به گزارش هنر آنلاین، بنیاد محسن وزیری مقدم به مناسبت صدمین سالگرد تولد این هنرمند رویدادِ «محسن وزیری مقدم > صدسالگی» را برگزار خواهد کرد.
این رویداد که به کیوریتوری هامون وزیری مقدم اجرایی شده، از تیرماه تا آبان ماه ۱۴۰۳ ادامه خواهد داشت. مدیر این پروژه نیز زهره دلداده خواهد بود. بر اساس آنچه که تاکنون درباره این رویداد اعلام شده، بنیاد محسن وزیری مقدم قرار است طی این مدت فعالیتهای فرهنگی متعددی را به این هنرمند اختصاص دهد.
برگزاری این رویداد با همراهیِ پروژههای ۰۰۹۸۲۱، گالری اعتماد، زیرزمین دستان ۲+ [دهونک]، گالری باوان، مدار موازی، گالری طراحان آزاد، گالری والی، گالری بستان ۲+ [فرشته] و... به مرحله اجرا رسیده است.
محسن وزیری مقدم که در ۹۴ سالگی در شهر رم درگذشت، از نخستین نسل نقاشان نوگرای ایرانی بود. از همان نسلی که در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران علیمحمد حیدریان و امینفر اساتید دانشکدهاش بودند و با هنرمندانی چون منوچهر شیبانی، منصوره حسینی و سودابه گنجی همکلاس بود. سپس به ایتالیا رفت و دوران جدیدی را آغاز کرد.
هنرمندی که میخواست موسیقیدان شود و در گفتوگویی بیان کرده بود که اگر دوباره به ابتدای زندگی بازمیگشت موسیقیدان میشد؛ «بیشک من موسیقیدان میشدم. این حسرت همواره با من است. من هر صبح که از خواب بیدار میشوم اول موسیقی گوش میکنم و همزمان با کار کردنم این موسیقی گوش دادن ادامه دارد. در واقع همدم واقعی من موسیقی است. موسیقی بتهوون به من عظمت روح انسان را نشان میدهد. من خیلی دلم میخواست که موسیقی بخوانم، حتی معلم سرودمان درباره علاقه من به موسیقی با پدرم حرف زد، اما پدرم با صراحت گفت که نمیخواهم پسرم مطرب شود و با این کارش آینده من را نابود کرد. من دلم میخواست رهبر ارکستر شوم.»
وزیریمقدم از جمله شاخصترین هنرمندان نسل دوم نقاشان نوگرای ایران بود که آثار قابل توجهی را با رویکرد مدرنیستی خلق کرده است. از جمله آثار شناخته شده او مجموعه نقاشیهایش با شن سیاه بر روی چوب و بوم و مجموعه مجسمههای چوبی بزرگی متحرک است.
از او نقل معروفی درباره آغاز کارش با شنهای سیاه است «با دوستانم در ایتالیا رفتیم ساحل دریاچهای و من برای شوخی ماسههای سیاه ساحل را به تنم مالیدم و خودم را سیاهپوش کردم. اثر انگشتانم بر سیاهی توجهم را جلب کرد. شیارها رنگ سفید پوست را از زیر پوشش سیاه آشکار کرده بودند. شروع کردم با انگشتهایم نقاشی کردن بر روی ماسهها. بعد یک کیسه از ماسه پر کردم و بردم خانه و مشغول شدم. روش تازهای یافته بودم.»
او درباره مجسمههای چوبی نیز گفته بود: «در حال سوراخ کردن قطعهای چوب بودم تا بتوانم آن را اره کنم. مته از رویه گذشت و به سطح زیرین و میز کارم رسید و چوب رویی شروع به چرخیدن کرد. این جا بود که ناگهان ایده مجسمههای مفصلی در ذهنم جرقه زد؛ اینکه مجسمهها میتوانند حرکت کنند.»
او همچنین گفته بود «در اینجا مساله این است که فرم از یک حالت ثابت و تحمیل شده بیرون بیاید و تماشاگر بتواند هر لحظه یک فرم تازهای به وجود بیاورد. در حقیقت خاصیت روانی خود را در شکل دادن به این آثار آزمایش کند.»
حال که صد سال از تولد این هنرمند گذشته است، بنیادِ او تصمیم بر برگزاری رویداد گرفته است. برگزاری چنین رویدادی با ویژگیهای منحصربهفرد وزیری مقدم، که به تعبیری از در عرصه هنر متریال گذر کرده و معنا را در نظر گرفته بود، تاثیر چشمگیری برنسل هنرمندان جوان خواهد داشت.