گروه تجسمی خبرگزاری هنر ایران: هنر انقلاب در طول سال‌های متمادی فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشته است. در این میان هنرهای تجسمی از زمان مبارزات انقلابی تا به الان همواره با خلق آثار درخور توانسته حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشد. در سال‌های اخیر و با ورود هنرمندان جوان، آثار مختلف و متنوع زیادی در رابطه با موضوعات مختلف ثبت شده و توانسته اثرگذاری زیادی در جامعه داشته باشد. علی حیاتی یکی از کسانی است که در عین جوانی سابقه زیادی در عرصه هنر انقلابی دارد. هیئت هنر و آتلیه «سه در چهار» دو محفلی هستند که حیاتی ایده‌های فرهنگی و هنری‌اش را در آنجا پیگیری می‌کند. او که مدیریت بخش پرچم و کتیبه جشنواره «هنرمقاومت» و طراحی پوسترهای معروف منع مصرف کالاهای اسرائیلی را در کارنامه دارد، سال هاست کار تولیدی و اجرایی را کنار گذاشته و در عرصه مدیریت هنری فعالیت می‌کند.

 

در خصوص واکنش هنرمندان گرافیست به عملیات طوفان الاقصی گفت‌وگو را شروع کنیم. به نظرتان این هنر انقلابی در دهه جدید از کجا ریشه می گیرد؟

ما یک عبارت کلیدی داریم که در مورد خیلی مسائل صدق می کند و آن هم این است که «از کوزه همان برون طراود که در اوست». ما خیلی تفاوتی نمی‌بینیم بین اینکه بگوییم این هنر انقلابی است یا اینکه انقلابی نیست. ما یک موجودی داریم به اسم هنرمند که این هنرمند دغدغه‌ها، نوع نگاه و نیازهایی دارد که اینها در او تلنبار شده است و در موقعیت‌های مختلف این را به وسیله تخصصی که دارد بروز می دهد؛ اگر نقاش است در نقاشی، اگر فیلمساز است در فیلمسازی و اگر موزیسین است در موسیقی.

بنابراین من اصلاً طبقه‌بندی هنر انقلابی یا چیزهای دیگر انجام نمی‌دهم، این طبقه بندی وجود دارد ولی من فعلاً با این موضوع کار ندارم، می‌گویم من در قلب خودم با استدلال‌های خودم یک چیزهایی را قبول دارم و دوست دارم و یکسری موارد مسئله‌ام است و تخصصی هم دارم که این تخصص به تناسب دغدغه‌ها، انگیزه‌‌ها، روحیات و علاقه‌ها یک جایی خودش را بیرون می‌ریزد. حالا اگر هنرمند باشم در قالب هنری خودش را نشان می‌دهد. اگر شما می‌گویید در مورد وعده صادق هنرمندانی نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند، جسارتاً یک سری از واکنش ها مصنوعی بود چون دغدغه آن آدم‌ها آن موضوع نبود ولی بعضی‌ها واقعاً مسئله‌شان بود و به آن واکنش بهش نشان دادند.

شما چند سالی است که در زمینه مدیریت هنری فعالیت می‌کنید. هدفتان از ایجاد تیم و ایده پردازی چه بود؟

من درباره دغدغه‌های شخصی‌ام کار می‌کنم. من اگر روی موضوع فلسطین کار می‌کنم حتماً دغدغه شخصی‌ام است، مثلاً اگر موضوع انقلاب اسلامی برایم مهم است چون انقلاب را دوست دارم و به آن اعتقاد دارم و برایش کار می‌کنم. بنابراین از این منظر مثل همه آدم‌های دیگر من هم مسئله و دغدغه‌های خودم را دارم و برای آنها کار می کنم.

کمی از رشد کمی و کیفی، تیمی که تشکیل دادید بگویید.

تیم ما هم فراز و نشیب داشته؛ ما مسیری را شروع کردیم و شاید مثل خیلی از دانشجویان هنر که از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوند دیدیم سطح کارهایی که در حوزه گرافیک می‌بینیم پایین است و دغدغه ما مسائل فرهنگی است و سعی کردیم این را در نسبتش با اتفاقاتی که دارد در جهان  می‌افتد بالا ببریم. می‌خواستیم به سبک خودمان برسیم ولی بی‌تعارف می گویم هنوز به سبک خودمان نرسیده‌ایم. ما فعلاً آن مطالبی که در دانشگاه با نگاه کردن به آثار بزرگان این رشته در سراسر دنیا یاد گرفتیم به نوعی داریم همان را تقلید می‌کنیم. ممکن است افرادی در کشورمان داشته باشیم که در کارهایشان به سبک خاصی رسیده‌اند ولی ما هنوز به سبکی نرسیده‌ایم و تلاش می‌کنیم باکیفیت باشیم و در خروجی‌هایمان به لحاظ کیفی سختگیری می‌کنیم. صاحب سبک شدن در هنر کار راحتی نیست و ممکن است سال‌ها زمان ببرد. البته شما می‌دانید گرافیکی که معروف است به «گرافیک انقلابی»، سریع است و یک جورهایی شبیه امداد خودرو می‌ماند که باید سریع به موضوع برسد و کار کند و خروجی بدهد و همه اینها در کیفیت اثر منفی می‌گذارد.

علی حیاتی

فعالیت‌هایتان چگونه است؟

مجموعه‌ ما یک مجموعه مستقل و آزاد است که با همه جا فعالیت دارد. ما فعالیت تربیت نیروی انسانی و داشتن جامعه انسانی‌مان را در هیئت هنر انجام می‌دهیم و فعالیت تخصصی‌مان که طراحی پوستر و تبلیغات است در کارگاه «سه در چهار» انجام می شود. «سه در چهار» یک دفتر تخصصی و خصوصی است که در آن همه نوع سفارش را اعم از کار طراحی هویت بصری یک شرکت تازه تاسیس یا سفارش سازمان و ارگان‌ها را می‌پذیریم. یک مورد را هم اضافه کنم این مجموعه گاهی سفارش دهنده اثر ندارد و خودش تولید می کند، مثلاً «طوفان الاقصی» یا «وعده صادق» که پیش آمد چون دغدغه مان بود دوست داشتیم برای این موضوع دو تا پوستر بزنیم و به صورت دلی کار کردیم.

چطور با این سرعت پوستر طراحی شد؟

واقعاً از روی دغدغه بود، آن شب وقتی زیرنویس شبکه خبر آمد که ایران موشک زده است. همان شب «میکائیل براتی» با من تماس گرفت و گفت می خواهم پوستری طراحی کنم و رویکردم چه باشد. در مورد رویکرد با هم حرف زدیم و صبح طراحی‌اش تمام شد و تا صبح من به دو رویکرد دیگر رسیدم و مجدداً  گفتم میکائیل اینها را هم کار کن و او هم کار کرد. یعنی در ظرف 24 تا  48  ساعت سه پوستر کار کردیم. همان زمان مهدی سرکانی که یک مدت در مجموعه «سه در چهار» بود و اکنون طراح آزاد است پیام داد که من پوستری کاری کرده‌ام که از نظر من آن کار فوق العاده‌ترین  کار آن  شب بود به نام «شب پرستاره قدس» که حتی شهرداری تهران هم بیلبوردش کرد.

بازخوردهایی که از پوسترهای مربوط به وعده صادق داشتید به چه شکل بود؟

امروز به لطف فضای مجازی می‌توانیم بازخورد بگیریم؛ یعنی وقتی بازدید، لایک و اشتراک کار را می‌بینیم، دستمان می‌آید که کار چقدر موفق بوده است. البته میکائیل کارهای خیلی موفق تر هم داشته است. به خاطر دارم آقای براتی اثری در نبرد «سیف القدس» داشت که من دادم به یکی از دوستانم که رابط فلسطینی داشت که در برای اولین بار در توییتر بالا آمد. یک روز صفحه توییترم را باز کردم و دیدم 1000 تا کامنت برای من آمده که بعدا فهمیدم اثر را صفحه یکی از مجریان تلویزیونی در فلسطین گذاشته و من را به عنوان طراح منشن کرده است. خیلی از کارهای میکائیل براتی است بازتاب های خوبی داشته است. مثلاً یک کار به نام «مثلث ابوعبیده» در اواسط طوفان القصی کار کرده بود که صفحه شخص ابوعبیده هم آن را بازنشر کرد. البته اینستاگرام بعداً آن را حذف کرد ولی در صفحه ابوعبیده در تلگرام همچنان باقی است. طبیعتاً کاری که رنگ و بوی بین‌المللی و جهان اسلام داشته و زبانش عربی و انگلیسی باشد بازخورد بیشتری خواهد گرفت.

به نظر شما چه چیزی در سال‌های اخیر باعث شده جوانان به این حوزه گرایش بیشتری پیدا کردند؟

تلاش استادان و بزرگترهای ما در این حوزه حتماً تاثیر مستقیم داشته است. استادانی مثل استاد نجابتی، استاد نیرومند، استاد شجاعی طباطبایی، استاد کشاورز و استادان دیگری که حالا من شاید نامشان در خاطرم نباشد. این استادان و بزرگترها از گذشته‌ای به ما می‌گویند که این تعداد هنرمند در آن زمان در رابطه با اینگونه مسایل و دغدغه‌ها برای کار کردن نبود ولی الحمدالله هنرمندان زیادی از نسل جوان به آن رغبت پیدا کرده‌اند. این همان مسئله‌ای است که در اول مصاحبه گفتم که دغدغه و انگیزه در آدم‌ها به وجود آمده و بعد دنبال ابزار برای بیانش گشتند و گرافیک یاد گرفتند تا حرف بزنند. این هنرمندان نیامدند گرافیک یاد بگیرند که فقط گرافیک یاد گرفته باشند این موضوع مهم و متفاوتی است.

علی حیاتی

سازماندهی اعضای تیم شما برای تولید اثر به چه شکل است؟

برخی هنرمندان انفرادی کار می‌کنند؛ یعنی خودشان ایده می دهند و برخی دیگر تیمی کار می کنند. ما اعتقادمان این است تیم برای این مسایل جای بهتری است برای اینکه شما کمترین استفاده‌ای که از تیم یا گروه می‌توانید بکنید این است که به جای اینکه یک نفر اثر را قبل از انتشار ببیند لااقل چند نفر می بینند و بازخورد می‌دهند و ایرادهای کارتان را زودتر می‌فهمید و رفع می‌کنید. بعضی گروه‌ها هم بزرگتر هستند که به صورت رویداد یا یک کارگاه دسته جمعی می‌نشینند اثر خلق می کنند.

همانطور که اشاره کردید ما در لایه طراحان به لحاظ کمی رشد داشته‌ایم و در لایه مدیران هم مدیران جوان باانگیزه و دغدغه کم نداریم که همه‌شان سعی کردند کمک کنند. حالا برخی آدم‌های توانایی بودند و توانستند برخی دیگر نتوانستند ولی مسئله مهم در این راه خود هنرمند است. یعنی کسی که واقعاً دغدغه و هنر داشته باشد.

با توجه به ارتباطاتی که با نسل جدید هنرمندان گرافیست دارید، خروجی بچه های دانشگاه هنر به نظر شما رضایت بخش است؟

خیر. رضایت بخش نیست.

 چرا؟

ما با بچه‌های دانشجوی هنر خیلی صحبت می کنیم و خیلی بچه‌های خوبی هم در این رشته هستند. اما متاسفانه در دانشگاه‌های هنر سطح تخصصی به شدت افت کرده که دلایل بسیار دارد و یک زخمی است اگر بازش کنید خونش دیگر بند نمی‌آید. به هر حال سطح تخصصی در دانشگاه‌ها به دلایل مختلف افت کرده و به لحاظ مسایل سیاسی هم یک مقدار دانشگاه‌ها منفعل شده‌اند؛ یعنی ما آن شور و هیجان دهه 70، 80 را دیگر نمی‌بینیم.

یکی از دلایل این است که بیشتر استادان ما در دانشگاه هنر بی‌تعارف نگاه غربی داشتند و غرب‌گرا بودند و غرب‌گراها جامعه را از ادامه زندگی در ایران نامید می کنند؛ لذا مهاجرت می کنند و افسرده می شوند و چون امور دست آنها بوده سطح آموزش افت می‌کند. حالا این هم فرصت است و هم تهدید؛ فرصتش این است که ما متوجه می‌شویم این ضایعه را جبران کنیم.

مسئولان فرهنگی و هنری در این شرایط چه وظیفه‌ای دارند؟

ببینید من خیلی شفاف گفتم شرایط کنونی جامعه از سال 1398 شرایط مطلوب طبقه متوسط شهری تهران‌نشین و متمایل به سبک زندگی غربی نیست؛ اصلاً در این وضعیت دیوانه می شوند و دوست دارند مهاجرت کنند. ما با کمبود استاد متخصص با دغدغه‌های انقلابی مواجه شده‌ایم. ما باید استاد، دانشجو و دانش‌آموز تربیت کنیم، همه چیز بر می‌گردد به تربیت نیروی انسانی. این تربیت هم به لحاظ روحی و معنوی است هم به لحاظ تخصصی. یعنی اگر یکی باشد و آن یکی نباشد باز لنگ خواهد زد لذا مهمترین مسئله هنر انقلاب مسئله نیروی انسانی است.

 

خبرنگار: غزاله صوفیانی