به گزارش هنرآنلاین، در سال ۱۳۳۷ وقتی سیاوش ارمجانی برای مصاحبه حضوری آزمون ورودی دانشکده هنرهای زیبا حاضر شده بود، با لحنی بهظاهر دلسوزانه به او گفتند؛ پسرجان تو استعداد هنری نداری و بهتره به تحصیل در رشتههای دیگر فکر کنی!
یک سال بعد او به امریکا مهاجرت کرد و در میناپولیس به تحصیل فلسفه غرب و ریاضیات پرداخت و سپس تا پایان عمر در همان شهر اقامت گزید. لیکن همواره زندگیاش را در مسیر تکاپوی هنری طی کرد و به خلق نقاشی، طراحی، مجسمه، چیدمانهای مفهومی و از همه مشهورتر پروژههایی برای مکانهای عمومی پرداخت.
حالا او پرآوازهترین هنرمند بینالمللی ایرانی است و یکی از شناخته شدهترین هنرمندان جهان در ژانر Public Art که یک شاخه مهم هنر مفهومی در ترکیب با کیفیات معماری است.
هنر ارمجانی درباره انسان، جامعه و ساحت معنوی است و او هرگز اثری را برای بیان احساسات شخصی خلق نکرد. تابلوی نقاشیخط ''دعا'' که در همان سالهای اولیه اقامت ارمجانی در امریکا خلق شد، یک دستنویسی به شیوه سنتی سیاه مشق از اشعار مولانا و حافظ است که امواجی متراکم را به سبک نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی پدید آورده است. اثر جنجالی او ''فلوجه'' یک بیانیه ضد جنگ با ترکیب شالودهای درحال سقوط و نمادهایی از تابلوی گرنیکای پابلو پیکاسو است که برای نمایش در امریکا بخاطر اشاره مستقیم به جنایات این کشور در عراق با سانسور مواجه شد.
پروژههای سیا ارمجانی شالودههایی معمارانه با مضمون اتاق مطالعه، باغ شاعر و پلها هستند که اغلب از یک زبان شاعرانه با الهام از ادبیات عرفانی ایران برخوردارند و با واژگانی چون پلهها، سکوها، اتاقها، درب و پنجرهها تجسم مییابند. یکی از مشهورترین آنها پل فولادی Irene Hixon Whitney به طول ۱۱۲ متر است که باغ مجسمه مینیاپولیس را به یک پارک مرتبط میسازد. او بعدها پلهای دیگری در اسپانیا، فرانسه و امریکا ساخت که همگی علاوه بر جنبه کاربردی، یک مجسمه مفهومی در مقیاس شهری نیز محسوب میشوند.
از دیگر پروژههای مهم او برای مکان عمومی، یادمان مشعل المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا است که طرح ارمجانی در یک مسابقه جهانی با حضور تعدادی از صاحبنامترین معماران جهانی برگزیده شد و اثر پس از اجرا بهطور دائمی در میدان سنتنیال این شهر نصب شد.
سیا ارمجانی نمونه بارز هنرمندی است که در کشور زادگاه خود غریبه و در دنیای غرب پرآوازه است. او در عین عشق به موطن اجدادی خود و فرهنگ بالنده آن، تصوری جهان وطنی برای هنرمند قائل بود و در آثارش پیوسته به طرح مضامین مرتبط با دغدغههای مهاجرین همچون سرگشتگی، تنهایی، خاطره و نوستالژی میپرداخت.
موزه متروپلیتن نیویورک که حدود یک سال پیش نمایشگاه بزرگی از مجموعه آثار سیا ارمجانی برگزار کرد، در یادداشتی به مناسبت درگذشت وی، شخصیت آرام و ژرف او را ستایش کرد.
یادش گرامی و ماندگار باد