سرویس تجسمی هنرآنلاین: گالری‌های تهران در جمعه‌ای که گذشت میزبان بیش از 30 نمایشگاه جدید بودند. نمایشگاه نقاشی‌های یعقوب امدادیان در گالری هور، نمایشگاه نقاشی‌های سمیرا علیخانزاده با عنوان "فراموش نشدگان" در گالری اثر، نمایشگاه مجسمه‌های قدرت‌الله عاقلی با عنوان "عجایب الخلایق" در گالری ساربان، نمایشگاه نقاشی‌های دانا نهداران با عنوان "تشنج‌های لذت" در گالری شیرین یک و نمایشگاه مجسمه‌های ایمان صبح‌روان با عنوان "دره گل مسیری به سوی نور" در گالری شیرین دو  رویدادهایی هستند که در گالری‌گردی این هفته به سراغ آن‌ها رفتیم.

 

ورود انتزاعی المان‌های صنعتی به نقاشی‌های امدادیان

یعقوب امدادیان در نمایشگاه اخیرش در گالری هور بر همان رویه قبلی در خلق آثارش حرکت کرده است. هر چند به نظر می‌رسد آثار این هنرمند در وجوهی بسیار جزئی به سمت و سوی جدیدی کشیده شده است. او در پس آنالیز طبیعت با روش‌های ناتورالیستی  و ارائه شکلی انتزاعی از طبیعت این بار وجود غیر طبیعی را هم به آثارش افزوده و بر گستره‌های برآمده از طبیعت پیوند زده است.

سطوح رنگی که همواره در نقاشی‌های امدادیان در یک فرآیند عینی به ذهنی، تبدیل به نشانه‌های مفهومی می‌شدند و به دلیل بافت و ساختار رنگی برگرفته از طبیعت همواره وجهی از آن محسوب می‌شدند در نقاشی‌های اخیر این هنرمند به شکل دیگری نمود پیدا کرده‌اند که بیانگر عینیتی غیر طبیعی و شاید و وابسته به جهان صنعت زده و آلوده هستند.

نمایشگاه آثار یعقوب امدادیان در گالری هور

به عنوان مثال سطوح خاکستری و سطوحی که میان رنگ‌های قهوه‌ای و قرمز معلق‌اند می‌توانند به گونه‌ای نمایه و یا تفسیری از حیات انسان امروز و چیرگی آن بر طبیعت مورد نظر این هنرمند باشد. این سطوح بیش از هر چیز مخاطب را درگیر سازه‌های بتنی آلودگی‌های زیست محیطی و یا تاثیراتی از این دست می‌کند که در حال حاضر و در مواجهه با طبیعت وجهی غالب و چیره پیدا کرده‌اند.

البته او در نمایش این سطح تازه در آثارش افراط نکرده و به گونه‌ای این نشانه‌ها را به نقاشی‌هایش وارد کرده است که با تیزبینی و موشکافی می‌توان این تغییر را حس کرد.

 

حیات دوباره عکس‌ها و جدال با فراموشی

سمیرا علیخانزاده در آثار خود بدعتی نو ایجاد کرده است. او در آثارش به سراغ متریال جدیدی رفته که شکلی کاملا مصرفی دارد و از جهاتی به عنوان یک مفهوم مورد توجه قرار می‌گیرد.

نمایشگاه آثار سمیرا علیخانزاده در گالری اثر

او با درج عکس‌هایی از دوران گذشته بر روی سطوحی شبیه به توری‌های فلزی آن‌ها را در بستر جدیدی از نو مورد خوانش قرار داده است. او با ایجاد برش‌هایی شبیه به لباس و یا قرار دادن این تصاویر داخل وسایل مصرفی هم چون چمدان و یا استفاده از صفحات فلزی به عنوان پرده، زندگی دوباره‌ای به این تصاویر بخشیده است.

اگر این مسئله را به عنوان وجهی از درونمایه این آثار بپذیریم، این عکس‌ها به نوعی با حضور دو وجهی و قدم گذاشتن به زندگی امروز در وجهی معاصر جدای از ایجاد نوعی استمرار در به خاطر ماندن و فاصله گرفتن از فراموش شدگی، انسان امروز را نیز از هویت گذشته خود با خبر کرده و مخاطب را به شناخت گذشته خود فرا می‌خواند.

تصویر گسترده از انسان شی شده در مسیر رخدادهای اجتماعی

قدرت‌الله عاقلی در آثار جدیدش و با ترسیم انسان نماها و یا شی‌واره‌هایی انسانی بن مایه‌های فکری او را با تاثیر برخی رخدادهای روزمره انسان معاصر در هم می‌تند. این مجسمه‌ها که ظاهری به شدت انتزاعی دارند علیرغم تفاوت در چهره و نقشی که ایفا می‌کنند کلیتی را به وجود می‌آورند که نمای قابل مشاهده انسان امروز در گستره وسیع جهان انسانی است.

در واقع آن چه که در فرم این مجسمه‌ها گنجانده شده است، حاصل واکنش‌های متعدد این کاراکترها به رویدادها در عرصه اجتماع در موقعیت‌های زمانی مختلف است که در شکلی فردی بروز کرده است. این مجسمه‌ها بازتاب دهنده وجوه تراژیک زندگی انسانی با چاشنی گروتسک هستند که در پس ظاهر جذاب و گاها خنده‌دار خود تلخی عمیقی را نهفته‌اند. انسان‌هایی که از امیال و حقیقت درون‌شان پرده برداشته‌اند.

نمایشگاه مجسمه‌های قدرت‌الله عاقلی در گالری ساربان

از سویی برخی از این انسان‌نماها نمونه عینیت یافته نوعی دگردیسی در فکر و روش زندگی افراد هستند که به واسطه همان رخدادها به وجود آمده‌اند. انسان‌هایی که از دل حوادث جان سالم به در نبرده و در یک روند غیر عادی و نامعقول از جهان انسانی فاصله گرفته و بدل به اشیاء بی‌جان، بدون احساس و تزیینی شد‌اند.

تلاش عاقلی در این نمایشگاه بر آن بوده تا بتواند تصاویر گسترده‌تری از انسان‌های پیرامونش ارائه بدهد، انسان‌هایی که خشم، استبداد، سلطه‌طلبی و بسیاری از اخلاقیات مذموم بشری را در خود پرورش و در یک تصویر ثابت شده به مخاطب عرضه می‌کنند.

 

سفر نقوش تاریخی به جهان معاصر

"تشنج‌های لذت" چه در تکنیک و چه در فرم بسیار وام‌دار از نقوش دوره صفویه است که در بسیاری از ابنای تاریخی این دوران قابل مشاهده است. تصاویر حاضر در هر بوم در واقع حضور جلوه‌هایی از تاریخ در سال‌ها بعد و در زمان حاضر هستند.

دانا نهداران با فشرده‌سازی عنصر زمان و ایجاد نقوشی میان بافت‌های ترک خورده، این فاصله تاریخی را از بین برده است. البته این نکته نیز از نقاشی‌های او برداشت می‌شود که تصاویر خلق شده توسط نهداران امتداد همان تصویرهای تاریخی هستند که روزی بر دیوارهای کاخ‌های سلاطین ترسیم شده‌اند و با عبور از مسیرهای مختلف زمان در امروز شکل تازه‌ای را به خود گرفته‌اند و به دیوار گالری‌ها رسیده اند.

 نمایشگاه نقاشی‌های دانا نهداران در گالری شیرین

استفاده او از سطوح و رنگ‌هایی که در نقاشی‌های دوران صفوی مرسوم است در ابتدا به عنوان یک عنصر مشترک در میان آثار آن دوران و این هنرمند قیاسی را شکل می‌دهد که به ایجاد یک حس مشترک می‌رسد. اما او در یک روند و با تغییر رنگ در پس‌زمینه‌ها و برجسته کردن پرتره‌ها که معمولا تصویری از زنان هستند این نگاه تاریخی را می‌شکند و در مسیر جدیدی حرکت می‌کند که به نظر می‌رسد جهش اولیه این امتداد تاریخی به سمت آینده‌ای نامعلوم است.

 

مسافرانی از کهکشان‌های دور

مجسمه‌های ایمان صبح‌روان وجهی فرازمینی دارند. او با استفاده از موادی ناشناخته و یا کم‌تر شناخته شده و ایجاد فرم‌ها و قالب‌هایی غیر معمول که نمودهای بیرونی آن‌ها در فضای زندگی واقعی وجوهی کیهان‌شناسانه دارند ما را با تخیلی مواجه می‌کند که از این جهان پا پیش فرا گذاشته و می‌خواهد حقیقت را در جهانی تازه کشف کند.

این مجسمه‌ها در واقع موجودات و اشیائی بر آمده از کهکشان‌های دیگری هستند که به عنوان عناصری نامکشوف در برابر مخاطب قد علم کرده‌اند. او با ایجاد حفره میان سطوح شیشه‌ای به وسیله اشعه ایکس که کمی شکل و شمایل اعجاب‌برانگیز به خود گرفته مخاطب را همراه با خود با سفری پر رمز و راز  می‌برد.

نمایشگاه مجسمه‌های ایمان صبح روان در گالری شیرین

در حقیقت هر کدام از این قالب‌ها که در نهایت به شکل ابژه‌هایی غیر معمول در آمده‌اند تجسدی از یک خیال از هم گسیخته میان لایه‌های تاریکی هستند که در معرض نور شکل گرفته‌اند و به عالم معنا قدم گذاشته‌اند. او سعی کرده با ایجاد سطوحی کاملا صاف و از جهاتی با ساخت تندیس‌هایی اعوجاج یافته معناهای کشف شده در ذهنیت خود را در شکل‌های بیشتری به تصویر در بیاورد.

 

علیرضا بخشی استوار