گروه تجسمی هنرآنلاین: استنلی کوبریک (۱۹۲۸-۱۹۹۹) کارگردان مطرح سینمای آمریکا، به عنوان یک هنرمند جایگاه خاصی دارد. اهمیت او فقط در فیلمهایش نیست، بلکه در نظر گرفتن تأثیر هنرهای زیبا بر او و تأثیر آثار او بر سایر هنرمندان نیز قابل توجه است.
مطالب و موادی که او به عنوان بخشی از شیوه کارش تولید کرده است؛ نمایشهای هنری که با الهام از آثار او شکل گرفتهاند، مانند «رویاپردازی با استنلی کوبریک» در سامرست هاوس لندن در سال ۲۰۱۶ با حضور هنرمندان گاوین ترک، سارا لوکاس، مت کولیشاو، هارون میرزا و آنیش کاپور؛ و کتابهایی درباره فیلمهای او، مانند نسخه محدود Taschen در سال ۲۰۰۹ در مورد فیلم حماسی ساخته نشده ناپلئون.
کوبریک به وضوح با اشکال هنری و هنرمندان دیگر درگیر بود، به ویژه آنکه همسرش کریستین نقاش بود و آثارش اغلب در فیلمهای کوبریک به نمایش درمیآمد. تأثیر هنر در فیلم «بری لیندون» سال ۱۹۷۵، که از نقاشیهای قرن هجدهم در آن استفاده زیادی کرد، مشهودتر است. اما اینکه هنر چگونه بر دیگر فیلمهای او تأثیر گذاشته، کمتر شناخته شده است. حال دو کتاب جدید با تمرکز بر شاهکار ترسناک او در سال ۱۹۸۰ یعنی فیلم «درخشش» منتشر شده که فرصت خوبی برای درک این مسأله است.
کوبریک در سال ۱۹۶۶ گفت که دوست دارد ترسناکترین فیلم جهان را بسازد و نتیجه آن حدود ۱۴ سال بعد، فیلم بسیار تأثیرگذار The Shining بود. اینکه آیا این ترسناکترین فیلم جهان است یا خیر مورد بحث است، اما مطمئناً فیلمهای بسیاری را تحت تأثیر قرار داده است.
لی آنکریچ و جاناتان رینزلر در کتاب Taschenتصمیم گرفتند تا داستان ساخت فیلم درخشش را بیان کنند. بخشی از کتاب با عنوان «درخشش استنلی کوبریک» تقریباً ۹۰۰ صفحه و مملو از اطلاعات و تصاویری است که برخی از آنها هرگز منتشر نشده و بسیاری از آنها دیده نشده است. همچنین کتاب کریگ اولدهام با عنوان فرعی «تسخیر بصری و فرهنگی» یک بررسی همه جانبه و چند بعدی است. هر دو کتاب تحقیقات دقیق کوبریک را به تصویر میکشند و آنچه کارگردان را تحت تأثیر قرار داد بررسی میکنند.
هنر قطعاً نقش کلیدی در تجسم «درخشش» ایفا کرد و ارجاع به آثار الکس کولویل، فرانسیسکو گویا، اگنس دنس، کارل آندره و... در این فیلم وجود دارد. ارتباط واضح بین این نقاشیها و نماها و مفاهیم موجود در فیلم کاملاً مشهود است. از تابلوی «اوفلیا» اثر جان اِوِرِت میلی، نقاش بریتانیایی که بین سالهای ۱۸۵۱ تا ۱۸۵۲ کشیده شده است تا «ساتورن پسرش را میبلعد» اثر فرانسیسکو گویا که بین ۱۸۱۹ و ۱۸۲۳ کشیده شد، بر این فیلم تأثیر داشتهاند.
از سوی دیگر در سال ۱۹۷۲، دستیار کوبریک، عکسی را به او نشان داد که مربوط به نمایشگاه دایان آربوس در موزه هنر مدرن نیویورک بود. وقتی کوبریک در اواخر دهه ۱۹۴۰ به عنوان یک عکاس تازه کار برای مجله Look کار میکرد، دایان آربوس مربی او شد. در مجموعه آربوس عکسی از دو دختر کوچک وجود داشت که بر کوبریک تأثیر داشت و او یک خاطره روانشناختی تاریک و عجیب از آن را در قالب خواهران گریدی، در این فیلم بازتولید کرد. در کتاب استفن کینگ که فیلم کوبریک بر اساس آن ساخته شده است، خواهرها دوقلو نبودند، اما کوبریک آنها را دوقلوهای همسان ساخت.