سرویس تجسمی هنرآنلاین: عقیل دادیزاده در شانزدهمین اجرا از ششمین فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز؛ مخاطبان را به کنکاش درباره وصیتنامه و دلایل نگارش آن واداشت.
او در ابتدای اجرای خود سه ظرف که پر از خاک بود را در وسط گالری شماره هشت موزه هنرهای معاصر قرار داده بود که هر کدام از این خاکها مختص به خاک گورستانی در شهر بندرعباس بودند.
او دلیل این تقسیمبندی را آن گونه ترسیم کرد که هر کدام از این خاکها نماینده دههای است که او امکان مرگ را برای خودش در آن متصور شده بود. این هنرمند اساس پرفورمنس خود را بر سه حادثه مهم که در زندگیاش رخ داده بود بنا کرده و با ذکر این دورهها که به ترتیب در شش ماهگی، دوازده و شانزده سالگی این هنرمند اتفاق افتاده بود به ذکر وقایع آن دوران پرداخت.
او در میانه زنجیر زنگ زده دوچرخهای را به دست گرفت. و سپس قصهای که به آن زنجیر مربوط بود را این گونه روایت کرد که "یکی از دوستانم از من دوچرخهام را طلب کرد تا با آن کاری انجام بدهد. من راضی نبودم از این که دوچرخهام را به او بدهم و زمانی که دوچرخهام را به او دادم متوجه شدم که آن دوست با سوار شدن بر آن دوچرخه فوت کرده است."
دادی زاده بعد از روایت این قصه از مخاطبان پرسید که چه کسی میخواهد این زنجیر را به عنوان یادگاری ببرد؟. زمانی که مخاطبان دستهایشان را بالا بردند اجراگر گفت: "من درخواستی دارم که هرکس که این زنجیر را میخواهد باید به این درخواست عمل کند."
او پس از این داستانی از ریچارد براتیگان را قرائت کرد و سپس به مشارکتکنندگان گفت: "من میخواهم اگر فوت کردم کسی که این زنجیر را به عنوان یادگار میبرد بیاید و بر سر قبر من این داستان را بخواند."
این صحبت منجر به درگرفتن گفتگویی پیرامون وصیتنامه شد. در این بین به تعداد مشارکتکنندگان افزوده شد و هرکس به نوبه خود درخواستی از اجراگر طلب کردند و تعهد دادند که در برابر این درخواست حاضرند داستان را برای او قرائت کنند. این موضع به آن جا رسید که بیشتر حاضران درباره تغییر شکل وصیتنامه با یکدیگر بحث کردند و در نهایت اجراگر مسیر اجرا را به سمتی برد که در آن تغییر شکل وصیتنامه به دلیل تغییر شکل داراییها برای همه به سوال ختم شد و اجرا پایان گرفت.
عقیل دادیزاده هنرمند اهل بندرعباس درباره این اجرا به هنر آنلاین گفت: نوشتن وصیتنامه برای من همواره به عنوان یک مسئله حیاتی سوالهای متعددی به وجود آورده است.
وی ادامه داد: من دائم به این مسئله فکر میکردم که در زمان نوشتن وصیتنامه هر فرد به چه چیزی فکر میکند و البته او حاضر است چه چیزهایی را به دیگران ببخشد و چرا این بخشش را انجام میدهد.
این پرفورمنسآرتیست گفت: من به دلیل زندگی عجیبی و پرخطری که داشتم همواره به این مسئله فکر میکردم که وصیتنامه جزو جداییناپذیر زندگی من است، اما وقتی میزان دارایی من با توجه به شکل زندگی من محدود باشد من چه چیزی را میتوانم به دیگری ببخشم و اصلا چه تعهدی در این میان است؟
دادیزاده گفت: برای من این مسئله اهمیت داشت که اگر وصیتنامه بر روی کاغذ نیاید و ثبت نشود و به طور شفاهی مطرح شود چقدر امکان اجرایی شدن آن وجود دارد و همه این سوالها در نهایت مرا به اجرای این پرفورمنس رساند.
ششمین فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز ، تا سی دیماه به جز جمعه و شنبه در موزه هنرهای معاصر برقرار است.