سرویس تجسمی هنرآنلاین: مژگان والیپور مدیر گالری "ماه مهر" و"والی" در بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات با حضور در غرفه هنرآنلاین درباره فعالیتهای این گالری و فضای گالریداری در ایران سخن گفت.
خانم والیپور کمی درباره وضعیت حال حاضر گالریهایتان برایمان بگوید؟
وضعیت گالری والی خوب است و باعث شده که حرکت من توسعه پیدا کند باید بگویم مانند بچهای شده است که من نامادری آن هستم. هر اتفاق و هر موفقیتی را مدیون گالری والی هستم، ولی الآن گالری ماه مهر برایم در اولویت است، گرچه که علاقه داشتم خیلی بیشتر از این به گالری والی رسیدگی کنم. علاوهبر این دو گالری، گاهاً با حراجهای تهران همکاری میکنم و به گالریهای بینالمللی سری میزنم تا در جریان وقایع روز دنیا قرار گیرم.
به نظر میرسد که اقتصاد درصد زیادی از گالریها، این روزها دچار مشکل شده است. امروز تعداد گالریهای ما در حال زیاد شدن است که این اتفاق میتواند جالب باشد، اما اینکه گالریهای جدید چه جهتدهی و برنامهای دارند و میخواهند چه سیستمی را در فضای کلی خودشان حاکم کنند نیز مشخص نیست. در اینباره یکی از نقاشان برجسته کشور میگفت که عدهای در شک بین راهاندازی گالری و رستوران، گالری باز میکنند و توجهی به اصول آن ندارند. به نظر شما یک گالری چه اصولی باید داشته باشد؟
گالریداری یک فعالیت فرهنگی و هنری است و نباید صرفاً به چشم تجارت به آن نگاه کرد. ما وقتی 24 سال پیش اقدام به راهاندازی گالری والی کردیم، نگاه مادی به آن نداشتیم، بلکه به خاطر عشق و علاقه این کار را انجام دادیم و در کنار آن به کسب درآمد هم پرداختیم. اکنون بنابر تغییر فرهنگ و اوضاع اقتصادی جامعهمان، واقعیت گالریداری عوض شده است. الآن یک سری تغییرات ایجاد شده و آثاری از هنرهای تجسمی به قیمتهای خیلی خوب و باورنکردنی به فروش میرسد که واقعاً شگفتانگیز است، ولی باید از این اتفاق برای رشد فضای کاری هنرمندان جوانمان استفاده کنیم. البته در این میان یکسری از هنرمندان به خاطر فروش ویژه آثار هنرمندان دیگر، قیمت تابلوهایشان را بیش از حد و به طور حسابنشدهای گران میکنند که اتفاق چندان جالبی نیست. ما باید توجه کنیم که بخشی از فروش، شانسی و بخش دیگری از آن مربوط به اعتبار امضاء هنرمند است و فروش چند صد میلیونی یک تابلو نمیتواند قیمت همه تابلوها را بالا بکشد.
به نظرم اینکه آثار یک سری از هنرمندان در چند نمایشگاه نخست نمیفروشد، طبیعی است و برای گالری من هم رخ داده است. اخیراً هنر ما رشد اقتصادی کرده و وضعیت فروش آثار هنری خیلی خوب است. حراجها بنیاد اقتصاد فرهنگ ما را زیر و رو میکنند. ما باید از مزایای مالی و معنوی رشد اقتصادی هنر برای رشد فرهنگ گالریداریمان استفاده کنیم. فرهنگ و وظیفه گالریداران حمایت از هنرمندان و رشد آثار هنری است و اگر این دو مقوله در کنار یکدیگر جلو بروند، برای هنرهای تجسمی اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.
من گاهی اوقات در حراجها مشارکت میکنم و در کنار هنرمندان هستم، ولی به هنرمندی که اثرش در حراج به فروش میرسد، میگویم که حراج را فراموش کند. چون با فروش یکی دو تابلو در حراج، نمیتواند خودش را یک هنرمند موفق بداند. یک هنرمند نمیتواند با اولین اتفاق، کارش را معیار قرار دهد و باید با یک سیاست ممتد کاری پیش برود. اگر سیاستی پشت کار هنرمند نباشد، هیچگاه موفق نمیشود. اینجاست که ما باید فرهنگ درست نگاه کردن به اتفاقات را به یکدیگر یاد بدهیم.
بعضی از گالریداران خارجی از جمله فرانسویها به من میگویند که ما در فرانسه هنر ایران را بزرگ میکنیم و به هنرمندان ایرانی موقعیت میدهیم. من همیشه با یک دلخوری تمام با آنها برخورد میکنم، چون نگاهشان نگاه درستی نیست. اتفاقاً عکس گفتههای ایشان رخ میدهد چون هنر ما جان گرفته که گالریداران از آنور دنیا به سراغ هنرمندان ایرانی میآیند.
ما خودمان پتانسیل رشد داشتهایم و حالا به دلایل مختلف نظیر سیاستگذاری درست و رشد فرهنگمان به اینجا رسیدهایم. اینکه گالریداران خارجی بیایند و از هنرمندان ایرانی آثاری را به نمایشگاهشان ببرند، برای ما موفقیت است و ما از این بابت ممنونشان هستیم، اما اینکه میگویند ما هنرمندان ایرانی را بزرگ کردهایم، صحیح نیست. آنها چرا 5 یا 10 سال پیش به سراغ هنرمندان ایرانی نمیآمدند؟
امروزه ارتباط ایران با دنیای غرب بهتر و فاصلهها با آن کمتر میشود. الآن نگاه همه دنیا به سمت یکی شدن است و فرهنگها به مرور به یکدیگر نزدیک میشوند. وقتی یک فرانسوی خانهاش را در فرانسه به سبک خانههای ایرانی میسازد، نشاندهنده این است که نگاه همه دنیا دارد یکی میشود. هنرمندان ایرانی نیز آرامآرام خودشان را به نوع نگاه مخاطبین و هنرمندان بینالمللی نزدیک میکنند. البته این نزدیکی فرهنگها گاهی به بیراهه و اشتباه هم میرسد، اما به طور کلی نزدیکشدن همه انسانها به یکدیگر یک اتفاق مثبت است.
امروزه انتخاب آثار برای به نمایش گذاشتن در گالریها نیز ابهاماتی را به وجود میآورد، شما به عنوان مدیر گالریهای والی و ماه مهر، دیدگاهتان در مورد معیارهای انتخاب تابلو برای حضور در نمایشگاه چگونه است؟
اساساً فرهنگ هر چیزی با داشتن آن فرق میکند. ما الآن در یک آشفته بازاری قرار گرفتهایم که باید آن را کنترل کنیم. به نظرم مدیران نگارخانهها میتوانند نقش بسیار بزرگی در بهبود این اوضاع داشته باشند که متأسفانه ندارند. در چند سال اخیر یک سری افراد با موقعیتهای خیلی بالا آمدند و نگارخانه باز کردند که اتفاق خوبی است، چون هر مملکتی نیاز به بخش ثروتمند دارد، اما چه بهتر که این گالریهای ثروتمند، مدیران کاربلدی هم داشته باشند.
من به عنوان یک گالریدار باید آن هنرمند جوان شهرستانی که کارش خوب است و تا کنون آثارش به خاطر نداشتن یک نمایشگاه قوی به فروش نرفته را بیاورم و آثارش را در تهران به نمایش بگذارم. در گذشته نگاه گالریداری و نگارخانهداری یک نگاه فرهنگی بود که الآن این نگاه مخصوصاً در نگارخانههای جدید رو به افول است.
آن زمان که ما نگارخانه باز کردیم، در کل تهران 7 ،8 نگارخانه وجود داشت و همه میگفتند که این کار برایت درآمدی ندارد. مگر در تهران چند نفر سالانه به دنبال خرید تابلوهای هنری میروند که نگارخانه باز کردهای؟ ما در آن زمان سالانه 2،3 تابلو میفروختیم و برای همان تعداد هم شوق و ذوق داشتیم. الآن در تهران بالای 300،400 گالری باز شده است. اخیراً هر کسی که میخواهد بازنشسته شود، از وزارت ارشاد مجوز راهاندازی یک گالری میگیرد!
الآن ضابطهها فقط بر اساس رابطه شده که به نظرم این اتفاق یک بحران در هنر است، ولی ما با عشق و علاقهای که به کارمان داریم از این بحران خواهیم گذشت. الآن افراد مهم مملکت به گالریهای پر زرق و برقی میروند که هنرمندان شناخته شدهتری دارد، در حالی که آنها نیاز به حمایت ندارند، بلکه باید از گالریهایی حمایت شود که چند سال دیگر بتوانند جایگزین خوبی برای آن گالریهای پر زرق و برق باشند. ما باید فرهنگمان را برای 20 ، 30 سال آینده رشد دهیم. من نمیگویم که نگاهمان را از گالریها و هنرمندان شناخته شده برداریم، اما لازم است که به گالریها و هنرمندان خوب که کمتر شناخته شده و جوانتر هستند، کمک ویژهای کنیم تا آیندهمان را شکل بدهند.