گروه تجسمی هنرآنلاین، کوبرا واکنشی بود به فضای خشک و ساختارگرایانه هنر مدرن پس از جنگ جهانی دوم. این جنبش تأکید زیادی بر بیانگری خودجوش، اشکال کودکانه و نقاشی‌های خام و شهودی داشت. هنرمندان کوبرا از هنر عامیانه، هنر ابتدایی و هنر کودکان الهام می‌گرفتند و تلاش می‌کردند که خود را از هرگونه قید و بند سنتی در هنر رها کنند.

در سبک و تأثیرگذاری جنبش کوبرا بیان‌گرایی انتزاعی اروپایی نزدیک بود و از حرکت‌های هنری همچون سوررئالیسم، هنر قبیله‌ای و هنر کودکان تأثیر گرفت. آثار این جنبش اغلب شامل رنگ‌های زنده، اشکال ارگانیک، خطوط آزاد و فرم‌های بدوی و غیرمنتظم بود. در این سبک، هنرمندان به‌طور مستقیم و بدون برنامه‌ریزی قبلی روی بوم نقاشی می‌کردند، تا از محدودیت‌های سنتی رها شوند.

از جمله مهم‌ترین هنرمندانی که در شکل‌گیری این جنبش نقش داشتند و در ادامه به سبک آنها می پردازیم می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:

•آگر یورن (Asger Jorn) – نقاش و نظریه‌پرداز دانمارکی

•کارل اپل (Karel Appel) – نقاش و مجسمه‌ساز هلندی

•کونستان (Constant Nieuwenhuys) – نقاش و معمار هلندی

•پیر آله‌شینسکی (Pierre Alechinsky) – نقاش بلژیکی

•کورنلوس گیوریت (Corneille) – هنرمند هلندی

کوبرا

با اینکه جنبش کوبرا عمر کوتاهی داشت، اما تأثیرات آن در هنر معاصر، گرافیک، و طراحی‌های مفهومی همچنان دیده می‌شود. بسیاری از اعضای آن بعدها به فعالیت‌های فردی خود ادامه دادند و تأثیر عمیقی بر هنر اروپای پس از جنگ گذاشتند.

ویژگی‌های بصری آثار کوبرا

رنگ‌های زنده و درخشان: معمولاً از رنگ‌های اصلی (قرمز، آبی، زرد) و ترکیبات تند و پرکنتراست استفاده می‌کردند.

ضربات قلم‌مو خشن و غیرمنتظم: بدون دقت زیاد و به‌صورت غریزی رنگ را روی بوم می‌کشیدند تا احساسات لحظه‌ای را ثبت کنند.

کوبرا8

نقاشی کودکانه و بدوی: بسیاری از آثار این جنبش شبیه نقاشی‌های کودکان یا هنر قبیله‌ای بودند، با اشکال ساده و شخصیت‌های عجیب و غیرواقع‌گرایانه.

فرم‌های ارگانیک و فیگوراتیو: اغلب چهره‌ها، حیوانات، یا موجودات خیالی در آثار دیده می‌شوند که به‌طور غیرمنتظم و انتزاعی طراحی شده‌اند.

حس بی‌نظمی و آزادی: آثار جنبش کوبرا هیچ تقارن یا قاعده‌ای نداشتند و بیشتر به شکلی ناپایدار و پویا ارائه می‌شدند.

هنرمندان معروف جنبش کوبرا

-آسگر یورن: (Asger Jorn) آسگر یورن، نقاش و نظریه‌پرداز دانمارکی، از بنیان‌گذاران جنبش کوبرا بود. آثار او با رنگ‌های زنده، ضربات قلم‌موی خشن و اشکال انتزاعی شناخته می‌شوند.

-کارل اپل: (Karel Appel) کارل اپل، نقاش، مجسمه‌ساز و شاعر هلندی، از دیگر بنیان‌گذاران کوبرا بود. او در سال ۱۹۲۱ در آمستردام به دنیا آمد و از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۳ در آکادمی هنر آمستردام تحصیل کرد. آثار اپل با فیگورهای ساده، اشکال کودکانه و رنگ‌های درخشان مشخص می‌شوند.

کوبرا6

-پیر آله‌شینسکی (Pierre Alechinsky) :پیر آله‌شینسکی، نقاش بلژیکی، در سال ۱۹۴۹ به گروه کوبرا پیوست. آثار او ترکیبی از نقاشی و خوشنویسی انتزاعی هستند و با خطوط آزاد و فرم‌های ارگانیک شناخته می‌شوند که بعداً به هنر گرافیکی و خوشنویسی شرقی هم علاقه نشان داد.آله شینسکی یکی از اعضای مهم کوبربود  که بعد از انحلال جنبش همچنان به کار در همان سبک ادامه  می داد. آثارش ترکیبی از خطوط آزاد، رنگ‌های زنده، و حالت‌های بداهه‌پردازانه است.

کوبرا1

-کُنسْتان (Constant Nieuwenhuys) هلند:هنرمندی که علاوه بر نقاشی، در معماری و طراحی شهری هم فعال بود.

پروژه‌ی معروفش «نیو بابل» (New Babylon) یک شهر تخیلی برای هنرمندان آزاد بود که به نوعی همان تفکر ضدساختاری کوبرا را در قالب معماری پیاده می‌کرد.

کوبرا7

لوچیفَر دو سَکس (Lucebert) – هلند:شاعر و نقاش، که در کنار کارهای تصویری‌اش، اشعار ضدسیستم و تجربی می‌نوشت.

در نقاشی‌هایش از فرم‌های خام و کودکانه مانند آثار کیث هرینگ (Keith Haring) استفاده می‌کرد.

تأثیرات کوبرا بر هنرمندان اروپایی پس از آن

جنبش کوبرا بعد از انحلال، تأثیر خود را روی جریان‌های بعدی هنر اروپا گذاشت، مخصوصاً:

نئو-اکسپرسیونیسم در آلمان (مثل آثار جورج بازلیتز و آنسلم کیفر)

هنر خام (Art Brut) :توسط ژان دوبوفه ترویج شد

هنر خیابانی و گرافیتی: که بعداً در دهه ۱۹۸۰ با هنرمندانی مثل کیث هرینگ و ژان میشل باسکیت دیده شد.

هرچند این جنبش تأثیرات قابل‌توجهی بر هنر مدرن گذاشت، اما عمر کوتاه آن و عدم استقبال گسترده به چند دلیل بود:

۱. ماهیت ضدساختاری و شورشی

کوبرا از همان ابتدا به‌عنوان یک واکنش تند به فرم‌های هنری تثبیت‌شده، مخصوصاً مدرنیسم پاریسی، شکل گرفت. هنرمندان این جنبش، مانند کارل آپِل، آسمگر یورن و کورنِلوس اِشر، به دنبال نوعی بیان خام، کودکانه و بداهه بودند که تحت تأثیر هنر بومی، نقاشی کودکان و هنر غیرفرمال قرار داشت. این سبک نامتعارف باعث شد که جریان‌های اصلی هنر آن زمان نتوانند آن را جدی بگیرند.

۲. تفاوت‌های فرهنگی و عدم انسجام درونی

کوبرا از هنرمندانی با ملیت‌های مختلف (دانمارک، بلژیک و هلند) تشکیل شده بود که رویکردهای متفاوتی داشتند. این عدم هماهنگی باعث شد جنبش به سرعت از هم بپاشد. برخی از اعضای آن نیز خیلی زود مسیرهای هنری فردی خود را دنبال کردند.

۳. انتقادهای شدید و عدم حمایت رسمی

منتقدان هنر، کارهای کوبرا را بیش از حد خام و حتی "بی‌نظم" می‌دانستند. علاوه بر این، موزه‌ها و گالری‌های بزرگ در ابتدا تمایلی به نمایش آثار این جنبش نداشتند. عدم حمایت کافی از سوی بازار هنر و نهادهای رسمی باعث شد جنبش به سرعت فروپاشد.

۴. تغییر فضای هنری پس از جنگ

پس از جنگ جهانی دوم، سبک‌های هنری مانند اکسپرسیونیسم انتزاعی در آمریکا و تاشیسم (Tachisme) در اروپا در حال اوج‌گیری بودند. این سبک‌ها توجه بیشتری جلب کردند و فضای رشد برای جنبش کوبرا محدود شد.

۵. موفقیت فردی برخی از اعضا

برخی از هنرمندان اصلی کوبرا پس از مدتی به‌صورت انفرادی فعالیت کردند و به موفقیت‌های شخصی دست یافتند. این موضوع باعث شد که انسجام گروهی از بین برود و جنبش زودتر از آنچه تصور می‌شد، به پایان برسد.

با وجود این، جنبش کوبرا تأثیرات مهمی بر هنر نقاشی اکسپرسیونیستی، هنر مفهومی و هنر خام (Art     Brut ) گذاشت و بعدها از آن به‌عنوان یک جریان تأثیرگذار یاد شد.

کوبرا یک حرکت کوتاه اما عمیق در تاریخ هنرمدرن

اگرچه کوبرا فقط چند سال دوام آورد، اما اعضای آن (مثل آلیشانْسکی و کُنسْتان) مسیر هنری خود را ادامه دادند و بعدها جنبش‌های هنری مثل نئو‌اکسپرسیونیسم و هنر خیابانی تحت تأثیر آن قرار گرفتند. پس می‌توان گفت که کوبرا یک حرکت کوتاه اما عمیق در تاریخ هنر مدرن بوده است.

رد پایی سبک کوبرا در آثار هنرمندان معاصر ایرانی

در ایران، هنرمندان مختلفی در تاریخ هنر معاصر در سبک‌ها و جنبش‌های مختلفی کار کرده‌اند، اما تا جایی که اطلاعات در دسترس است، جنبش کوبرا به‌طور مستقیم در بین هنرمندان ایرانی شناخته‌شده نداشته‌ایم. با این حال، برخی هنرمندان ایرانی در کارهای خود از ویژگی‌های مشابه جنبش کوبرا بهره برده‌اند، مانند استفاده از رنگ‌های زنده، اشکال ساده و بدوی، و بیان‌های انتزاعی.

عربشاهی

۱. مسعود عربشاهی:

عربشاهی یکی از هنرمندان ایرانی بود که در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی به نقاشی‌های انتزاعی و استفاده از رنگ‌های پرجنب‌وجوش شناخته شد. آثار او، با وجود این که به‌طور مستقیم تحت تأثیر جنبش کوبرا نبود، از ویژگی‌های مشابهی در استفاده از رنگ و فرم‌های بدوی برخوردار بود.

احصایی1

۲. محمد احصایی:

احصایی، یکی از برجسته‌ترین نقاشان معاصر ایران، در کارهای خود از شکل‌های انتزاعی و فرم‌های آزاد استفاده می‌کرد که در برخی آثارش می‌توان تأثیراتی از آزادی بیانگری و فرم‌های ابتدایی مشابه با جنبش‌های آوانگارد اروپایی مانند کوبرا مشاهده کرد.

پیلارام1

۳. فرامرز پیلارام:

پیلارام، نقاش و طراح ایرانی، نیز در برخی از آثار خود به استفاده از رنگ‌های زنده و فرم‌های انتزاعی و آزاد پرداخته که مشابهت‌هایی با رویکرد کوبرا دارد.

ردپای  کوبرا در سبک مجسمه سازی معاصر ایرانی

در مجسمه‌سازی معاصر ایران می‌توان برخی ارتباطات غیرمستقیم با جنبش کوبرا (CoBrA) پیدا کرد، اما این ارتباط بیشتر در ویژگی‌های فرمی و بیانی دیده می‌شود تا در یک تأثیر مستقیم. برخی از نقاط اشتراک و تفاوت‌ها را می‌توان این‌گونه بررسی کرد:

شباهت‌ها

بیان غریزی و بداهه‌گرایی:مجسمه‌سازانی که با هنر خودآموخته (Art Brut) یا هنر نائیو کار می‌کنند، همانند کوبرا از پیش‌طرح‌های دقیق دوری می‌کنند و بر احساس و ناخودآگاه خود تکیه دارند.

تناولی1

برخی آثار مجسمه‌سازان ایرانی مانند پرویز تناولی در مجموعه«هیچ» یا سیا ارمجانی با نوعی سادگی خام و دور از پیچیدگی‌های کلاسیک، شباهت‌هایی به نگرش کوبرا دارند.

استفاده از مواد ناهمگون و تجربی

هنرمندان کوبرا از ترکیب مواد مختلف و روش‌های غیرمرسوم در آثارشان استفاده می‌کردند.در ایران، برخی مجسمه‌سازان معاصر از آهن قراضه، چوب‌های فرسوده، سرامیک خام، و حتی اشیای بازیافتی برای خلق آثار خود استفاده کرده‌اند. این نوع رویکرد تجربی شباهتی با روحیه آزاد کوبرا دارد.

توجه به عناصر بومی و فولکلوریک

کوبرا از هنر بومی اسکاندیناوی، نقاشی کودکان، و هنر قبیله‌ای الهام می‌گرفت.

در ایران، برخی از مجسمه‌سازان مانند فرهاد مشیری و بهروز دارش در آثارشان به موتیف‌های سنتی و نمادهای بومی توجه دارند.

تفاوت‌ها

ریشه‌های فرهنگی و تاریخی متفاوت:جنبش کوبرا یک واکنش ضدساختاری به مدرنیسم اروپایی و تأثیرات جنگ جهانی دوم بود.مجسمه‌سازی معاصر ایران بیشتر از میراث هنری سنتی و هویت شرقی تغذیه می‌کند.

عدم تمرکز بر کودکانه‌گرایی و خطوط خام

در حالی که کوبرا به بیان کودکانه و تصادفی تمایل داشت، مجسمه‌سازان ایرانی اغلب به سمبولیسم، مینیمالیسم، و مفهوم‌گرایی گرایش پیدا کرده‌اند.

نتیجه‌گیری

می‌توان گفت که برخی از مجسمه‌سازان معاصر ایرانی در روحیه آزاد، بداهه‌گرایی، و استفاده از مواد نامتعارف به کوبرا نزدیک هستند، اما این تأثیر بیشتر به‌صورت ناخودآگاه و تطبیقی دیده می‌شود، نه به شکل یک ارتباط مستقیم یا تقلید آگاهانه.

نویسنده: حورا خاکدامن - کیوریتور و منتقد هنری

انتهای پیام