گروه تجسمی هنرآنلاین: واقعه عاشورا و عرض ارادت به سید و سالار شهیدان امام حسین (ع) و یارانش، در طی چند قرن حضور پر رنگی در زندگی مردم ایران داشته و به طبع در آثار هنری برآمده از این جامعه نیز نشانههای آن دیده میشود. این اعتقادات وقتی به قالب هنر درمیآید با نشانهها و نمادهایی همراه میشوند که اغلب از میان باورهای عامه برآمده و همان چیزی را که سالها در مراسم مذهبی و آیینی به کار رفته است، این بار بر سطح بوم میآورد تا نمادها با نگاهی هنرمندانه بازسازی شوند و گسترش پیدا کنند.
کاظم چلیپا از جمله هنرمندانی است که نقاشیهای متعددی با موضوعات اعتقادی خلق کرده است. یکی از آثار او که با موضوع قیام عاشورا خلق شده است در فضایی ساده و خلوت چند المان را نمایش میدهد که به وضوح نمایانگر ظهر عاشورا هستند. کلاهخودی که بر زمین افتاده و اطراف آن لکههای رنگ قرمز دیده میشود، یا بخشی از بدن یک اسب سفید که در خون غلطیده است، لحظاتی پس از واقعه عاشورا را بازنمایی میکند.
تابلویی از ایرج اسکندری با نام "عاشورا" نمایشدهنده تمثالی از امام حسین (ع) است که علیاصغر (ع) را در آغوش گرفته است. در اطراف ایشان درختی پر برگ قرار دارد که نمادی از زندگی است و در بخشی دیگر پرندگانی دیده میشوند که نمونههای فلزی آنها بر روی علامتهای عزاداری هم قابل مشاهده است.
در تابلویی از ناصر پلنگی با عنوان"کفن خون" که در سال ۶۰ خلق شده است، زمینه سرخ تابلو بستری برای دیده شدن کفن سفید بیسری است که شمشیر خونین باقی مانده بر آن، یادآور نبردی سنگین است.
رضوان صادقزاده هنرمندی است که ویژگیهای خاص آثار او برای مخاطبانش کاملا شناخته شده است. او در یکی از تابلوهایش فضایی تخت با رنگهایی خاکستری و یکنواخت را نشان میدهد که در میان آن چند زن را در حالی میبینیم که پشت به بیننده دارند و به نظر میرسد نگاه آنها به دوردست خیره شده است. شمعهایی که در بالای کادر روشنشده است نمادی از شهدای کربلا است که نور وجود آنها همچنان در زندگی شیعیان تابنده است.
احمد وکیلی فضای اسطورهای تابلوی خود را بر زمینهای قرمز و خونین به وجود آورده است. دو دست که درون کادری طلایی دیده میشوند یادآور دستهای بریده حضرت ابوالفضل (ع) هستند و آن سوتر فرمی نامشخص به چشم میآید که مانند سری بریده و خونین است. فیگورهایی که در پسزمینه کار دیده میشوند دو نیروی خیر و شر را بازنمایی میکنند. پرندهای که روی دست یک شخص قرار دارد یا چشم قرمزی که در سویی دیگر دیده میشود، سپاهیان حق و باطل را مجسم میکنند.
در تابلوی احمد خلیلی فرد نمادهای عاشورا بیشتر به چشم میآید. در پسزمینه کار، یک تابلو حضور دارد که در آن اسب سفیدی با سری فروافتاده، در یک بیابان بیکران دیده میشود. این فضای خالی با خورشید فروزانی که در آن به چشم میآید، غم سنگین پس از واقعه عاشورا را بازنمایی میکند. اما در پلان اول تابلوی خلیلی فرد، مردی را میبینیم که با پوششی سبز و چهرهای اندوهگین در حال نواختن نی است. اندوه این شخص در امتداد همان غمی ست که در فضای تابلوی پشت سر او به چشم میآید و گذر زمان از بار آن نکاسته است.
رزیتا شرف جهان در تابلوی خود به حضور زنان در واقعه عاشورا پرداخته است. در این تابلو، نقشها و فرمهایی به رنگ سرخ و سبز از زیر رنگ سفید بیرون آمدهاند و لبههای تیز آنها، حس بریدگی و قطع شدن را تداعی میکند. شخصیت اصلی این تابلو زنی است که با چشمان بسته در مرکز کادر قرار دارد، اما در اطراف سر او دو دست بدون بدن و یک شمشیر دیده میشود که تداعیکننده مبارزه حضرت ابوالفضل (ع) است.
اکبر نیکانپور در تابلوی خود به دنیای امروز و یادبود واقعه عاشورا پرداخته است. در این اثر شاهد یکی از رسوم جا افتاده در زندگی ایرانیان هستیم که برای همه ما آشناست. دستههای عزاداری که سینهزنان و زنجیرزنان در آن حرکت میکنند و پیشاپیش آنها علم و کتل به اهتزاز درمیآید، در این تابلو به شکلی خلاصه به تصویر درآمده است. علمی با شاخههای فولادی و پارچههای رنگین بر دوش مردی جوان است و در اطراف او مردانی در حال سینهزنی دیده میشوند. لباس مشکی این افراد بر زمینهای رنگارنگ و نورانی به چشم میآید و این پسزمینه درخشان، جلوهای روحانی به فضا میدهد.
تابلوی جواد نوبهار با خطوط و فرمهایی که در آن قرار گرفته است فضایی آبستره دارد. خطوط موربی که موازی یکدیگر قرار گرفتهاند، نیزههایی تیز و بران را تداعی میکنند و خطچینهای قرمزی که میان آنها قرار دارد، نمادی از قطرات خون شهدای میدان نبرد است. در قسمت بالایی کادر نیز خطوط مورب و درهمرفتهای وجود دارد که چادرهای سپاهیان و ازدحام آنها در میدان نبرد را به تصویر میکشد.
حبیبالله صادقی کربلا و وقایع آن را در یک تابلو جا داده است. در مرکز تصویر فیگورهایی سبز و نورانی دیده میشود که نشاندهنده خاندان امام حسین (ع) است. اما اطراف این فضای نورانی، محیطی تیره و تاریک وجود دارد که در آن سواران سپاه یزید، آماده حمله دیده میشوند. تضاد نور و تاریکی و رنگهای قرمز و سبز، در این تابلو مشهود است و فضایی دوگانه را ایجاد کرده که تقابل خیر و شر را نمایان میکند.