گروه تجسمی هنرآنلاین: مجموعه آثار لیلا اسکندری با عنوان «این روایت تمام حقیقت نیست» در گالری محسن به نمایش درآمد. اسکندری در گفتوگو با هنرآنلاین با بیان اینکه از سال ۹۸ کار روی این آثار را آغاز کرده است گفت: من علاقه زیادی به داستان و بازی کردن با داستانها دارم. از کودکی داستانهای اساطیری و شعرهای بزرگان را برایم میخواندند و برایم جالب بود که در روایتهای مختلفی که میشنیدیم داستانها متفاوت بود و هر شاعر یا نویسنده تصور ذهنی خودش را روایت میکرد. من هم دوست دارم داستانها را طوری که دلم میخواهد تغییر بدهم و داستانی را که شنیدهام از دید خودم روایت کنم.
اسکندری ادامه داد: برای این مجموعه داستان خسرو و شیرین را انتخاب کردم و میخواستم بیشتر به نفر سوم یعنی فرهاد توجه کنم، زیرا همیشه فرعیات و جزئیات داستان برایم مهمتر است. سعی کردم به آن نقاطی از زندگی فرهاد که به آن توجه نشده بود دقت کنم. مثلاً همیشه در داستانها و نگارگریها به عشق فرهاد توجه میشود ولی من میخواستم زندگی او را نشان دهم. در پایان داستان و مرگ فرهاد هم تغییر ایجاد کردم چون به نظر من فرهاد زنده است و میخواستم روایت خودم را تصویر کنم.
اسکندری افزود: قبل از این مجموعه همیشه سعی میکردم پرداخت خوبی روی کاراکترها انجام دهم تا آنها را واقعی جلوه بدهم، ولی این کار مرا راضی نمیکرد و احساس میکردم به زبان شخصی در نقاشی نرسیدهام. اما در این مجموعه هیچکدام از کاراکترها چهره مشخصی ندارند و تصویر آنها مخدوش است. نمیخواستم که مشخص شود کدام خسرو، شیرین و فرهاد هستند، بلکه میخواستم مخاطب خودش شخصیت آنها را تشخیص دهد و سرنوشت آنها را جست وجو کند. اگر همان چیزی که نظامی گفته است را میکشیدم در این تصاویر هم به داستان او میرسیدم، اما برای روایت داستان شخصی خودم به تصویر متفاوتی نیاز داشتم.
این هنرمند افزود: داستان عشق در طول تاریخ تکرار شده و متعلق به زمان و مکان خاصی نیست، بنابراین میخواستم فضایی را به وجود آورم که هیچ زمان خاصی را تداعی نکند و مخاطب با دیدن ساختمانها و فضا نتواند دوره تاریخی آن را تشخیص دهد. این کارها از گذشته تا حال و آینده ادامه دارد و زمان آنها مشخص نیست.
او درباره رنگهایی که در این آثار به کار برده است گفت: زمانی که این مجموعه را شروع کردم شور و هیجان بسیار زیادی داشتم و فکر میکردم این شور را میتوانم با این رنگها نشان دهم. ضمن اینکه پیش از شروع این مجموعه تاریخ هنر جهان را مطالعه کرده بودم و بعضی از هنرمندان اهمیت خاصی برایم داشتند. به نگارگری ایران هم توجه زیادی داشتم و سعی کردم حال و هوا و فضایی که در نگارگریها هست را برای خودم تکرار کنم و از آن فضا و رنگها الهام بگیرم. اما در عین حال میخواستم فضایی که در نگارگری کهن ایران وجود دارد را بشکنم زیرا اگر بخواهیم این هنر را معاصر کنیم باید آن را با حال و هوای شخصی همراه کنیم.