به گزارش هنرآنلاین، در پنجمین نمایشگاه پژوهشی «روشنای بزرگان» که توسط انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران برگزار شده و مروری است بر آثار محمد هژبر ابراهیمی، مجموعهای از ۲۸ مجسمه این هنرمند پیشکسوت به همراه دو تابلو نقاشی او در گالری ممیز خانه هنرمندان ایران در معرض دید مخاطبان قرار گرفته است. همچنین به مناسبت برپایی این نمایشگاه فیلم مستندی از زندگی این هنرمند ساخته و در ایام برپایی نمایشگاه در گالری ممیز به نمایش درآمده است.
شعله هژبر ابراهیمی، دختر این هنرمند درباره این پیشکسوت مجسمهسازی گفت: پدرم درسال ۱۳۰۵ در پاریز رفسنجان متولد شده است. با مرگ پدر و ازدواج مجدد مادر، او برای ادامه تحصیل مجبور شد که نزد اقوامش به یزد برود. اما برای ادامه تحصیل دچار مشکلاتی شد، اما با پشتکاری که داشت، تحصیلاتش را نیمه کاره رها نکرد.
به گفته دختر این مجسمه ساز؛ پدر او همچون بسیاری از هم نسلانش، کار کردن را از سن بسیار کم شروع کرد. در ۱۱ سالگی زمانی که در یک کارگاه سنگ تراشی در یزد مشغول به کار بود، بدون اجازه صاحب کارش از سنگی که قرار بود با آن یک هاون سنگی ساخته شود، یک پیکره تراشید و همین امر موجب خشم کارفرمایش شد و او را با کتک و با چشم گریان از سنگ تراشی بیرون کرد.
او افزود: پدرم همان روز خیلی اتفاقی از مقابل مغازه «مهدی چیتی» رد میشود و نقاشیهای او چنان پدرم را مقابل خود میخکوب میکند که توجه چیتی را به خود جلب میکند و زمانی که چیتی علت گریه او را میپرسد متوجه داستان میشود و او را به کرمان میبرد و به استاد علی اکبرخان صنعتی معرفی میکند تا تحت تعلیم و حمایت او قرار گیرد.
این بانوی مجسمه ساز ادامه داد: پدرم در محضراستاد صنعتی با مجسمهسازی آشنا میشود و پس از آن، استاد صنعتی که قالب گیری مجسمههایش را از روی مدل زنده انجام میداد و این شیوه کار بسیار دشوار است را به پدرم و قهاری میسپارد. دوستی و رابطه پدرم با علی اکبر خان صنعتی تا پایان زندگی استادش، تداوم داشت و او در ساخت پروژههای متعددی با استادش همکاری داشت.
شعله هژبرابراهیمی ادامه داد: پس از مهدی چیتی و استاد صنعتی، مادرم نقش بسیار مهم و پر رنگی در زندگی پدرم دارد و اگر عشق و حمایتهای مادرم نبود، بیشک پدرم نمیتوانست زندگیاش را وقف هنرمجسمهسازی کند.
او افزود: درمقطعی شرط سن را برای ورود به دانشگاه را حذف میکنند و پدرم به همین واسطه در سال ۱۳۴۷ دانشجوی رشته مجسمهسازی دانشگاه هنرهای زیبا میشود و شاگرد اساتیدی چون هوشنگ سیحون، پرویز تناولی و ناهید سالیانی میشود. او چون سالها شاگردی استاد صنعتی را کرده بود و از نظر سن و سال از هم دورههایش بزرگتر بود، در قالب گیری و ساخت مجسمه به هم کلاسیهایش کمک میکرد.
شعله هژبر ادامه داد: پدرم تا پایان دوران دانشگاه، هرگز از راه مجسمهسازی امرار معاش نکرد. او به عنوان کارمند در اداره ثبت احوال و وزارت کشور مشغول به کار بود. اما پس از پایان دوره دانشگاه چند سالی در رشته مجسمهسازی در دانشگاه پردیس اصفهان تدریس کرد و در مقطعی نیز در کارگاه شخصیاش در کرمان کلاس خصوصی طراحی و نقاشی برپا کرد.
به گفته این بانوی مجسمه ساز؛ پدرش هنرمند پرکار و جست و جوگری است و با وجود کهولت سن و لرزش دستانش همچنان مشغول طراحی، نقاشی و مجسمهسازی است و هرکس که به خانه و کارگاه او قدم میگذارد؛ به دلیل تعداد و تنوع کارهای او دچار حیرت میشود.
او درباره شیوه کار پدرش گفت: پدرم ابتدا طراحی میکند و بعد با خمیر روی شیشه طراحهایش را به صورت نقش برجسته اجرا میکند و چون در حال حاضر توان این را ندارد که برای کارهایش آرماتور بسازد، همزمان روی شیشه مجسمههایش را قالب گیری میکند. پدرم هر زمان که از مجسمهسازی خسته میشود نقاشی میکند.
او افزود: بزرگترین آرزوی پدرم این است که در زمان حیاتش موزهای برای نمایش دائمی آثارش برپا شود و آثارش به این شیوه از گزند روزگار در امان بمانند. پدرم در کنار مجسمه ها، مجموعه بزرگی از طراحی و نقاشی دارد که در این مجموعهها در کنار مجسمههای فیگوراتیو، آثار مدرن و تفکربرانگیزی متعددی نیز به چشم میخورد. افسوس که در زمانش شرایطی فراهم نشده که این آثار تاثیرگذار در قالب نمایشگاهی به نمایش گذاشته شوند.
شعله هژبر ابراهیمی ادامه داد: پدرم پرتره بسیاری از مشاهیر کرمان را با سیمان ساخته است و این پرترهها قابلیت این را دارند که در فضای شهری نصب شوند، امیدوارم در زمان حیات پدرم مسولین امر، شرایطی را فراهم کنند تا پدرم که سهم به سزایی در تاریخ مجسمهسازی دارد بتواند قدر ببیند.
هومن سلیمی یکی از اعضای هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران گفت: با برپایی نمایشگاه روشنای بزرگان فرصت و امکانی فراهم میشود تا نسلهای مختلف با آثار هنرمندان تاثیرگذار پیشکسوت آشنا شوند و شرایطی برای کار پژوهشی بر روی آثار آنها فراهم شود.
او افزود: ایده برپایی نمایشگاه روشنای بزرگان سالها پیش توسط سارا روحی صفت مطرح شد اما در دورههای هیات مدیره پیشین امکان برپایی این نمایشگاه فراهم نشد و نمایشگاه «روشنای بزرگان» در دوره هیات مدیره یازدهم شکل گرفت و به مرحله اجرا رسید. برای برپایی نمایشگاه روشنای بزرگان، پیشکسوتانی را انتخاب کردیم که سن بالا داشتند یا مدتی از آنها خبری نداشتیم. تا به امروز برای حسین قرهگوزلو و انسیه لواسانی، ابراهیم معمار زاده، حسن ارژنگ و محمد هژبر ابراهیمی این کار را انجام دادیم.
او افزود: همزمان با برپایی نمایشگاه، فیلم مستندی هم درباره تک تک این هنرمندان ساخته ایم. امیدواریم که به زودی بتوانیم براساس راشهایی که در اختیار داریم یک فیلم بلند درباره پنج هنرمند مجسمه ساز که نمایشگاهشان را برگزار کردیم بسازیم.
او درباره محمد هژبر ابراهیمی گفت: بدون اغراق هژبر ابراهیمی یکی از مهمترین مجسمه سازان ما است که با پیگیری و استمراری که در کار مجسمهسازی دارد، برای اعتلای هنر مجسمهسازی تلاش کرده است و نقش او در تربیت مجسمه سازان نسلهای بعد انکار ناپذیر است.
این عضو هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمه ایران ادامه داد: هژبر هنرمند جست وجوگر و پرکاری است و برخلاف بسیاری از هنرمندان پیشکسوت که در مجموعه شخصیشان آثار انگشت شماری دارند و برای برپایی نمایشگاهشان باید به مجموعه داران مراجعه کنیم، آثار متعددی در مجموعه شخصیاش دارد. اتفاقا به دلیل پر تعداد بودن آثار او هنگام برپایی نمایش در انتخاب آثار مشکل داشتیم. البته به دلیل دوری راه، امکان نمایش آثاری که ابعاد بزرگی داشتند فراهم نشد.
او درباره فیلم مستندی که درباره هژبر ابراهیمی ساخته شد، گفت: این فیلم از جنبههای مختلف دارای اهمیت است. هژبر ابراهیمی یکی از گنجینههای ارزشمند و زنده تاریخ مجسمهسازی ایران است و در طول فیلم به بسیاری از سوالهای بیپاسخ ما، پاسخ داده است.
سارا روحی صفت هم درباره این نمایشگاه گفت: محمد هژبر ابراهیمی یکی از کسانی است که چراغ مجسمهسازی ایران را روشن نگاه داشتهاند و او با ۹۴ سال سن، همچنان مجسمه ساز پرکاری است و ذهن و حافظه بسیار قویی دارد، برپایی این نمایشگاه و تهیه فیلم مستند درباره او زمینهای را فراهم کرد تا برای بسیاری از سوالهای مجسمهسازی پاسخی بیابیم.
محمد هژبر ابراهیمی متولد ۱۳۰۵ یکی از مجسمهسازان پیشکسوت ایران است که از شاگردان مستقیم علیاکبرخان صنعتی به شمار میرود. او در تاسیس و راهاندازی موزههای چون موزه هلال احمر، موزه راه آهن و ساخت مجسمههای میدان توپخانه با صنعتی همکاری داشته است. این مجسمهساز با این که در نهمین بهار زندگیاش به سر میبرد اما همچنان مجسمه میسازد و نقاشی میکند، شعر میسراید. او در نخستین سمپوزیوم مجسمهسازی کرمان نیز حضور داشت و مجسمهای فلزی به نام پرستو خلق کرد که این مجسمه نیز در کرمان نصب شده است. همچنین مجسمه عیسی ماهانی را با فایبرگلاس و به طول ۴ متر ساختهاند که در پارک مشاهیر کرمان نصب شده است. این مجسمه آخرین مجسمه شهری این هنرمند به شمار میرود.
تاکنون فیلمهای مستند متعددی درباره این هنرمند پیشکسوت ساخته شده است و پیشتر هفته نامه تندیس نیز ضمن انتشار ویژه نامهای برای این هنرمند نمایشگاه و نشست پژوهشی برای این هنرمند در گالری برگ برپا کرده بود. او نقش مؤثری نیز در برپایی موزه «آثار استاد صنعتی» در میدان توپخانه تهران و همچنین موزه صنعتی کرمان داشته است.
هژبرابراهیمی فارغالتحصیل سال ۱۳۴۸ رشته مجسمهسازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. از آثار برجسته این استاد میتوان به تندیس امیرکبیر در رفسنجان، تندیس صنایع دستی در کرمان، مجسمه «هزار دستان» و «سگ لمیده» در اصفهان، تندیس «نبرد گاوها» در جزیره ناژوان زایندهرود اصفهان و تندیس حکیم ابوالقاسم فردوسی در دانشگاه اصفهان اشاره کرد.
برگزاری چند نمایشگاه انفرادی و گروهی در تهران، اصفهان و رفسنجان در کارنامه پربار این هنرمند دیده میشود.