گروه تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار پانتهآ رحمانی با عنوان «در حیرت پرنده» در گالری اعتماد برگزار شد. رحمانی در این مجموعه آثار نقاشی، طراحی و حجم را به نمایش گذاشت که منتخبی از دورههای مختلف کاری اوست. انسان، پرنده و طبیعت موضوع اصلی کارهای رحمانی هستند که هرکدام به صورت مجزا و یا در کنار یکدیگر ، یک اثر هنری را شکل دادهاند.
انسان در این آثار چند موقعیت مشخص دارد. در بعضی از نقاشیها آدمهایی را میبینیم که در حال شنا در دریا هستند، اما مشخص نیست که برای تفریح به دریا رفتهاند یا بر اثر سانحهای مانند غرق شدن کشتی به آب افتادهاند. در این چهرهها نشانی از شادی دیده نمیشود و شاید همین موضوع به همراه بدنهایی که در ساحل دیده میشوند، حدس دوم را تقویت کند و یادآور غرق شدن قایقهای مهاجران باشد. دریا و آدمها با لکههای رنگ و خطوط اکسپرسیو به نمایش درآمده و عدم پرداخت جزییات باعث شده است پیوندی میان آب و آدم به وجود آید.
اما در طراحیها انسان در موقعیت دیگری قرار گرفته است. در این آثار نیز با گروهی از افراد مواجه هستیم که این بار با چشمهای بسته و صورتهای آرام در کنار هم نشستهاند و به مراقبه میپردازند. این جمعیت عظیم که با مداد به سادگی طراحی شده و چهرههایی مشابه یکدیگر دارند، از دنیای پیرامون خود جدا شدهاند و در اطراف آنها هیچ چیزی دیده نمیشود. اما در بعضی از تابلوها این افراد در میان برگها و گیاهانی دیده میشوند که به نظر میرسد برآمده از ذهن خود آنها هستند و پیوندی میان انسان و طبیعت برقرار کرده است.
در گروه بعدی طراحیها نقش طبیعت پر رنگتر شده و درختان به سوژه کارها تبدیل شدهاند. اما هنرمند به جای پرداختن به شاخ و برگ درختان، ریشههای آنها را مورد توجه قرار داده و به شکلی اغراقآمیز آنها را به تصویر کشیده است. ریشههایی که از خاک بیرون آمده و چنان طنابهایی طولانی در هم پیچیدهاند، تمام سطح زمین را پوشانده و حضوری قدرتمند دارند. این زمین که دیگر جایی برای حرکت انسان ندارد، قلمرو درختانی سر به فلک کشیده است که فقط تنه آنها به چشم میآید و مانند ستونهایی محکم در زمین فرورفتهاند.
پرندگان و به ویژه پرنده مهاجری مانند درنا، سوژه نقاشیهای دیگر رحمانی هستند. آنها گاه به تنهایی در کادر نقاشی نشسته یا پرواز میکنند و گاه در کنار انسان دیده میشوند. انسان در این تصاویر هیچ برتری به پرنده ندارد، گاه زندگی مسالمتآمیزی با پرنده دارد و گاه به نظر میرسد خودش هم یکی از آن پرندگان است. در تعدادی از این آثار خودنگاره هنرمند دیده میشود و او یک زندگی ایدئال در کنار پرندگانی را به تصویر کشیده است که در عالم واقع از ما بسیار دور هستند و حتی زندگی آنها با تهدیدهای فراوانی روبهرو است.
در نقاشیهای رحمانی استفاده از رنگهای رقیق و سرد و خاکستری، فضایی خیالی به وجود آورده است. زمینههای خالی که با تاشهای رنگی پوشیده شدهاند بیش از پیش سوژه را از واقعیت جدا کرده و آن را به عالم خیال میبرند. این تصاویر که از ذهن نقاش یا از جهانی دیگر به عینیت درآمدهاند، با وجود تفاوتهایی که دارند، دارای پیوستگی و ارتباط معنایی هستند و مخاطب را با دنیای شخصی و تجربیات او روبهرو میکنند.
رحمانی در مجسمهها نیز همین مسیر را در پیش گرفته و سوژههای قبلی خود را به صورت حجمهایی با شکل و شمایلی متفاوت ساخته است. آدمها و پرندگان به صورت ترکیب بیشمار شبکههای منظم دیده میشوند و کنار هم نشستن این شبکههای توخالی است که فرمی نه چندان واقعگرایانه را برای آنها به وجود آورده است. هدف رحمانی ساخت مجسمههای زیبا و طبیعی از پرندگان رنگارنگ نبوده، بلکه موجوداتی را نمایش داده که درون وجود آنها مفتولها و توریهای فلزی دیده میشود و این میتواند نشانی از تاثیرات منفی دنیای صنعتی امروز بر طبیعت و موجودات گوناگون باشد.