گروه تجسمی هنرآنلاین: همین ماه می گذشته بود که تابلو «زنی نشسته کنار پنجره» پیکاسو در یک حراجی بیش از ۱۰۳ میلیون دلار چکش خورد و سال ۲۰۱۵ هم گرانترین اثر او «زنان الجزایری» با رقمی بیش از ۱۷۹ میلیون دلار دست به دست شد. ورای تمام این رقمها و گفتهها، پیکاسو با نام اصلی پابلو دیگو خوزه فرانسیسکو دیپائولا خوان نپوموسنو دیلوس رمدیوس سیپریانو دلا سانتیسیما ترینیداد رویز پیکاسو هنوز و همچنان از تاثیرگذارترین و بحثانگیزترین هنرمندان قرن بیستم است.
نمایشگاه «پیکاسو بهاشتراکگذاشتهشده و تقسیمشده: هنرمند و تصویر او در شرق و غرب آلمان» که به تازگی در موزه لودویگ شهر کلن برپا شده، نگاهی تازه انداخته است به برداشت بسیار شگفتانگیز و متفاوت از تصویر نقاش نامدار اسپانیایی در دو سوی کشور آلمان. پرده آهنین که چهار دهه دنیا را به دو بلوک سیاسی کاپیتالیسم و سوسیالیسم تقسیم کرده بود، بیتردید تاثیری بنیادین بر شیوه نگاه مردم بر شخصیت و هنر پیکاسو در شرق و غرب داشت.
پیکاسو در ۱۹۴۴ به حزب کمونیست فرانسه پیوست و آن را گامی منطقی در زندگی و حرفه خود دانست. او در کنفرانسهای صلح حزب کمونیست شرکت و برای آنها پوستر هم طراحی کرد. از جمله آثار سیاسی نقاش اسپانیایی در آن دوران میتوان تابلویی درباره وحشت از رژیم نازی یا «قتل عام در کره» درباره جنایتهای جنگی آمریکا را نام برد. یکی از مشهورترین نقاشیهای پیکاسو هم یک تابلو ضد جنگ «گرنیکا» نام دارد که به بهانه حمله جنگندههای آلمانی به شهری در ایالت باسک کشیده شده است.
پیکاسو یک مجموعه نقاشی دیواری هم در روستایی در منطقه کمونیستی جنوب فرانسه کشید که قرار بود نشانگر «معبد صلح» باشد. پذیرفتن سفارش نقاشی جوزف استالین در سالروز تولد او و کشیدن طرحی از یوری گاگارین، فضانورد روس از دیگر کارهای استاد اسپانیایی بود. حالا گرچه برخی معتقدند نقاشی کشیدن برای استالین اساسا با آرمانهای صلحطلبی ارتباط ندارد اما در آن دوران بودند هنرمندانی که صلح را در جنبشهای سوسیالیستی میجستند و شاید پیدا میکردند.
پیکاسو هم با تصویر کردن کبوتر به نشانه صلح در مناسبتهای مختلف میکوشید نشان دهد به آرمان صلح وفادار است. او از دوران کودکی طرحهایی از کبوتران پدرش میکشید و این عادت و رفتار را سالها ادامه داد. حتی کبوتر پیکاسو در پوستر کنگره صلح پاریس در ۱۹۴۹ استفاده شد. مردم آلمان شرقی یا جمهوری دموکراتیک آلمان کبوترهای صلح پیکاسو را دوست داشتند و از آنها در پوسترها و کتابهای درسی استفاده میکردند.
کار به جایی رسیده بود که موارد استفاده کبوترهای پیکاسو بیش از نشان پرچم آلمان شرقی یا همان چکش و قطبنما در محاصره خوشههای گندم شده بود. با این حال، در نخستین سالهای شکل گرفتن نظام سوسیالیستی جمهوری دموکراتیک آلمان کمتر نمایشگاهی از آثار پیکاسو در این کشور برپا میشد، چرا که مقامهای رسمی آلمان شرقی چندان با شیوه ضد واقعگرایانه او در نقاشیها و دیگر آثارش ارتباط برقرار نمیکردند.
در سوی دیگر دیوار برلین، شرایط به گونهای متفاوت و دگرگون بود و مردم آلمان غربی پابلو پیکاسو را تقریبا میپرستیدند. غربیها او را اوج و قله هنر معاصر میدانستند و برای خودش و آثارش ارزش و اهمیتی بینهایت قائل بودند. در ۱۹۵۵ تابلو «گرنیکا» در حالی در موزه هنر مونیخ به نمایش درآمد که وزارت امور خارجه در برلین نسبت به سویههای پنهان سیاسی نقاشی پیکاسو هشدار داده بود.
مقامهای آلمان غربی در دوران سلطه دیوار برلین میکوشیدند نشانههای سیاسی را از شخصیت و آثار پابلو پیکاسو بزدایند؛ درست خلاف رفتاری که آن سوی دیوار در آلمان شرقی دیده میشد. نمایشگاه «پیکاسو و تصویر او در شرق و غرب آلمان» تا ۳۰ ژانویه ۲۰۲۲ در موزه لودویگ کلن برپاست.