سرویس تجسمی هنرآنلاین: پریسا پهلوان یکی دیگر از زنان کارآفرین ایرانی است که از پنج سال پیش در کنار فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و ورزشی، گالریداری را هم تجربه کرده است. او برای اولین بار جایزه هنری را با عنوان "نشان ویستا" در نظر گرفته است که به اعتقاد خودش اولین جایزه هنر معاصر است که به ایده هنرمند اهدا میشود.
رویکرد های پهلوان در گالری ویستا به سمت و سوی ارائه هنر معاصر حرکت میکند. به گفته او نمایشگاههای مختلفی که در گالری ویستا برگزار میشود بنا بر همین رویکرد با سنجش ویژگیهای هنر معاصر در آثار هنرمندان شکل میگیرد. او در اداره این گالری با مشاوران متعددی در سطوح مختلف همکاری میکند و به نظر خودش این تیمسازی و یکنفره نبودن به پیشرفت این گالری کمک کرده و ضریب خطای آنها را کاهش داده است.
او سالهاست که در کنار فعالیتهای فرهنگی و هنریاش به صورت جدی ورزش ووشو را دنبال میکند و در رشته "تای چی" مدالهای بسیاری به دست آورده است. او اخیرا در مسابقات جهانی شائولین چین در رده سنی 40 تا 59 سال حضور داشته و در این مسابقات دو مدال برنز انفرادی برای ایران به ارمغان آورده است. در ادامه گفتوگوی هنرآنلاین با مدیر گالری "ویستا" را بخوانید.
خانم پهلوان اولین دوره جایزه ویستا توسط شما پایهگذاری شده؛ اعطای این جایزه با چه رویکردی بنیان نهاده شده و قرار است چه دستاوردی داشته باشد؟
ما از اولین گالریهایی هستیم که برای برداشتن گامهای درستتر در کنار خودمان از تیم مشاوران هنری استفاده میکنیم و پیشنهاد جایزه ویستا نیز در یکی از همین جلساتمان با مشاوران هنری مطرح شد. از آن جایی که من یک پیشینه فرهنگی نیز دارم، هدفم ایجاد یک فضای مناسب برای شکوفایی ظرفیتهای هنری کشور است. رویکرد ما حمایت از هنرمندان جوان ایرانی داخل و حتی خارج از کشور است و در مواردی نیز بنابر چشماندازمان با ایده و طرحهای نو به حمایت از هنرمندان پیشکسوت میپردازیم، مثلاً به پیشکسوتانی که کمتر دیده شدهاند کمک میکنیم تا کتابی را منتشر کنند. من این حمایتهای مالی را به عنوان سرمایهگزاری و منبع سود نمیبینم، بلکه علاقه دارم که به چنین افرادی کمک کنم.
در سطح دنیا جوایز هنری و ادبی متعددی اهدا میشود که من مایل بودم ویستا بتواند در این عرصه هم وارد شده و تأثیرات بهسزایی بگذارد. ما در جلسات متعددمان فکر کردیم که ویستا یک کار متفاوتتری انجام دهد و صرفاً به دنبال جمعکردن یک سری آثار نباشد، بنابراین به این نتیجه رسیدیم که ویستا اولین جایزه هنر معاصر باشد که به ایده هنرمند اهدا میشود. این تجربه چه برای ما و مشاورانمان و چه برای مخاطبانمان یک تجربه نوین بود. در هر صورت ما اطلاعرسانی را انجام دادیم و 150 اثر را دریافت کردیم که پس از ساعتهای طولانی کارشناسی، لیست منتخب 7 نفره آنها را معرفی کردیم. به این لیست 7 نفره یک فرصتی داده میشود که در تاریخ 15 تا 20 بهمن یک نمایشگاهی برگزار کنند تا اعضای هیئت داوران دوباره به داوری آنها بنشینند و نفرات برگزیده را انتخاب کنند.
من به این جایزه خوشبین هستم چون همیشه سعی کردهام که بدون فکر کاری را انجام ندهم. به نظرم جایزه ویستا چشمانداز خوبی دارد و امیدوارم که بعد از یک مدت تأثیرگذارتر شود. ما عنوان این جایزه را "نشان ویستا" گذاشتهایم و اکنون تندیس آن در مرحله طراحی قرار دارد. این تندیس احتمالاً به نفرات اول تا سوم اهدا خواهد شد. در این دوره علیرغم آنکه ما برای آن محدودیت سنی تعیین نکرده بودیم، اکثر شرکتکنندگان جوان بودند ولی ما خوشبین هستیم که در دورههای بعد هنرمندان پیشکسوت و با ساحت هم به آن توجه بیشتری داشته باشند. به هر حال ما امیدواریم که این جایزه استمرار داشته باشد و بتواند جای خودش را باز کند.
این رویکرد برای اهدای نشان ویستا همیشگی است یا این که ممکن است هر سال یک رویکرد برای نشان این اهدا وجود داشته باشد؟
بله، فعلاً تصمیممان روی ایدهمحور بودن نشان ویستا است ولی امکان دارد که این برنامه بال و پر پیدا کند و ما خیلی اتفاقات دیگر را هم پوشش دهیم.
اعضای هیئت داوران را چه کسانی تشکیل میدهند؟
آقایان بهنام کامرانی، حمید سوری، بهرنگ صمدزادگان، امیرعلی قاسمی و خانم رزیتا شرف جهان داوران ما بودند. این عزیزان علیرغم مشغلههای زیادی که داشتند، خیلی مشتاقانه آمدند و چندین ساعت را به انتخاب آثار برجسته ارسالشده نشستند. ما خیلی سعی کردیم که روی بررسی و انتخاب طرحها وقت بگذاریم تا حقی از کسی ضایع نشود.
گالری ویستا معمولاً در انتخاب آثارش در یک مسیر حرکت نمیکند و هر کدام از آن آثار به نمایندگی از یک سبک و مدیا انتخاب میشوند و به نمایش در میآیند. این ایده و رویکرد انتخاب آثار برای به نمایش گذاشتن در گالری ویستا به چه شکل است؟
من از ده سال پیش به توصیه دوستان فرهنگی و هنرمندم، ایده گالری ویستا را در ذهنم داشتم ولی مجوز این گالری را در سال 90 دریافت کردم، علت این فاصله چند ساله هم فرصتی بود که من برای رسیدن به آمادگیهای لازم ذهنی احتیاج داشتم. من برای افتتاح گالری ویستا در سال 91 حدود 300 ساعت با هنرمندان و گالریدارها صحبت کردم و ویژگیهای یک گالری خوب را سنجیدم. بعد از این جلسات خیلی زود متوجه شدم که لازم است برای هر کاری یک تیم متشکل از گروه رسانه، حمل و نقل، تبلیغات، مشاورین و... را به کار بگیرم.
من با چند گالریدار خارجی صحبت کردم که میگفتند شما اولین نفری هستید که همه به همه حرفها گوش میدهید و از آن نتبرداری میکنید. به نظرم این تیمسازی و یکنفره نبودن ویستا به پیشرفت این گالری خیلی کمک کرد. این اتفاقات ضریب خطای ما را کمتر کرد و باعث شد که بازخوردهای خوبی از اطرافیان به ما منتقل شود. البته ویستا هنوز خیلی جای رشد و پیشرفت دارد ولی به نظرم با این رویکردها توانستیم که مسیرمان را قدری سریعتر طی کنیم.
ما در گالری ویستا به سمت و سوی ارائه هنر معاصر حرکت میکنیم و نمایشگاههای مختلفی که برپا کردهایم نیز بنا بر همین رویکرد بوده و ویژگیهای هنر معاصر را در آثار هنرمندان سنجیدهایم. بنابراین چشمانداز ما از گالری ویستا این است که به محلی برای انعکاس هنرهای معاصر تبدیل شود ولی اینکه چقدر میتوانیم در رسیدن به این هدف موفق باشیم، نیازمند تلاش فراوان در طول گذر زمان است.
معمولاً جنبه مالی گالریداری خیلی روی کیفیت آثار نمایشگاهها تأثیر میگذارد. امروزه خیلی از تابلوهایی که روی دیوار نمایشگاههای مختلف میرود، کیفیت هنری خوبی ندارند. از طرفی برای تابلوهای مختلف قیمتهای بالایی تعیین میشود که همین قیمت در گذر زمان به ارزش پایه تبدیل میشود و توقع هنرمندان تجسمی را بالا میبرد. برخی از گالریها نیز قیمت آثارشان را بر مبنای قیمت آثار حراجیها تعیین میکنند که باعث میشود یک رقابت کاذب ایجاد شود. نظر شما به عنوان یک گالریدار و مدیر هنری در مورد وضعیت امروزی انتخاب آثار در گالریها چیست؟
این مبحث، گذرگاه خیلی خاص و پیچیدهای است و بحث اقتصاد، شاخصهای انتخابهای آثار، حراجها، ساختارها و زیرساختهای کلان جامعه و... را در بر میگیرد. معمولاً گالریها بنابر نوع نگاه و سلیقه مدیریتیشان نسبت به قیمتگذاری آثار هنری اقدام میکنند. قیمتگذاری کار سختی است و به تجربه گالریدار و نوع مطالعاتش، ساحت هنرمند و رزومه کاری او و امکان قرار دادن آثار در موزههای داخلی و خارجی بستگی دارد. به نظرم تا کنون چه هنرمندان جوان و چه هنرمندان با سابقهتر، این صداقت را در گالری ویستا دیدهاند و این لطف را داشتهاند که گفتهاند خود مدیران روی آثارشان قیمت بگذارند. معمولاً هنرمندان به ما میگویند که گالری ویستا هم اخلاقمدار است و هم در پرداختهای مالیاش خیلی شفاف عمل میکند. شفافیت، صداقت و احترام به هنرمند از اهداف اصلی ما در گالری ویستا است.
شما برای برگزاری نمایشگاه خودتان به سراغ هنرمندان میروید یا آنها میآیند و آثارشان را به گالری ویستا ارائه میدهند؟
هر دو حالت وجود دارد. گاهاً یک سری هنرمندان از جاهای مختلف میآیند و آثارشان را به ما نشان میدهند و ما در جلساتی به بررسی آن آثار میپردازیم و چنانچه که آن آثار مورد قبول و نیاز ما باشند، برایشان نمایشگاه برپا میکنیم و بعضی اوقات هم ما از هنرمندان درخواست اثر میکنیم تا برایشان نمایشگاه بگذاریم. ما خودمان را محدود نمیکنیم و هر کاری که به نفع هنر و گالری ویستا باشد را انجام میدهیم.
ارائه ایده از جانب گالری به هنرمند یک نوع جهتدهی از طرف گالریداران به هنرمندان است که در بسیاری از کشورهای صاحب هنر مرسوم است. شما تاکنون از این روش برای همکاری با هنرمندان استفاده کردهاید؟
خیر، ما به این نوع همکاری اعتقادی نداریم و تا الآن از آن پرهیز کردهایم. ما حتی برای جایزه ویستا هم به صورت آگاهانه محدودیت خاصی در نظر نگرفتیم و اجازه دادیم که همه افراد فعال در عرصه هنرهای تجسمی بتوانند طرحشان را ارائه دهند. البته این نوع همکاری چه در گالریهای ایران و چه در گالریهای خارج از کشور صورت میگیرد ولی من تا به حال در گالری ویستا جایگاهی برای این رویکرد قائل نبودهام. در مورد آینده هم نمیتوانم حکم قطعی بدهم چون فعلاً فقط به رشد و استمرار گالری ویستا و گسترش همکاری این گالری با هنرمندان برجسته و با کیفیت فکر میکنم. ما برای رسیدن به نقطه امروزی گالری ویستا، خیلی فکر و تلاش کردهایم، بنابراین در آینده نیز میخواهیم در همین راستا حرکت کنیم.
خانم پهلوان شما در عرصه ورزش ووشو هم فعال هستید و اخیراً در مسابقات جهانی حائز مدال هم شدید، ورزش ووشو چقدر برایتان جدی بوده است؟
من از سالهای نوجوانی همیشه ورزش میکردهام و ورزش ووشو از علاقهمندیهای من است و همیشه برایم مهم بوده که بانوان بتوانند در عرصههای مختلف بدرخشند. من معتقدم که این ورزش از کاملترین ورزشها است و به بانوان و دختران جوان به خصوص در زمینه سلامتیشان خیلی کمک میکند چون روح، جسم و ذهن را متعادل میکند. خاستگاه این ورزش از چین بوده و به دو مفهوم نهایت انرژی و راز برملا شده معنا میشود که این معنای دوم خودش یک فلسفه غریبی دارد. امروز حدود 19 سال است که من در زمینه تای چی چوان ورزش ووشو کار میکنم و جزو بانوان با سابقه این رشته هستم.
امسال انجمن صنفی ووشوی ایران تلاش کرد که 8 تن از بانوان و 3 نفر از آقایانی که در زمینه تای چی کار میکنند را به مسابقات جهانی شائولین چین اعزام کند. مسابقات شائولین چین از مسابقات معتبر ووشو است که همه ساله برگزار میشود. به هر حال من هم عضوی از تیم 8 نفره اعزامی بانوان ایران بودم و باید خودم را برای این مسابقات آماده میکردم. ما در هر هفته حدود چند ساعت زیر نظر استاد شکوفه دیوانی کار میکردیم و برای مسابقات آماده شدیم. این مسابقات ردههای سنی مختلفی داشت که من در رده سنی 40 تا 59 سال حضور داشتم و به لطف خدا و دوستان موفق شدم دو مدال برنز انفرادی بیاورم. همچنین من و اعضای تیم ایران در اجرای فرم گروهی که خیلی نیاز به هماهنگی دارد، به مقام دوم این مسابقات رسیدیم.
به نظر میرسد که ووشو بیشتر از آنکه یک ورزش باشد، یک هنر است.
ووشو هم ورزش و هم هنر است. بخش ورزشی آن به خاطر آمادگی جسمانی و رسیدن به تعادل بدنی است و از آنجا که در این ورزش نیاز به کار با شمشیر و بادبزن وجود دارد، به آن هنر رزمی هم گفته میشود.
معمولاً هر ورزشی که متعلق به شرق باشد، در ذهن ایرانیان خشن به نظر میآید، در این بین خیلی جالب به نظر میرسد که یک مدیر هنری به سمت چنین ورزشی سوق پیدا میکند. آیا واقعاً فاصلهای بین روحیه این دو عمل وجود دارد؟
خیر، اتفاقاً تای چی چوان نیاز به انرژیهای مثبت دارد و باید ذهن ورزشکاران این بخش از ووشو نرم باشد. بعضی از ورزشهای رزمی واقعاً خشونت دارند ولی تای چی به خاطر آنکه حریف ورزشکار یک حریف فرضی است، ورزشکار فقط نیاز دارد که از درون قوی باشد، اتفاقاً شعار این ورزش هم همین است. عدهای ورزشکاران تای چی را به بید مجنون تشبیه میکنند که در زمین ریشه دوانده و شاخههای آنان با وزش باد میلرزد. ما در تای چی روحیه انعطافپذیری و احترام به اساتید و پیشکسوتان را یاد میگیریم که همین روحیه در امر مدیریت گالری هم به درد من میخورد.
شما به جز گالریداری و حضور در عرصه ورزش، فعالیتهای دیگری هم انجام میدهید، لطفاً در مورد آنها برایمان بگویید.
من عضو شورای کتاب کودک هستم و تا چندی پیش زیر نظر استاد توران میرهادی کار میکردم. همچنین یک آموزشگاه هنرهای تجسمی نیز به نام آموزشگاه دخترانه ویستا دارم که از امسال روی آن کار و تبلیغ بیشتری انجام خواهم داد.
چرا این آموزشگاه را فقط برای آموزش به دختران احداث کردید؟
این آموزشگاه زیر نظر سازمان فنی و حرفهای است و مجوز آن در ابتدا برای دختران صدور شد و گفتند که اگر ساز و کارتان رشد کرد، میتوانید کلاسهای تخصصی تجسمی مخصوص پسران را هم برگزار کنید. من این مجوز را میتوانستم خیلی راحتتر از وزارت فرهنگ و ارشاد دریافت کنم ولی به خاطر مدرک معتبرتر سازمان فنی و حرفهای، برای أخذ مجوز آموزشگاه به سراغ این سازمان رفتم. همچنین این آموزشگاه میتواند فضایی را ایجاد کند که دختران ترک تحصیل کرده از مدارس به آموزشگاه بیایند و پس از گذراندن واحدهای درسی آموزشگاه، مدرکی معادل مدرک دیپلم مدرسه بگیرند و از طریق آن به دانشگاه راه پیدا کنند.
شما وضعیت امروز گالریهای تهران را چگونه تشریح میکنید؟
کشور ما اکنون در یک بستر گذار است که در آن باید مسیرهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری را طی کند. در این بستر گذار امکان آزمون و خطاهای مختلفی وجود دارد و افراد زیادی میآیند که شانسشان را در این مرحله بسنجند. در مرحله گذار، اجتنابناپذیر است که به صورت ناخودآگاه یک سری بسترها باز شود و تجربیات جدیدی به وجود آید. طی این دوران وزارت فرهنگ و ارشاد به افراد زیادی اجازه راهاندازی گالری میدهد که به نظرم اشکالی ندارد. تعدد گالریها در این دوره یک امکانسازی و ظرفیتسازی است که تجربه آن میتواند موفقیتهایی را هم به وجود بیاورد. بنابراین من معتقدم که باید به همه یک فرصت برابر داده شود تا افراد کوشاتر و کاربلدتر بتوانند خودشان را از دیگران متمایز کنند. زمان باعث میشود که گالریهای ضعیف کنار رفته و گالریهای با برنامه و با پشتوانه در مسیر موفقیت قرار بگیرند.
گفتگو از علیرضا بخشی استوار