سرویس تجسمی هنرآنلاین: سردیسها بخشی از مجسمههای شهری هستند که برای یادبود شخصیتهای تاثیرگذار یک کشور ساخته شده و در شهرها نصب میشوند. با توجه به اینکه سردیس ارجاع مستقیمی به یک شخصیت شناخته شده دارد، حفظ شباهت و ویژگیهای خاص آن شخصیت اهمیت زیادی دارد. بااینحال گاه با سردیسهای ضعیف و غیرحرفهای مواجه میشویم که نه تنها نمیتوانند یادمان و بزرگداشتی برای یک شخصیت باشند، که اسباب شوخی و مضحکه را نیز فراهم میکنند.
عباس مجیدی هنرمند مجسمهساز و رئیس هیأت مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران در گفتوگو با هنرآنلاین درباره این موضوع گفت: مسئله مواجه شدن با سردیسهای ضعیفی که در سطح شهرها نصب میشوند همیشه وجود داشته و موضوع تازهای نیست، اما امروزه به دلیل اطلاعرسانی بیشتر در فضای مجازی این اتفاقات بیشتر جلبتوجه میکند. ضمن اینکه بعضی از شخصیتها آن قدر شناخته شده و مورد توجه هستند که ضعف در ساخت سردیس آنها بیشتر خبرساز میشود.
مجیدی درباره دلایل رخ دادن چنین اتفاقاتی گفت: بسیاری از آثاری که در سطح شهرها میبینیم اصلاً توسط هنرمند مجسمهساز ساخته نشدهاند و یا ممکن است توانایی یک مجسمهساز در حد ساخت اثر مورد نظر نبوده باشد. حتی ممکن است زمان کافی برای مطالعه و طراحی و ساخت اثر به هنرمند داده نشده باشد، زیرا بسیاری از این آثار جنبه نمایشی برای رونمایی در یک رویداد خاص را دارند و باید در تاریخ مشخصی آماده شوند.
او با اشاره به اینکه سردیسهای نامناسب بیشتر در شهرستانها دیدهشدهاند گفت: آنچه خروجی کار نشان میدهد این است که هیچ نظارتی بر این فعالیتها وجود ندارد. شهرداریها یا نهادها با افراد نامناسبی همکاری میکنند که نتیجه آن تولید سردیسهایی است که با واکنشهای منفی مواجه میشود. اگر هر کسی چیزی بسازد و آن را در شهر نصب کنیم راه را به خطا رفتهایم. سیاستگذاری نادرست، انتخاب نامناسب هنرمند یا دادن فرصت محدود به او عواملی هستند که باعث میشوند با چنین آثاری در سطح شهرها مواجه شویم.
مجیدی ادامه داد: مقابله با این اتفاقات نیازمند مدیریت صحیح است. انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران بارها به صورت مکاتبه و در نشستهای تخصصی به مسئولین این موضوع را یادآور شده و زنگ خطر را به صدا درآورده است که باید آثار هنری که در سطح شهر نصب میشوند با تخصص و مشاوره کارشناسان این هنر تهیه شوند. نصب آثار حجمی در سطح شهر معمولاً به عهده سازمان زیباسازی است، اما حتی اگر سازمان زیباسازی شهرها هم نظارتی بر این کار داشته باشد باز نمیتوان مطمئن بود که الزاماً کار با کیفیتی وارد شهر شود.
این هنرمند افزود: انجمن مجسمهسازان از اعضایی تشکیل شده که تجربه و علم این کار را دارند و حرفهای زیادی در زمینه مجسمههای شهری دارند، اما در مراحل اولیه و آنجایی که باید مشاورههای تخصصی با نهادی مانند انجمن هنرمندان مجسمهساز انجام شود این اتفاق رخ نمیدهد. در سفارش ساخت آثار شهری باید شورای سیاستگذاری درستی وجود داشته باشد که فرصت مطالعاتی کافی به هنرمند بدهد. همچنین در مرحله انتخاب هنرمند نیز افرادی باید انتخاب شوند که ماهر باشند.
مجیدی افزود: یکی از بخشهای هنر شهری ساخت مجسمه مشاهیر است و طبیعی است که هم انتظار مخاطب و هم رسالت هنرمند آن است که سردیس هم به جهت آناتومی و شباهتسازی و هم به جهت شخصیتپردازی نزدیک به واقعیت باشد. هنرمند باید شاخصههای علمی، ادبی، سیاسی و وجوه خاص یک شخصیت را در چهره او بگنجاند و این مسئله نیاز به برنامه و مطالعه زیاد دارد. اثری که قرار است بخشی از هویت شهر باشد و با مخاطب خود ارتباط برقرار کند، نیاز به زمان کافی برای مطالعه، انتخاب متریال، اجرا و توجه به فضایی که مجسمه قرار است در آن نصب شود دارد، اما متأسفانه میبینیم که به هیچکدام از این موارد توجه نمیشود. این روند در واقع یک کار پژوهشی است و تنها درصورتیکه همه این مراحل طی شود میتوان گفت اثری به وجود آمده که در ارتباط با شهر است و میتواند ارزش افزوده برای شهر بیاورد و سواد بصری مخاطب را بالا ببرد.
رئیس هیأت مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران افزود: طبق مصوبات قبلی باید وزارت ارشاد ناظر ساخت و نصب مجسمههای شهری میبود اما در حال حاضر نهادهای برگزارکننده سمپوزیومها یا اجرای شهری، سازمانهای زیباسازی شهرها هستند. آنها برای ساخت و نصب این مجسمهها تصمیم میگیرند و گاه مشاورههایی نیز با متخصصین انجام میدهند، اما انتظار ما خیلی بیشتر از این است، زیرا باید هم در مرحله سیاستگذاری و هم در مراحل بعدی کارشناسی با نهاد تخصصی انجمن مجسمهسازان همکاری کنند. درعینحال بعضی از نهادها و سازمانها نیز متناسب با نیاز خودشان سفارشی برای ساخت سردیسها میدهند و در این موارد احتمال مواجهشدن با آثار نامناسب بیشتر است.
او که سابقه ساخت سردیس افرادی مانند مهندس میرمیران، شهید آوینی، ملاصالح مازندرانی، جمیله شیخی و... را دارد، افزود: هنرمندان توانمند زیادی در کشور داریم اما بسیاری از آنها به دلیل اینکه کار جدی انجام ندادهاند منزوی شدهاند. دلیل اینکه آنها نتوانستهاند در چنین فعالیتهای حضور داشته باشند آن است که نهادهای برگزارکننده سیاستگذاری درستی ندارند و یا اگر هم بخواهند با این هنرمندان همکاری کنند به آنها فرصت مطالعاتی نمیدهند و یا هزینه مناسبی در نظر نمیگیرند. همه این مسائل باعث میشود که شاهد آثار جدی و ارزشمند در این زمینه نباشیم. اگرچه معمولاً در سمپوزیومها مجسمههای خوبی تولید میشود اما این کارها برای داشتن یک روند منسجم کافی نیست.