سید محمد احصایی را روانه بازار کند؟
بیشتر علاقه شخصی خودم بود که خوشبختانه با موافقت جناب برگمن و البته دفتر مرکزی استفانو ریچی نتیجه داد. راستش اگر شما بخواهید با برند لوکسی مثل استفانو ریچی کارتان را توسعه دهید و بومی سازی کنید، بهترین انتخاب هنر است. در آغاز می خواستم با پنجمین حراج تهران در قالب حضور اسپانسری همراهی کنیم و خودمان را در معرض توجه جامعه هنری قرار دهیم اما دیر اقدام کردیم و آن معرفی امکانپذیر نشد. سپس یک ایده خلق وسایلی بر اساس شاهکارهای هنرمندان شاخص ایران شکل گرفت که به واسطه سال ها آشنایی با اساتید برجسته آقایان تناولی و احصایی با این دو بزرگ این اتفاق خاص آغاز شد . استفانو ریچی خیلی از این ایده استقبال کرد. این نکته را باید تذکر دهم که در گذشته بهترین مشتری این برند، روسها بودند ولی الآن همه برندها را چینیها جذب کردهاند. در غرب سلیقه ایرانی را زیاد نمیشناسند و با سلیقه عرب یکی میکنند که لازم بود همکاری بین هنرمندان ایرانی و برند استفانو ریچی صورت گیرد تا فرهنگ ایرانی کمی بیشتر تبلیغ شود.
شروع همکاری هنرمندان ایرانی با ارائه اثر جهانی آقای تناولی، مجسمه هیچ، آغاز شد. آقای تناولی که طرحهایشان را برای استفانو ریچی فرستادند، آنها اصلاً ایدهای نداشتند و خیلی هم نگران بودند که کلمات روی طرحها باید از کجا بریده شود تا معنای کلمات عوض نشود که ما بهشان گفتیم که نگران نباشند چون این کلمات بیشتر خاصیت زیباییشناسی دارند. به هر حال آقای تناولی دکمه سرآستینهایی در دو مدل مختلف و در سه رنگ طلای سفید، طلای زرد و رز گلد به استفانو ریچی ارائه دادند. سپس آقای احصایی طرحهایشان را برای آنها فرستادند و آنها طرحها را روی بشقابها نقش بستند که خیلی برایشان جذاب بود و متوجه تفاوت بین طرحها و خلاقیت هنرمندان ایران شدند، حتی آقای احصایی یک سفر به ایتالیا و دفتر مرکزی استفانو ریچی رفتند و روند تولید را از نزدیک رصد کردند، از طرح های ایشان اکنون چهار سری بشقاب و چهار سری سینی تولید شده است؛
لازم است بدانید تعداد آثار مجموعه با نظر خود آرتیستها صورت گرفت و تصمیم بر این شد که از هر اثر 20 عدد تولید شود.
شما بخش لوازم خانگی را هم به ایران آوردید؟
بله، البته ما خیلی روی آن متمرکز نبودیم ولی جسته گریخته فروش داشتیم، به خصوص ظروفی که برای محیط کار زیبا هستند.
علت انتخاب آقایان تناولی و احصایی برای شروع این همکاری چه بود؟
ملاکهای متعددی مد نظرمان بود، شاخص های زیبایی شناختی آثارشان، المان های ایرانی که همیشه بازتاب داده اند... و البته شهرت جهانی و رکوردهایی که برای هنر ایران آفریدند و آنها و کارهای شان را مرکز توجه قرار داد.
دفتر مرکزی برند استفانو ریچی، اکنون آثار کدام هنرمندان جهانی را بر محصولات خود انعکاس می دهد؟
این روزها هیچ هنرمندی، البته به جهت بازار تعیین کننده و پررونق چین، قراردادهایی با برخی هنرمندان چینی دارد و در سطح منطقه ای کالاهای لوکسی با متدهای مورد علاقه چینی ها تولید می کند اما در سطح جهانی در حال حاضر چنین اتفاقی نمی افتد، هر چند که استفانو ریچی از چند سال پیش شروع به طراحی داخلی لوازم خانگی از جمله ظروف چینی کرد و به طور مستمر در حال ارتقاء کارش است، اکنون استفانو ریچی ادعا میکند که یک سبک زندگی است، زندگی که به ظرافت های هنری توجه می کند، و میل مخاطبان به آراستگی، شیک و متفاوت بودن را تامین می کند . اما در زمینه هنر باز هم می خواهم به کار بزرگ و شایسته استفانو ریچی برای خرید دستگاه ابریشم بافی لئوناردو داوینچی تاکید کنم که به طبع همه محصولات ما را با طعم هنر عجین کرده است.
در آینده برای گسترش ارائه آثار هنرمندان ایرانی روی محصولات استفانو ریچی برنامه ای دارید؟
بله، چرا که نه؟ ما الآن یک برند بینالمللی داریم که حاضر است خط تولیدش را در اختیارمان قرار داده و با ما همکاری کند. در ادامه امکان اضافهشدن هنرمندان دیگر نیز وجود دارد ولی فعلاً کارمان با همین دو هنرمند ادامه دارد.
در یک شوی اختصاصی با حضور هنرمندان و هنردوستان کارهای آقایان تناولی و احصایی را به تماشا گذاشتین، آیا ممکن است چنین برنامهای را برای دیگر نقاط دنیا هم ارائه کنید؟
اتفاقا در زمره برنامه های مان هست، مثلا ممکن است از این نظر که هر سه آقایان برگمن، تناولی و احصایی در شهر ونکوور کانادا زندگی می کنند شو و یا نمایشگاهی برای این آثار تدارک ببینیم. همچنین شهر دبی نیز برای برگزاری این نمایشگاه مناسب است. تا کنون دو سفارش از دبی به دست ما رسیده که مایل هستند آثار این دو هنرمند را تحویل بگیرند. همچنین پیشنهاد هایی از شهر لندن داریم که باید برای هر یک از آنها برنامه ریزی کنیم و ببینیم کدام یک با پلان کلی مان تطبیق دارد.
بازتاب معنوی ارائه طرحهای هنرمندان ایرانی روی محصولات استفانو ریچی چگونه بود؟
خیلی خوب بود، عالی، برای همه جذابیت داشت و تحسین چهره های شاخص را برانگیخت، این برای هنر ایران و اعتبار هنر ایران بسیار اهمیت خواهد داشت زیرا استفانو ریچی یک برند خاص است، او را در زمره نیش مارکت می دانند؛ برای توضییح بیشتر می توانم بگویم مثلاً برندهای لویی ویتون و هرمس لاکچری هستند ولی برندهایی نظیر استفانو ریچی، برندهای نیش هستند و این برندها کاری میکنند که دست هر کسی بهشان نرسد. شما به هر کجای دنیا که بروید، لویی ویتون را در گوشه ای از خیابان میبینید ولی استفانو ریچی را فقط میتوان در مکانهای گرانقیمت پیدا کرد چون نمیخواهند گوشه ای از خیابان باشند، معمولاً نیش مارکتها، برندهای خانوادگی هستند.
استفانو ریچی را چه در ایران و چه در همه جای دنیا، خیلیها نمیشناسند چون یک برند نیش است و معمولاً افراد مهمی نظیر رئیسجمهورها و وزرا مشتریهای استفانو ریچی محسوب میشوند. از این نظر وقتی مردم ایران عنوان این برند را در اینترنت جستجو میکنند، متوجه میشوند که یک برند بزرگ جهانی است و از این نظر خوشحال میشوند که یک برند بینالمللی در ایران نمایندگی دارد و آثار اساتید برجسته شان تناولی و احصایی را در آثارش بازتاب می دهد.
از نظر اقتصادی آیا این دکمه سرآستینها و لوازم خانهها سودآوری هم داشت؟
نه، واقعا نه، با توجه به هزینهای که برای کارمان کردیم این پروژه سودآوری ندارد، اما حتما میتواند هزینههایمان را پوشش دهد، نکته اینجاست که ما از این اتفاق لذت بردیم و توانستیم برای شناساندن ظرافت های هنری و سلیقه منحصر به فرد ایرانی در دنیای مد قدم بزرگی برداریم.
به نظر میآید که چنین فعالیتی در هر کجای دنیا، جنبه هنری - اقتصادی روشنی دارد و حتی شاخصهای فرهنگی در آن جلوگرتر از رویکرد اقتصادیست؟
دقیقا بر رویکرد فرهنگی این کار تاکید دارم، اگر امروز دنیا تابلوی " لبخند ژکوند" لئوناردو داوینچی را می شناسد به جهت انتشار وسیع آن بر روی انواع محصولات از ماگ و لیوان گرفته تا بالش و بشقاب و هر چیز دیگری است، در اینکه باید برای تبلیغ آثار هنری مان تمیهداتی مانند انتشار مقالات علمی پژوهشی در وب سایت ها و نشریات بیندیشیم شکی نیست اما به گمانم به موازاتش باید این آثار را در متن جامعه هم تعمیم داد، انعکاس این آثار روی آثار کاربردی به مثابه هنر کاربردی یکی از بهترین کارکردهاست، چه از این بهتر که برندی با اعتبار استفانو ریچی این کار مهم را کلید بزند. این نکته را هم خاطر نشان کنم که هنر کاربردی در حافظه هنری ایران ریشه تاریخی دارد و حتی منابع متعددی نشان می دهد ایرانی ها و ایتالیایی ها برای سالیان دراز نگاه هنری شان را در لوازم منازل شان، قفل درهای شان،البسه... بازتاب می دادند. حال در روزگار کنونی کارکرد هنر کاربردی در مد و جلب توجه جهانی نقش تعیین کننده تری از همیشه دارد و فقدانش در هنر ایران حتی به مارکت بین المللی هنر ایران آسیب می زند، خوشحالم که استفانو ریچی راهی نو پیش روی توسعه هنر ایران گشود.
فعالیتهای هنری آتیتان در چارچوب برند استفانو ریچی در ایران به چه شکل خواهد بود؟
ما امیدواریم که بتوانیم در قالب چند نمایشگاه در گالری های حرفه ای این دکمه سرآستین ها و نیز مجموعه لوازم خانه را به تماشای مردم بگذاریم؛ خیلی مشتاق این کار هستم ولی باید در این زمینه با آقای برگمن هم صحبت کنم. آثار آقای احصایی خیلی زیبا هستند و سرویسی که از ظروف خانگی و چینی دارند، خیلی زیاد است. برای آثار آقای احصایی میتوان تا بینهایت نمایشگاه برگزار کرد ولی ما میخواهیم که خیلی محدود و خلاصهتر کار کنیم. فضایی که نمایشگاه قبلی ما در آن برگزار شد، فضای جالبی بود ولی کارها نورپردازی حرفه ای نداشت و ظرافت های حرفه ای همکارانم درتولید این آثار نادیده ماند، خیلی دوست دارم سلسله نمایشگاههای هنر کاربردی استفانو ریچی را در گالری های معتبر ارائه کنیم.