گروه تجسمی هنرآنلاین: ونسان ونگوگ (۱۸۵۳-۱۸۹۰) مظهر هنرمندی است که در زندگی نادیده گرفته شد اما به شهرتی غیرقابل تصور پس از مرگ دست یافت. حتی زمانی که ونگوگ به لطف حمایتهای خستگیناپذیر بعضی اقوام، کمکم شهرت پیدا کرد، استقبال از او در نقاط مختلف متفاوت بود، در بعضی مکانها گرامی داشته میشد و در بعضی جاها به او اهمیت نمیدادند.
آثار ونگوگ تا سال ۱۹۱۳ در آمریکا به نمایش گذاشته نشد. کارهای او فروش هم نداشت و شاید دلیل آن شباهت قیمت آنها به آثار استادان مشهور بینالمللی مانند کلود مونه و پل سزان بود. اما فروشنده آثار ونگوگ حاضر به تسلیم شدن در قیمتگذاری نشد و دلیل خوبی برای سرسختی خود داشت، زیرا در اروپا خرید آثار او شروع شده بود. با این حال بازار هنری آمریکا بسیار محافظهکار بود و برای کارهای ونگوگ آماده نشده بود.
جالب اینجاست که وقتی سرانجام ونگوگ در امریکا پذیرفته شد، مجموعهداران و موسسات ساحل شرقی به آن بیتوجه بودند و برای چند دهه، بزرگترین پایگاه ونگوگ در ایالات متحده، غرب میانه بود. سال ۱۹۲۲، مؤسسه هنر دیترویت اولین موزه عمومی بود که اثری از ونگوگ را به عنوان بخشی از مجموعه دائمی خود به نمایش گذاشت.
در حال حاضر، آثاری از ونگوگ برای نمایشگاه «ونگوگ در آمریکا» به مؤسسه هنرهای دیترویت قرض داده شدهاند. این نمایشگاه دید کاملتری از ونگوگ به مخاطبان ارائه میکند و آثاری متفاوت از آنچه باعث شهرت ونگوگ شده در آن دیده میشود. ضربات قلمموی چرخان و رنگهای ضخیم او برای همه آشناست اما ونگوگ چیزهایی بیشتر برای ارائه دارد.
زمانی که ونگوگ در لاهه زندگی میکرد، در یافتن مدلهای زنده خلاقیت به خرج داد. او مدتی پرستاران یک خانه سالمندان در لاهه را که بسیاری از آنها کهنه سربازان جنگ بودند به خدمت گرفت. این آثار جنبه متفاوتی از کار اوست که بیشتر مخاطبان با آنها آشنا نیستند.
آبرنگهای اولیه ونگوگ مربوط به زمانی است که او در درنته، استانی در شمال شرقی هلند زندگی میکرد. آنجا او مهارتهای خود را به عنوان یک منظرهساز تقویت کرد، و مواد تک رنگی را که در لاهه به کار میبرد کنار گذاشت.
تشخیص بعضی از مناظر او برای بینندگان سخت است. در واقع، تشخیص ونگوگ بدون ضربههای قلممو که در آثار رنگ روغن او بسیار مشهود است، دشوارتر میشود. اما همچنان میتوانیم برخی از نشانههای آثار ونگوگ را مشاهده کنیم، مانند آسمان دلگیر و زمستانی، رگههای غیرمنتظره رنگ؛ و محیط زراعی.
ونگوگ چند اثر با موضوع آسیاب بادی نزدیک محل زندگی خود و برادرش در محله روستایی مونمارتر در پاریس خلق کرد. این آثار را میتوان پلی میان امپرسیونیسم به سبک پست امپرسیونیستی که بعداً پرورش داد، در نظر گرفت، نقاشی با پالت رنگی روشنتر و ژستهای حرکتی.
آثار مربوط به دوره پاریس ونگوگ، زمانی است که هنرمند درهم شکسته بود. برخی هنرمندان با هدف نقاشی کردن به مناطق دیدنی سفر میکردند اما این کار برای او دور از ذهن بود. بنابراین ونگوگ آنچه خودش و تئو در آپارتمان نگه میداشتند، نقاشی میکرد، مانند چکمههای چرمی قهوهای و فرسوده خودش. او با این کار موضوعات سطح پایین و غیر متعارف را بالا میبرد و آنها را طوری نقاشی میکرد که گویی گرانبهاترین اشیای جهان هستند. او در حال یافتن زیبایی در اشیای روزمره بود.
یکی از آثار موجود در این نمایشگاه سلفپرترهای است که در واقع اولین نقاشی ونگوگ است که توسط یک مؤسسه فرهنگی آمریکایی به دست آمده و به نمایش گذاشته شد. ونگوگ در عمر خود حدود ۴۰ خودنگاره کشید. اما این مسأله بیش از آنکه نشانه تمایل او به این ژانر باشد، میتواند به دلیل فقر او و ناتوانی پرداخت پول به مدلهای حرفهای باشد.
ونگوگ مانند بسیاری دیگر از سلفپرترههایش با کلاه حصیری، این اثر را تابستان ۱۸۸۷ در پاریس کشید. این خودنگاره با پالت پرزرق و برق و پرجنب و جوش خود، چیزی متفاوت از پرترههای غمانگیز زمستانی او در همان سال است. این سلفپرتره پس از اینکه سال ۱۹۵۶ در فیلم Lust for Life در مورد این هنرمند به نمایش درآمد، به خوبی شناخته شد.
ونگوگ ورودی باغهای عمومی در آرل را در دوران اوج فعالیت هنری خود نقاشی کرد. او که از نمایشگاه موفقی که در آن با گوگن و دیگر هنرمندان در ارتباط بود، به وجد آمده بود، به فکر راهاندازی یک گروه هنرمندان در جنوب فرانسه افتاد. اما از میان آشنایانش تنها گوگن در آرل دورأفتاده به او پیوست. منظرهای که اینجا به تصویر کشیده شده درست روبروی خانه زردی بود که او با گوگن از اکتبر ۱۸۸۸ تا تقریباً پایان آن سال در آن زندگی میکرد. در این اثر ما گوشهای از زندگی شهری را میبینیم که توسط ونگوگ به منظرهای تاریخی تبدیل شده است.
مؤسسه هنرهای دیترویت برای نمایشگاه کنونی خود، نه شب پرستاره ونگوگ، بلکه نمونهای از سال قبل از آن اثر، یعنی «شب پرستاره بر فراز رون» را انتخاب کرد. در این نقاشی، ونگوگ همان طرح، رنگ، سناریو و قلمگذاری نسخه بعدی را دارد و روشن میکند که مشهورترین اثر او از خلاء یا از یک شب پرشور نقاشی بیرون نیامده است.