سرویس تجسمی هنرآنلاین: چندی پیش ۲۲ سردیس مفاخر که در جریان دومین سمپوزیوم مجسمهسازی مفاخر معاصر ایران ساخته شده بودند در محوطه خانه هنرمندان ایران نصب شد. عطا صحرایی یکی از هنرمندان حاضر در این رویداد بود که سردیس عباس کیارستمی را ساخت، اما مجسمه نهایی که در شهر نصب شده است با انتقادهایی مواجه شد.
صحرایی در گفتوگو با هنرآنلاین درباره حضور خود در سمپوزیوم مجسمهسازی مفاخر معاصر ایران گفت: سازمان زیباسازی شهر تهران فراخوانی برای این سمپوزیوم اعلام کرد و من نیز پس از ارسال رزومه و سوابق کاری خود، برای حضور در این سمپوزیوم انتخاب شدم. یکی از ایراداتی که مخاطبان درباره مجسمههای ساخته شده در این سمپوزیوم مطرح کردند، آن است که مجسمهسازان بدون مهارت و تنها بر اساس روابط و آشنایی با برگزارکنندگان انتخاب شدهاند. این در حالی است که من ساکن مشهد هستم و هیچ آشنایی با مسئولان سمپوزیوم نداشتم و همه ما بر اساس رزومه و سابقه فعالیت خود انتخاب شدیم.
او که در ششمین سالانه مجسمههای شهری تهران نیز حضور داشته است، افزود: پس از انتخاب هنرمندان شرکتکننده در سمپوزیوم، یک قرعهکشی انجام شد تا مشخص شود هر هنرمند باید چهره کدام شخصیت را بسازد، و بر اساس این قرعهکشی ساخت سردیس عباس کیارستمی به من واگذار شد.
صحرایی درباره نکاتی که برای ساخت این چهره در نظر گرفته است گفت: بهطور کلی برای ساخت چهره توجه به تناسبات آن بسیار مهم است و در مرحله بعد به سراغ شبیهسازی میرویم. هر شخص در چهره خود مشخصاتی دارد و تناسباتی در اعضای چهره او وجود دارد که با دیگران متفاوت است. شیوه کار من هم این است که ابتدا تناسبات و محل قرارگیری اعضای چهره را مشخص کرده و بعد مرحله به مرحله عناصر را سر جای خود میگذارم. برای ساخت چهره کیارستمی عکسهای مختلف او از زوایا و حالتهای گوناگون را بررسی کردم و در نهایت کار را بر اساس یک عکس به پایان رساندم. نکته خیلی مهمی که وجود داشت این بود که چون آقای کیارستمی همیشه عینک داشت، کمتر کسی فرم چشمان او را دیده است. اما من توانستم تعدادی عکس پیدا کنم که چشمان او تا حدودی دیده میشد و توانستم فرم چشمانش را در مجسمه پیاده کنم.
او درباره حواشی به وجود آمده درباره فقدان عینک در سردیس کیارستمی گفت: من این مجسمه را با عینک ساختم و آنقدر روی این مسئله حساس بودم که سه بار فریمهای مختلف را ساختم تا نزدیکترین شکل به عینک کیارستمی را داشته باشد. این عینک قابل برداشتن از روی چهره بود و در پایان کار نیز ذکر کردم که باید جداگانه قالبگیری شود. اما ظاهرا در زمان قالبگیری، این عینک گم شده و مجسمه بدون عینک ساخته شده است و در مراحل بعد نیز هیچ کسی توجه نکرده است که عینک روی چهره وجود ندارد. این مسئله باعث شد نقدهای زیادی به من شود و همه میگفتند با توجه به اینکه چهره کیارستمی بدون عینک قابل تصور نیست، چگونه یک مجسمهساز تصمیم گرفته است عینک او را حذف کند. این در حالی است که همه بازدیدکنندگان سمپوزیوم شاهد بودند که این اثر با عینک ساخته شده است و حتی اگر منِ مجسمهساز عینک را حذف کرده بودم، مسئولان و ناظران باید به من تذکر میدادند که این عینک قابل حذف کردن نیست.
صحرایی با اشاره به مشکلاتی که در مرحله قالبگیری برای این آثار به وجود آمده است گفت: من همیشه قالبگیری آثارم را خودم انجام میدهم، اما در سمپوزیوم قرار بود که هنرمندان فقط مدولاژ کار را انجام دهند و سپس قالبگیری آثار بر اساس مناقصه به گروه دیگری واگذار شود. متاسفانه این کار بر اساس اینکه چه کسانی هزینه کمتری دریافت میکنند انجام شد و مرحله قالبگیری که حساسیت زیادی دارد و کار نهایی بر اساس آن ساخته شده و در شهر قرار میگیرد، به کسانی واگذار شد که قیمت پایینتری پیشنهاد کرده بودند.
این هنرمند افزود: زمانی که من سردیس را در سمپوزیوم ساختم افرادی مانند سیفالله صمدیان و ابراهیم حقیقی که از دوستان کیارستمی بودند کار مرا دیدند و شباهت آن را تائید کردند. با اینحال مجسمهای که هماکنون نمایش داده شده تفاوتهایی با کار من دارد، مانند اینکه زاویه سر در اثر من پایینتر بود، اما در قالبگیری سر کمی چرخش به بالا دارد. با توجه به اینکه روز مناقصه قالبگیری، مجسمههای ما زیر آفتاب گرم تابستان قرار داشت، ممکن است کمی تغییر شکل در آنها به وجود آمده باشد که بعداً در مرحله قالبگیری و اجرا باعث دفرمه شدن چهره شده است. خودم در آثار هنرمندان دیگری نیز شاهد بودم که در سمپوزیوم اثرشان کاملا شبیه چهره موردنظر بود، اما مجسمه فعلی هیچ شباهتی به اصل آن ندارد. البته از این مسئله نیز نمیتوان چشمپوشی کرد که بعضی از آثار بهطور کلی از نظر تناسبات و شبیهسازی مشکل دارند. در این موارد مسئولان و داوران باید نظارت دقیق داشته باشد و اجازه ساخت و نصب چنین آثاری را ندهند. حتی اگر سردیسی با هزینه زیاد ساخته شده است در صورت ضعیف بودن نباید نصب شود، زیرا نباید صرفا به ارائه آمار توجه کرد بلکه باید کیفیت حفظ شود.
او با اشاره به سردیسهای ضعیفی که از افراد شناخته شده در شهرهای مختلف نصب شده است گفت: معمولا شهرداریها این کارها را سفارش میدهند و اغلب سفارشها بر اساس روابط است. گاه این رابطه با یک هنرمند مجسمهساز است و نتیجه خوبی دارد، اما در بسیاری از موارد آنها به کسی سفارش میدهند که توان انجام چنین کاری را ندارد و اثر نهایی آنقدر ضعیف است که نشان میدهد او هیچ شناختی از تناسبات و شخصیتپردازی نداشته است. در این موارد مجسمهای ساخته میشود که شایسته آن شخصیت مورد نظر نیست و نه تنها فرد سازنده فقط برای دریافت پول این سفارش را قبول کرده و هیچ توجهی به تبعات آن نداشته است، بلکه مسئول سفارشدهنده نیز هیچ اهمیتی نمیدهد که کار ضعیف نباید در شهر نصب شود.