به گزارش هنرآنلاین، محمد خراسانیزاده مدیرکل هنرهای تجسمی و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران که روز گذشته برای بازدید از رویداد «فرش پرند» در موزه فرش ایران حضور پیدا کرده بود، درباره برگزاری این رویداد گفت: نکته مهم اینجاست که مرز شفاف و مشخصی میان قالبهای مختلف هنری وجود ندارد. یعنی نمیتوانیم بگوییم از نقطهای تا نقطه دیگر، هنرهای سنتی قرار دارد و سپس این نقطه قطع و مرز مستحکمی در میان کشیده میشود و پس از آن هنرهای تجسمی آغاز مییابد. حتی بعضی هنرها به واسطه تلفیق تصویر، رسانه و هنر هست شکل میگیرند.
او افزود: در ایامی که با صنایع دستی پیوند خورده و غالبا تفکر بر این است که این حوزه پدیده مجزایی نسبت به هنر باشد، دوستان ما تصمیم گرفتند که هنرهای تجسمی را با هنر سنتی در حوزه فرش تلفیق کنند و یک اتفاق تعاملی و هنرمندانه را در موزه فرش ایران رقم بزنند. بر این اساس، فرشهایی که برآمده از هنرهای باستانی ما ایرانیان است و نمادهایی از آنچه در گذشته درخشان فرهنگ و هنرمان باقی مانده به شمار میآید را در معرض دید مردم گذاشتهاند. این رویداد نشان میدهد که چنین مرزهایی منعطف و هنرها درهم تنیده هستند. در روزهای گذشته که بنده دیدم که یکی از استادان بزرگ عرصه طراحی گرافیک ایران، خطنگارههای خود بر فرشها را در یکی از نگارخانههای پایتخت به نمایش گذاشته بود و این نشان میدهد هنرها کاملا تنیده و به هم متصلاند.
مدیرکل هنرهای تجسمی درباره آثار خلق شده در رویداد «فرش پرنده» گفت: آثار در سطح خوبی قرار داشتند و مسئله تعاملی بودن بخشی از این رویداد هنری، دغدغه جدی دوستان بود. برای این منظور، تصاویری از فرشهایی که در موزه فرش ایران قرار داشت را انتخاب کرده و روی کاغذ چاپ کرده بودند تا مخاطب با استفاده از این کاغذهای چاپ شده بتواند پرندههای مختلفی را بسازد. مجموعه آثاری که توسط مردم و با تسهیلگری دوستان شکل گرفت، در قالب یک چیدمان کنار هم به نمایش گذاشته شد و چه بسا در آینده نیز در فضاهای دیگری به نمایش درآید که اتفاق اتفاق مبارکی است. با این مفهومِ شاید دور از ذهن، تعدادی از هنرمندان نقاش و تصویرگر ما کارهایی را در همین بازه زمانی کوتاه به نمایش گذاشتند که قابل قبول و درخور توجه بود.
سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران در پاسخ به این پرسش که هنرهای تجسمی چه اشتراکات وهمافزاییهایی با هنرهای سنتی نظیر فرشبافی دارد و در این میان، چه ظرفیتهایی میتواند بالفعل شود گفت: این دو چندان از یکدیگر قابل تفکیک نیستند. فرشهای متعددی در همین موزه فرش وجود دارد که اتفاقا روی تصاویر چاپ شده در همین رویداد هم وجود داشت. در همین تصویرسازیهایی که روی فرشها میبینیم، تصویری از یک گوزن وجود داشت که با نقوش قشقایی تلفیق شده و یک فرش را شکل داده بود. در اینجا تنها ابزار ما تغییر کرده و هنرمند کماکان چیزی را که در ذهن داشته، به یک اثر ملموس تبدیل کرده است اما به جای این که از رنگ و بوم استفاده کند و یا از کاغذ و آبرنگ بهره ببرد، از گره و تار و پود بهره جسته است. بنابراین کماکان ما به آن هنر تجسمی میگوییم. بنابراین فرش به همان اندازه که هنر سنتی محسوب میشود، بر مبنای نقشمایهها و موتیفهایش میتواند در دسته هنرهای تجسمی نیز مورد مطالعه قرار گیرد.