گروه تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار امیرحسین علویجه با عنوان «روایتهای خرکی» در گالری یافته برگزار شد. علویجه در گفتگو با هنرآنلاین درباره این مجموعه گفت: این نقاشیها برگرفته از کارهای دیجیتال من است و آنها را روی بوم اجرا کردهام. من نقاشیهای دیجیتال خود را به صورت nft ارائه میکنم و چون موضوع تعدادی از آنها برایم مهم بود تصمیم گرفتم آنها را به صورت نقاشی روی بوم نیز انجام دهم.
علویجه ادامه داد: معمولاً هنرمندان ابتدا یک تصویر خلق میکنند و بعد آن را تبدیل به nft میکنند ولی من مسیر برعکس را طی کردم، یعنی ابتدا یک nft ساختم و بعد آن را تبدیل به نقاشی کردم و فکر میکنم این نخستین بار در ایران است که هنرمندی چنین کاری انجام میدهد.
او با بیان اینکه شیرازه کارش بر اساس روایت است، گفت: منشأء این روایت میتواند ادبیات باشد یا اتفاقات روزمره و حکایات و.... اما در نهایت همه آنها را به چیزی که خودم میخواهم تبدیل میکنم، یعنی یک داستان قدیمی را طوری به تصویر میکشم که روایت خودم باشد و صرفاً به آن شعر و ساختار قدیمی پایبند نیستم. در کارهایم از داستانهای شاهنامه، کلیله و دمنه، هزار و یک شب و... استفاده کردهام.
علویجه افزود: برایم خیلی مهم است که آثارم در مخاطب حس آشناپنداری را زنده کند. شاید کارها به نظر دم دستی بیاید ولی از نظر محتوایی ساختار عمیقی دارند و مسائلی را نشان میدهند که دائماً در ذهن مخاطب ایرانی تکرار میشود. مثلاً هر وقت از اتحاد صحبت میشود قصه سیمرغ عطار را روایت میکنند یا داستان موش و گربه عبید زاکانی در مورد ریاکاری استفاده میشود. از نظر تصویری المانهای آشنایی در کارهایم هستند اما تغییراتی در آنها به وجود آوردهام و به عنوان مثال شیر در کارهایم به رنگ صورتی دیده میشود.
علویجه ادامه داد: کارهایم ساختاری از روایتهای تودرتو هستند و روایت خطی که از یک مرحله به مرحله دیگر برود ندارند. سعی کردم اتفاقاتی را در نقاشی تصویر کنم که بیمنطق هستند. مثلاً یک شخصیت آشنا را در فضایی قرار دادم که ترکیبی از چند داستان است. حتی کاراکترهایی از تئاتر کابوکی و فرهنگ شرق را وارد کار کردم تا یک روایت هزار و یک شبی درست کنم که بخشهای مختلف آن هیچ ربطی به یکدیگر ندارند و از یک روایت به روایت دیگر میرویم.
او با بیان اینکه پایه کارش طراحی بوده است گفت: کارهایم به کاریکاتور، چاپ سنگی، گرافیک نشریات قدیمی ایران و... طعنه میزد و هرچه جلوتر آمدم روایت برایم مهم شد و سعی کردم مفهومی را به یک تصویر اضافه کنم. از کاراکترهای شناخته شده مانند زی زی گولو و آقای ایمنی استفاده کردم و کاراکترها به گونهای کنار هم قرار گرفتهاند که به نظر میرسد با یک داستان کمیک مواجه هستیم، اما در واقع متنی وجود ندارد که به مخاطب خط بدهد، بلکه در هر قسمت از تصویر یک اتفاق میافتد و مخاطب میتواند در ذهنش داستانی را بسازد. هر کدام از کاراکترها داستان خودشان را دارند و انگار در کنار هم کلاژ شده و هرکدام در یک قسمت تابلو قرار گرفتهاند.
علویجه ادامه داد: اتفاق دیگری که در طول این سالها در کارم افتاد شکلگیری یک ساختار تصویری بود که مخاطب را به یاد نقاشی ژاپنی میاندازد. همچنین از صحنههای سینمایی استفاده میکنم. البته به شکل واضح از صحنههای فیلم الگو نمیگیرم بلکه در کادربندی و ترکیببندی از سینما تأثیر گرفتهام.
او با اشاره به تأثیر کارهای دیجیتال بر نقاشیهایش گفت: در نقاشی دیجیتال از نرمافزاری استفاده میکنم که تصاویر در آن حالت پیکسلی و شطرنجی دارد و این خیلی شبیه گره در قالی است. به این ترتیب خط منحنی در تصاویر وجود ندارد و همه چیز دندانهدار و شکسته میشود. وقتی به صورت دستی نقاشی کردم نیز سعی کردم این ساختار را حفظ کنم و کارها مانند بازیهای کامپیوتری به نظر میرسند. با رنگگذاری میخواستم آن استراکچر کار دیجیتال را حفظ کنم و از رنگهای اکلیلی استفاده کردم که باعث میشود مخاطب روح بازیهای کامپیوتری را حس کند. در نهایت اساس پیکسلی بودن کارها بر وجود ارتباط معنایی و رفتاری با دنیای دیجیتالی است که در آن کار میکنم.