سرویس تجسمی هنرآنلاین: جریان هنر انقلاب اسلامی ایران که از سالهای پیش از پیروزی انقلاب شکل گرفته بود، به فاصله کوتاهی از 22 بهمن 57 و شروع جنگ تحمیلی، تبدیل به جریان هنر دفاع مقدس شد و بسیاری از هنرمندان ایران در رشتههای مختلف هنری، با خلق آثاری گوناگون تلاش کردند علاوه بر ایجاد شور و روحیه حماسی در جامعه، فداکاریها و رشادتهای رزمندگان میهن را ارج بگذارند. دوران هشت سال دفاع مقدس و سالهای پس از آن اوج تولید و خلق این آثار هنری بود، اما به نظر میرسد که در بعضی از رشتههای هنری به مرور زمان تولید آثار هنری مرتبط با دفاع مقدس کمرنگ شد. در هنرهای تجسمی اغلب آثار مرتبط با دفاع مقدس که در رویدادهای مختلف به نمایش درمیآیند همان آثاری هستند که دهه نخست انقلاب خلقشدهاند و به ندرت میتوان کار تازهای از هنرمندان نسل جدید یا همان هنرمندان معروف به هنرمندان انقلاب را دید که نه تنها به دفاع مقدس که به جنگهای پیدا و پنهان و شرایط دشواری که ایران در چهار دهه گذشته تجربه کرده است پرداخته باشند. در همین راستا با حبیب صادقی هنرمند نقاش و مهدی منعم، عکاس جنگ گفتوگو کردیم.
هنر انقلاب و دفاع مقدس پایان نیافته است
حبیب صادقی، نقاش و مدرس دانشگاه در گفتوگو با هنرآنلاین با بیان اینکه جریان هنر مبارزه و دفاع مقدس در ایران با هنر جنگ در کشورهای دیگر، دارای تفاوتهای جدی و ریشهدار است، گفت: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هنرمندان تلاشهایی انجام دادند تا انقلاب در زمینه هنرهای تجسمی نیز تجلی عملی پیدا کند. آنها به دنبال سفارش گرفتن از جایی نبودند و هنرمندان خویشفرمایی بودند که دغدغههای ارزشی و انقلابی خود که از متن جامعه گرفته بودند را روایت میکردند.
صادقی افزود: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سازمانهایی به وجود آمدند که داعیه پوشش دادن هنر انقلاب اسلامی را داشتند. در دهه نخست انقلاب تعداد زیادی از هنرمندان جذب این سازمانها شدند و با حداقل امکاناتی که در اختیار آنها قرار میگرفت مشغول به کار شدند. اما همان زمان تبلیغات دامنهداری به وجود آمد مبنی بر اینکه این هنرمندان برای کار خود از حکومت سفارش گرفتهاند. این در حالی است که هیچکدام از کارهایی که ما در زمینه انقلاب و دفاع مقدس انجام دادیم سفارشی نبود، بلکه بر اساس علاقه و درک ما از دفاع مقدس شکل گرفته بودند. پس از مدتی طبقه جدیدی در میان هنرمندان دفاع مقدس شکل گرفت و این افراد رفتارهایی انجام دادند که باعث شد جامعه با شک و تردید به تلاشهای فداکارانه و مصرانهای که هنرمندان انقلاب و دفاع مقدس انجام داده بودند نگاه کرده و آنها را نقد کند. بنابراین بخش دیگری از هنرمندان تجسمی که به هنرمندان انقلابی معروف بودند، باورهای خود را در آتلیههایشان پیگیری کرده و به تصویر کشیدند و از صحنههای عمومی دور ماندند.
این هنرمند افزود: دیده نشدن این هنرمندان و آثارشان اشکال کار مسئولین است، زیرا آنها به سراغ این هنرمندان نرفتند تا ببینند تعداد بسیار زیادی اثر هنری همچنان درباره انقلاب و دفاع مقدس تولید میشود. با توجه به اینکه این کارها هیچوقت نمایش داده نشده است اینطور به نظر میرسد که هنرمندان تجسمی دفاع مقدس و انقلاب را رها کردهاند، درحالیکه اینطور نیست و تعداد زیادی اثر فاخر خلق شده است که هنوز جامعه آنها را ندیده است. هنرمندان دفاع مقدس همچنان وفادارانه کار میکنند اما هیچکس حامی یا مروج فعالیتهای آنها نیست. در هنرهایی مانند سینما که جنبه اقتصادی هم دارد فعالیتهای بهتری انجام شد اما در حوزه تجسمی موزههای کوچکی شکل گرفت و گاهی سفارشهایی به هنرمندان داده میشد ولی همه این آثار به گنجینهها و زیرزمینها رفت و هیچوقت معرفی و بررسی نشدند.
صادقی ادامه داد: به عقیده من هنر انقلاب یا دفاع مقدس پایان نیافته است. همانگونه که مردم ارزشهای خود را فراموش نکردند هنرمندان انقلاب نیز همچنان به این ارزشها باور دارند و بر اساس آنها کار میکنند. من امیدوارانه هنر دفاع مقدس را دنبال میکنم و تعداد بسیار زیادی اثر در این زمینه دارم که در سالهای اخیر به وجود آمدهاند، اما هیچکس آنها را ندیده است. قطعاً هنرمندان دیگر نیز همینطور هستند زیرا ما به باورهای خود وفادار هستیم و هیچ جای نگرانی در این زمینه نداریم، با اینحال هیچ فرصتی فراهم نشده است که خودمان را نقد کنیم یا بروز و ظهور دهیم.
صادقی افزود: یکی از ایرادهای بزرگی که بعد از انقلاب وجود داشت این بود که آثاری که در زمینه هنر انقلاب و دفاع مقدس خلق شده بودند در یک مجموعه کنار هم قرار نگرفتهاند و تحلیل و تفسیری بر روی آنها نشده است. هیچوقت پژوهشی در هنر انقلاب و دفاع مقدس انجام نشده و در حوزه پژوهش بسیار محروم بودهایم. در سالهای گذشته چند کتاب پژوهشی در زمینه هنر دفاع مقدس منتشر شد اما آنها هم مجموعههای کاملی نبودند و نتوانستند به ارزشهای جدی هنر انقلاب و دفاع مقدس بپردازند.
او درباره اینکه در دوران فعلی هنر دفاع مقدس به چه شکلی میتواند بروز و ظهور پیدا کند گفت: در دهه اول انقلاب اسلامی وظیفه هنرمند این بود که با آثار خود فراخوان و دعوتی برای پیوستن به رویدادهای آن زمان تولید کند. با اینحال پوسترهای آن زمان ما با آثار آمریکای لاتین و اروپای شرقی بسیار متفاوت بود. اگرچه تعداد زیادی از این آثار با صراحت و به شکل مستقیم مطالب موردنظر در آن زمان را مطرح میکرد اما درعینحال مطایبه و نشانههای ظریفتری در آنها هست. پوسترهایی که قهرمانان جنگ روسی یا لهستانی در آنها وجود دارد با قهرمانهای ما در دفاع مقدس فرق میکند زیرا ما از دفاع مقدس صحبت میکنیم ولی آنها از جنگ. بنابراین هنرمند روشنگر ما باید در متن جامعه بوده باشد تا بتواند واژگان کلیدی آن دوره را روایت کند. هنرمندان آن زمان هم اغلب از صراحت لهجه و پروپاگاندا دوری کردند و از شعر و فضایل فرهنگی مردم ما بهره گرفتند. اینها باعث تفاوت کارهای دفاع مقدس ما با هنر جنگ در همه جهان است.
صادقی افزود: در دهههای دوم تا چهارم پس از انقلاب، تجربههای تکنیکی جدیدی به وجود آمد و هنرمندان انقلاب نیز نمادشناسی جدیدی پیدا کردند و فرآیند کار آنها معاصرتر شد. اگرچه هنرمند انقلاب همان پالت اصلی خودش را دارد اما آثارش تکوین یافته و فاخرتر شده است. بعضی از آثار ممکن است مستقیماً روایتی از دفاع مقدس و انقلاب باشند اما اتفاقات مختلفی در سالهای پس از جنگ رخ داده است و هنرمندان انقلاب با واقعبینی بخشهایی از آنچه را که دیدند ستایش کردند و در مواردی به نقد آنچه وجود داشت پرداختند.
این هنرمند افزود: یقین دارم اگر امکانی فراهم شود که همه این آثار را در کنار هم ببینیم، آنها را نمادشناسی کنیم و کتابهایی از آثار خود منتشر کنیم، همه دنیا متوجه میشود یک زبان تصویری در دوره دفاع مقدس به وجود آمد. هنرمندان انقلاب فداکارانه و عاشقانه باورهای خود را به تصویر کشیدند و با لهجه و زبان تصویری برآمده از دوران انقلاب، آن را در هنرهای تجسمی روایت کردند. جامعه تجسمی ایران هنرمندان زیادی از نسلهای مختلف دارد که دل در گرو باورهای مردم داشتند و این اندیشه آرمانی و فداکارانه در ذات همه هنرمندان تجسمی هست و تنها مربوط به هنرمندان انقلاب و دفاع مقدس نیست. ما از برکت نفس شهدا آثار هنری را خلق میکنیم و دعا میکنیم فرصتی پیش بیاید که موزه بزرگی برای هنر انقلاب و دفاع مقدس تأسیس شود و همه کارهایی که در چند دهه گذشته توسط هنرمندان تجسمی خلق شده است کنار هم قرار گیرد تا جامعه جهانی ببیند هنر دفاع مقدس ما همچنان برپاست. من قلبا شاد هستم و فکر نمیکنم که روند هنر دفاع مقدس قطع شده باشد زیرا در دنیای امروز ما نیز حوادث مختلفی هستند که انقلاب را تهدید میکنند و هنرمند انقلاب همواره به عنوان روشنگر از آزادی بشر دفاع میکند.
با پایان دفاع مقدس همه عکاسان جنگ رها شدند
مهدی منعم که سابقه عکاسی از چندین عملیات در طول هشت سال جنگ تحمیلی و عکاسی از جانبازان جنگ را پس از پایان دوران دفاع مقدس داشته است، به هنرآنلاین گفت: اگر جریان هنر دفاع مقدس در سالهای پس از جنگ قطع شده است مسئولین فرهنگی کشور باید پاسخگوی دلیل آن باشند. در سالهای گذشته هیچ حمایت درستی از هنرمندان وجود نداشته و اگر هم حمایتی بوده مربوط به کارهای سفارشی است که این مسئله با روح اتفاقی به نام جنگ و دفاع مقدس مغایرت دارد. بنابراین کسانی که میخواهند کار مستقل انجام دهند حمایت نمیشوند و در حوزه فرهنگ و هنر نیز اگر حمایت دولتی وجود نداشته باشد نمیتوان کاری از پیش برد. در حوزه عکاسی تولید یک اثر در رابطه با جنگ هزینههای خیلی زیادی دارد زیرا عکاس باید سفرهای طولانی مدت به مناطق جنگی داشته باشد. به همین دلیل باید از جایی مورد حمایت قرار گیرد اما نبود این حمایتها یکی از دلایل آن است که هنر دفاع مقدس پس از پایان جنگ کمرنگ شد.
منعم ادامه داد: در دوران جنگ با توجه به شرایط خاصی که وجود داشت خبرگزاریها، روزنامهها و حکومت نیاز به این داشتند که اسناد و مدارکی از آن رویدادها و عملیاتهای جنگی ثبت شود و به همین دلیل از عکاسان حمایت میکردند. اما پس از پایان جنگ همه عکاسان رها شدند و دیگر به تاریخ جنگ پرداخته نشد. در کشور ما نهادهایی وجود دارند که وظیفه آنها پرداختن به این موضوع است و بودجههای خاصی برای آن دریافت میکنند اما هیچ فعالیت مفیدی در این زمینه نداشتهاند و بودجه خود را صرف کارهای دیگری کردهاند که هیچ تأثیری در تاریخ و فرهنگ ما ندارد. از سوی دیگر اغلب سازمانها سیاستهای خاصی دارند و از هنرمندان میخواهند که بر آن اساس کار کنند. هنرمندی که نخواهد کار سفارشی انجام دهد مورد حمایت آنها قرار نمیگیرد و چون فرصت کار نداشته است بخش عظیمی از هویت جنگی ما را نتواسته ثبت کند و همه آنها از بین رفته است. افراد زیادی بودند که در سالهای دفاع مقدس بسیار تأثیرگذار بودند اما هیچ کس آنها را نشناخت، درحالیکه میشد درباره آنها آثاری ثبت کرد که در تاریخ باقی بماند.
این عکاس ادامه داد: حوزه عکاسی دفاع مقدس جایی بود که هیچ حمایتی از من نشد و حتی کارهایم مورد سوء استفاده نیز قرار گرفت. بارها عکسهایم در محلهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است اما نه اجازهای برای این کار از من میگیرند و نه عکسها را خریداری میکنند. بنابراین من نه میتوانم بودجه برای انجام پروژههای جدیدم بگیرم و نه میتوانم حق خود را برای کارهایی که قبلا انجام داده بودم دریافت کنم. در این شرایط چه انتظاری وجود دارد که هنرمند چندین کیلومتر را طی کند تا در مناطق جنگی عکاسی کند؟ من از مخارج خانواده خود زدم تا بتوانم آثاری را برای این مملکت خلق کنم. این آثار در مجامع بینالمللی هم مورد توجه قرار گرفته اما در کشور خودمان دریغ از یک حمایت یا تشکر.
او درباره امتداد یافتن هنر دفاع مقدس در جامعه امروز گفت: با پذیرش قطعنامه فکر میکردیم که جنگ تمام شده است اما در واقع اینطور نیست. همچنان در این سالها میبینیم که افرادی روی مین میروند و آسیب میبینند. آدمهایی وجود دارند که با گازهای شیمیایی مجروح شدهاند و جانبازانی هستند که گوشه خانه افتادهاند. برای این افراد هنوز جنگ تمام نشده است و هر روز جنگ را تجربه میکنند. اینها برگهای تاریخ کشور هستند و زندگی آنها باید به تصویر کشیده شود.
منعم با بیان اینکه عکاسی جنگ تنها محدود به حضور در میدان جنگ و عملیات نیست، گفت: طبیعتاً در زمان وقوع جنگ فعالیت عکاسان به آن شکل بود، اما امروزه بازماندگان جنگ که هنوز با این اتفاقها زندگی می کنند نیز باید مورد توجه عکاسان قرار بگیرند. یکی از کارهایی که عکاس جنگ میتواند انجام دهد این است که مشکلات همین افراد را ثبت کند و در پی آن باشد که نارساییهایی که در شهرها و محل زندگی آنها برایشان وجود دارد را پیگیری کند. من چنین کاری را انجام دادم و با عکاسی از کاستیهای معماری شهری نشان دادم که دولت و شهرداری باید به مناسبسازی محیط شهری برای معلولین و آسیبدیدگان جنگ اقدام کنند. چنین کارهایی را میتوان به وفور انجام داد اما مسئولین فرهنگی کشور اهمیت آنها را درک نمیکنند چون اصولاً کار فرهنگی را بلد نیستند.
صاحب کتابهای عکس "معجزه امید" و "قربانیان جنگ" افزود: کار فرهنگی چیزی نیست که به سرعت نتیجه آن مشخص شود بلکه کاری که یک مدیر در دوره خود انجام میدهد ممکن است چند سال آینده نتیجه آن دیده شود. با توجه به اینکه هیچکدام از مدیران ما فرهنگی نیستند تحمل این را ندارند که کاری برای آینده انجام دهند، بنابراین ما به حاشیه رانده شدیم و مانند همان جانبازی که خانهنشین شده است، هماکنون بخش اعظم عکاسان ما این وضعیت را دارند.
منعم ادامه داد: من یک عکاس متعهد هستم و دغدغهام فرهنگ این مملکت است. قطعه زمینی در یک روستا نزدیک رشت به ارث بردهام که میتوانستم از آن بهره اقتصادی ببرم اما با توجه به اینکه میدانم هیچکس از هنر دفاع مقدس حمایت نمیکند قصد دارم در این زمین یک موزه جنگ درست کنم و همه آثار خود را در آن به نمایش بگذارم. به این ترتیب شاید اولین گالری در یک روستا را افتتاح کنم که در آن بتوان تاریخ جنگ را بدون سانسور نشان داد. این عکسها هویت فرهنگی و تاریخ دورهای از زندگی ملت ما است و باید برای مردم نمایش داده شوند.