سرویس تجسمی هنرآنلاین: حسین قوللر آقاسی یکی از بنیانگذاران نقاشی قهوهخانهای است که سال ۱۲۶۹ در تهران به دنیا آمد. پدر او علیرضا قوللر آقاسی یکی از استادان نقشپرداز بر روی کاشی و قلمدان و از نقاشان به نام دربار قاجار بود که نقاشی هفتخوان رستم بر سردر ارگ کریمخان زند در شیراز یکی از آثار به جا مانده از اوست. حسین از کودکی فنون کار را از پدرش آموخت و در کارگاه کاشیپزی او مشغول به کار شد. او همینجا با محمد مدبر، یکی دیگر از اساتید نقاشی قهوهخانهای، آشنا شد و این دو به آموختن و کار در کاشی سازی مشغول بودند.
پس از چند سال قوللر آقاسی در کنار محمد مدبر، سبکی را در نقاشی ایرانی شکل داد که مردمی، بومی و خودانگیخته بود و در دوران نفوذ نقاشی مدرن و مکتب کمالالملک، راهی متفاوت را طی میکرد. نقاشی قهوهخانهای در اواخر عهد قاجار و اوایل دوران پهلوی و در دورانی شکل گرفت که توده مردم از نفوذ قدرتهای بزرگ سیاسی روسیه و بریتانیا بر ایران به ستوه آمده بودند. در این زمان برای حفظ وحدت ملی و جلوگیری از تاثیر بیش از اندازه هنر بیگانگان بر فرهنگ و هنر ایران، گرایش جامعه به مضمونهای حماسی شاهنامه فردوسی گسترش یافت. خاستگاه این هنر به سنت قصهخوانی، مرثیهسرایی و تعزیهخوانی در ایران برمیگردد که پیشینه آن بسیار قدیمیتر از پیدایش قهوهخانهها است.
نخستین نقاشی حسین قوللر آقاسی در سبکی که بعداً به قهوهخانهای مشهور شد، نقاشی داستانهای شاهنامه و واقعه کربلا به سفارش قهوهچی قهوهخانه معروف به مشت صفر در میدان سید اسماعیل بود. قوللرآقاسی برای کشیدن این نقاشیها چندین هفته شبانهروز در این قهوهخانه میماند و داستانهایی را که از زبان شاهنامهخوان و نقال قهوهخانه میشنید، بر روی پرده و بوم میآورد.
قوللر آقاسی از پرداختن به طبیعت و طبیعتسازی پرهیز میکرد و میان سبک و شیوه کار خود و نقاشان طبیعتساز تفاوت قائل بود. او در نقاشی صحنههایی از حماسههای ملی و مذهبی مهارت فراوانی از خود نشان داد و با استفاده از تجربیات خود در نقاشی کاشی، توانست به شیوهای دست یابد که در آن داستانهای برآمده از شاهنامه و روایات مذهبی، با واقعیات انباشته در ذهن و خیال هنرمند آمیختهشده و با مهارت بر پرده نقش میبست.
اگرچه شیوه کار او وامدار سنتهای تصویرپردازی نگارگری ایرانی بود اما به دلیل تلاش برای سایهپردازی از نقاشی مینیاتور دور میشد و درعینحال به دلیل عدم بهکارگیری پرسپکتیو اروپایی، از هنر طبیعتگرای غربی نیز فاصله میگرفت.
در نقاشیهای حسین قوللرآقاسی جنبههای اخلاقی خیر و شر در موضوعاتی متأثر از حادثه عاشورا، زندگی ائمه اطهار (ع)، داستانهای شاهنامه فردوسی و... به تصویر کشیده شده است. او در آثار خود ویژگیهای بصری متفاوتی را برای عناصر خیر و شر بهکاربرده و با بیانی ساده و آشکار، مفاهیم موردنظر خود را به بیننده منتقل میکند. او برای نمایش شخصیت ائمه اطهار و قهرمانان پاکطینت، چهرهای آرام و متین و روشن و رنگهایی با ویژگیهای مثبت را استفاده کرده و در شخصیتهای منفی با تغییر شکل اغراقآمیز چهره و استفاده از رنگهایی تند، وجوه منفی آنها را نمایان کرده است. با وجود اینکه شاهنامه و موضوعات حماسی سوژه بیشتر آثار قوللر آقاسی هستند، اما تصویرگری او از صحنههای عاشورا از جمله درخشانترین آثار هنری است که در ارتباط با این موضوع خلقشده و ارادت مردم کوچه و بازار به ائمه اطهار و مظلومیت آنها را متجلی میکند. پرده "مصیبت کربلا" یکی از معروفترین آثار اوست که در سال ۱۳۳۰ به تصویر درآمد.
نقاشیهایی فراوان از قوللر آقاسی به جا مانده است که در موزهها یا مجموعههای خصوصی نگهداری میشود. حسین قوللر آقاسی آذر ۱۳۴۵ درگذشت و او را در گورستان مسگرآباد تهران به خاک سپردند.