گروه تجسمی خبرگزاری هنر ایران: محمد خراسانی زاده، مدیرکل هنرهای تجسمی در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری هنر ایران قرار داده، ماجرای حضور ایران در «دوسالانه هنر ونیز» را شرح داده است که در ادامه میخوانید:
«ماجرای حضور جمهوری اسلامی ایران در شصتمین دوسالانه هنر ونیز، ماجرایی جذاب و بیادماندنی است. ماجرایی که بایستی از باب دردِ دل، ثبت در تاریخ و برای کسانی که از فضای بیرون، مسائل را مینگرند و لازم است عرصه تجسمی را بهتر شناسند و با موانع، مصائب و مسائل آن آشنا شوند، بازگو شود. بنده به عنوان کسی که هنرخواندهام و معلمی هنر را در جایگاه یک عضو کوچک هیئت علمی بر عهده دارم، ظرفیت و جایگاه «دوسالانه هنر ونیز» را به عنوان مهمترین و باسابقهترین رویداد تجسمی در جهان را به خوبی میشناختم.
به همین دلیل از همان آغازین روزهای آمدنم بر حضور کشورمان در این رویداد هنری بینالمللی پافشاری کردم و مدام به دنبال تامین مالی و تمهیدات شرکت در آن بودم. متاسفانه تا آخرین روزهایی که فرصت حضور در این دوسالانه فراهم بود، هیچ بودجهای برای آن پیشبینی نشد. اما جا دارد از برادرم دکتر اسماعیلی تشکر کنم که پا به پای خطر کردن بنده، ایشان و آقای سالاری معاونت هنری هم خطر کردند و در روزهای آخر دی ماه که روزهای پایینی اعلام شرکت کشورها در رویداد ونیز محسوب میشد، طی نامهای رسمی به رئیس ستاد بینال، بنده را به عنوان رئیس غرفه جمهوری اسلامی ایران در شصتمین «دوسالانه هنر ونیز» معرفی فرمودند.
این اتفاق در برههای رقم خورد که به شدت درگیر برپایی شانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر بودیم. در کنار پیچیدگی و سختی کار ستادی، پرداختن به تکمیل سند هنرهای تجسمی و بازنگری دستورالعمل نگارخانهها که یک پایه بسیار مهم برای فعالیتهای تجسمی است، باید به طور خاص به رویداد بسیار مهم «بینال» هم میپرداختیم.
ماجرای تامین مالی در «دوسالانه هنر ونیز» ماجرای پیچیدهای است. شایان ذکر است از این شصت دوره و این 120 سالی که این رویداد برپا میشود، سهم بسیار اندکی به حضور کشورمان اختصاص پیدا کرده است، به شکلی که ما تا پیش از دوره شصتم صرفا توانسته بودیم در 9 دوره آن حضور داشته باشیم. دو دوره از این 9 دوره پیش از انقلاب بوده که البته به نظر میرسد آن حضور هم با حضور هنرمندانی از کشورمان بوده نه به نام ایران. هفت دوره اما با نام رسمی ایران در این رویداد شرکت کردیم که گاهی این مشارکت با نام برخی بنیادها و اشخاصی که صرفا نمایندگی کشور را به عهده داشتند اتفاق میافتاد. اما در دوره شصتم با ساز و کار رسمی حضور پیدا کردیم.
دورههایی بوده است که مدیر کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ که مثل بنده سرپرست موزه هنرهای معاصر هم بوده، مصاحبه نموده و به بدهیهایی که به واسطه رویدادهای مختلف بر عهدهاش بوده اشاره کرده است. سنگینی هزینههای برپایی یک پاویون اصلی در ونیز دغدغه های اصلی مدیر وقت بوده و همین عامل را اصلیترین دلیل در جهت عدم مشارکت در دوسالانه ونیز برشمرده است. جالب است در دوران گذشته که چنین سخنهایی از زبان مدیر کل تجسمی وقتگفته شده، قیمت ارز بسیار کمتر از زمان حال بوده است.
البته روابط سیاسی ما با بعضی از کشورهای اروپایی که مواضعی غیرمنصفانه و شبه خصمانهای بر ضد کشور ما داشتند هم بر سختی حضور ما افزوده بود. این مسئله در کنار مشکلات مالی حضور ما در «بینال» را تا مرز غیرممکن بودن پیش برده بود. شایان ذکر است که ما در دوره 59 این رویداد هم شرکت نداشتیم و عدم حضور ما در شصتمین دوسالانه، میتوانست پنجره حضور ایران در مهمترین رویداد هنرهای تجسمی را برای همیشه ببندد و این یک اتفاقِ بسیار ناخوشایند تلقی میشد.
ما دو گزینه پیش رو داشتیم، یکی حضور در «بینال» با وجود سختیهای بسیار و دیگری هم زدن قید حضور در این رویداد بینالمللی هنری برای مدتی طولانی. ناگزیر به سمت گزینه اول رفتیم و با توکل به قدرت الهی راه را طی کردیم.
نکته قابل توجه این است که علیالرغم تلاشهای خوبی که در وزارت فرهنگ شد، دیگر دستگاهها آن طور که باید و شاید یاریرسان ما نبودند. جالب است بدانید که بعضی ایرانیان ساکن اروپا جانانه پای کار آمدند. جا دارد تشکر کنم از ایرانیانی که در اروپا ساکن بودند و به صورت استقراضی به ما یورو دادند تا بتوانیم مکان مختص خودمان برای رویداد را فراهم و ساختمانی را برای این کار اجاره کنیم و ما هنوز بعد از دو هفته به این عزیزان بدهکار هستیم. البته باید اشاره کنم متاسفانه کشور ایتالیا روادید را برای برخی دستاندرکاران ایرانی صادر نکرده است.
ما برای انتخاب بهترینها جهت حضور در رویداد ونیز، شورایی متشکل از کسانی که واقعیت هنرهای تجسمی در کشور را به خوبی میشناسند تشکیل دادیم. جمعبندی این جلسات این بود که باید به سراغ مجموعه حاضر و آمادهای از یک کار نمایشگاهگردانیشده برویم، زیرا در فضای ونیز آثار تک به تنهایی مسئله نیست. بعضی از بنده دلیلِ انتخاب شدن برخی هنرمندان و آثار را میپرسند و بخش مهم این سوال به کاستی سطح توجه و نگاهها به عرصه هنرهای تجسمی برمیگردد. پاسخ اما واضح است، همانطور که در فضای سینما کارگردانی یک اثر موضوعیت اصلی را دارد، در حیطه هنرهای تجسمی هم هنرگردانی دارای اهمیت است و حضور تک تک هنرمندان مسئله اصلی نیست و اولویت بعدی به حساب میآید. بنابراین ما باید از بین روایتهای آماده، یک مجموعه را انتخاب میکردیم.
به لطف خدا یکی از آمادهترین و مناسبترین مجموعههایی که به چشم آمد و قابل ارائه بود، انتخاب و تکمیل شد و اکنون در ونیز در حال نمایش است. موضوع اصلی این مجموعه، کودکان غزه است. البته وقتی این مجموعه را جهت نمایش در «بینال» انتخاب کردیم، تصوری از اتفاقات امروز و قیام دانشجویان در اروپا و آمریکا علیه ستمکاران صهیونیسم نداشتیم و فکر میکردیم تنها هستیم. اما پای این حرف حق و این مجموعه بسیار ارزشمند هنری که توسط هنرمندان طراز اول کشورمان خلق و هنرگردانی شده است، ایستادیم.
در دوره برگزاری نمایشگاه فشار علیه رژیم جعلی صهیونیستی آنقدر زیاد شد که این رژیم پاویون رسمی خود در دوسالانه را بازگشایی نکرد و تجمعات متعددی در مقابل این غرفه شکل میگیرد. این اتفاق موید این است که حرفی که مردم و رهبران حکیم جمهوری اسلامی ایران در 45 سال گذشته زدند به تمام دنیا رسیده است و در موضعگیریهای 45 روز گذشته مردم دنیا هم تجلی یافته و این پرچم به دست آزادگانی از سراسر دنیا رسیده است و خدا را بابت این بیداری انسانی شکر میکنیم.
با همه مشقاتهایی که هنوز هم ادامه دارد، با افتخار پرچم جمهوری اسلامی ایران در مهمترین رویداد هنری دنیا برپا شده است. دیگر از این جا به بعد مهم نیست چه اتفاقی برای بنده و پشتیبانان این رویداد خواهد افتاد. مهم این است که ما در ونیز حضور داریم و بر سر حرف حق خود ایستادهایم و بخشی از عواطف انسانی مردم ایران را به رخ دنیا کشیدهایم و به این موضوع افتخار میکنیم. این حضور یکی از ظرفیتهای حقیقی هنرهای تجسمی برای بیان آرمانهای حقیقی و فطری همه انسانهاست.
به امید آنکه فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی ما در چنین رویدادهایی همواره درخشان و بر سر زبانها باشد و فرصتی فراهم کند تا چرخه اقتصاد هنر هنرمندان عزیز و نجیب و ارزشمند هنرهای تجسمی ایران برای همه جهانیان بیش از پیش نمایان شود.»