سرویس تجسمی هنرآنلاین: چند روز پیش فیلمی در فضای مجازی پخش شد که در آن یکی از شهروندان تهرانی با تصویربرداری از تعدادی از درختان پارک لاله، تصاویر روی آنها را نوعی طلسم و جادو دانسته بود. پس از آن شبکه بیبیسی با استناد به این فیلم، گزارشی درباره طلسمهای پارک لاله تهیه کرد و در ادامه هم مسئولین شهرداری به بیان توضیحاتی در این زمینه پرداختند.
فرشته عالمشاه هنرمند محیطی، ویدئوآرتیست و فعال محیطزیست که خالق این اثر محیطی است در گفتوگو با هنرآنلاین درباره شایعات مطرح شده درباره این اثر گفت: سال ۱۳۹۰ جشنواره هنر محیطی تهران در پارک لاله برگزار شد و من بر روی ده درخت چنار متنهایی را با خاک سرخ جزیره هرمز نوشتم. نوشتههای بدون نقطه که به شکل بافت در آثار من دیده میشوند، خط ابداعی خودم است که از سال ۱۳۸۰ وارد نقاشیهایم شدند و از سال ۸۵ به آثار محیطی من راه پیدا کردند. این نوشتهها در واقع بافتهایی هستند که قابلیت خواندن عمومی ندارند و ارتباطی بین من و اثر مهم هستند. این رازگونگی در آثارم را دوست دارم و چالشی که برای مخاطب ایجاد میشود تا تلاش کند نوشتهها را بخواند یا کلمات آشنا در آنها پیدا کند باعث میشود با اثر ارتباط برقرار کند.
این هنرمند افزود: کاری که در پارک لاله انجام دادم بر این اساس بود که قسمتهایی از تنههای درختان چنار که قبلاً بر روی آنها حکاکی شده و به آنها آسیب وارد شده بود را با این متون پوشاندم و بر روی این زخمها مرهم گذاشتم. برخلاف آنچه اخیراً در گفته مسئولین شهرداری مطرح شده است، هیچگونه حکاکی بر روی تنه درختان انجام ندادم و این خاک سرخ با قلمموی نرم بر روی بدنه درختان قرار گرفت. خاک قرمز جزیره هرمز از اکسید آهن است و هیچ ضرری برای درختان و طبیعت ندارد.
عالمشاه افزود: در زمان جشنواره در کنار این درختان تابلویی قرار گرفت که درباره چگونگی خلق اثر توضیحاتی را به مخاطبان میداد. وقتی که این نوشتهها را با خاک بر روی تنه درختان نوشتم پیشبینی من این بود که خاکها با آب باران شسته شده و به مرور از بین میروند، اما طبیعت به گونه دیگری رفتار کرد و پوست درخت چنار این خاک را به خود جذب کرد و نوشتهها ماندگار شدند. پس از آنکه جشنواره تمام شد و این اثر که فکر میکردیم کوتاهترین عمر را در بین آثار جشنواره داشته باشد به یک اثر ماندگار تبدیل شد، از مسئولین خواهش کردم تابلوی توضیحات اثر در کنار آن باقی بماند تا شهروندان متوجه شوند که با یک اثر هنری مواجه هستند و دلایل خلق آن را بدانند. اما این اتفاق نیفتاد و تابلو برداشته شد. حالا پس از چند سال نه تنها شهروندان نمیدانند با چه چیزی مواجه شدهاند، که حتی مسئولین هم با توضیحات اشتباهی که دادند باعث شدند تعبیر عمومی به مسیر دیگری کشانده شود.
این هنرمند افزود: این اتفاقات لزوم آشنا کردن مردم با هنرهای محیطی مانند چیدمان را بیشتر نمایان میکند. چیدمانهایی که ممکن است مردم در خیابانها یا طبیعت با آن مواجه شوند و اطلاعی درباره چرایی آنها نداشته باشند. برخلاف بسیاری دیگر از هنرها که در فضایی محدود با مخاطبان خاص به نمایش درمیآیند، هنر محیطی معمولاً با مردم همراه است و در فضای عمومی که مردم در آن رفتوآمد دارند انجام میشود. من به هنر عمومی علاقه زیادی دارم و بارها کار در کنار مردم را تجربه کردهام.
او درباره جایگاه هنرمحیطی در میان هنرمندان و مخاطبان ایرانی گفت: از سال ۸۵ هنر محیطی با فعالیتهای احمد نادعلیان و جشنوارههایی که برگزار کرد در ایران شکل گرفت. اما وقتی به سالهای فعالیت هنرمندان هنر محیطی در ایران نگاه میکنم میبینم به اندازه این زمانی که گذشت و مسیر سختی که طی کردیم نتیجه نگرفتهام. بعد از گذشت این سالها با توجه به اینکه هنر محیطی در فضای عمومی انجام میشود باید بیشتر در میان مردم شناخته میشد اما این اتفاق نیفتاده است.
عالمشاه با اشاره به کمرنگ بودن استقبال هنرمندان از این شاخه هنری گفت: پایه آموزشی ما در فضای آکادمیک هنر بسیار ضعیف است. نه تنها هنر محیطی که حتی شاخههایی مانند دیجیتال آرت، پرفورمنس، ساوندآرت و... نیز در فضای آکادمیک جایگاهی ندارند. علاوه بر اینها بحث مالی اثر هنری هم در این میان مطرح است. این نوع هنرها معمولاً بازگشت مالی ندارند، به همین دلیل مورد توجه گالریها قرار نمیگیرند و در بازار هنر توجه چندانی به هنر محیطی نمیشود. بهاینترتیب تنها کسانی به این شاخه هنری مشغول میشوند که علاقه قلبی به آن داشته باشند. کسانی که میخواهند در زمینه هنر محیطی فعالیت کنند باید عاشق طبیعت باشند و سختیهای حضور در محیط را بپذیرند، زیرا کار در محیط آزاد تفاوت زیادی با کار در فضای آرام و راحت آتلیه دارد.
این هنرمند افزود: همانند بسیاری دیگر از مسائل، جریاناتی در کشور ما رشد میکند که به دنبال خود پول داشته باشند، وگرنه همیشه کوچک و ناشناس باقی میمانند. در این میان مردم مقصر نیستند چون دغدغههای آنها چیز دیگری است، اما هر زمان که حال مردم خوب نیست و فضای اجتماعی مناسبی وجود ندارد، آسیب آن به هنر میرسد.
او با بیان اینکه هنر مورد اقبال مسئولین کشور نیست، افزود: با توجه به ظرافتی که در کار هنرمندان ایرانی هست و پیشینه عمیق فکری که دارند، در زمینه هنر محیطی هر کار کوچکی که توسط هنرمندان ایرانی انجام میشود در جشنوارههای خارجی بسیار مورد توجه قرار میگیرد، اما در داخل کشور هیچ توجهی به آنها نمیشود. همه هنرمندان ایرانی که در این سالها به هنر محیطی پرداختهاند رزومه قوی بینالمللی دارند اما در داخل کشور حمایت نمیشوند. وقتی میبینیم هنرهایی که سالها در ایران سابقه داشته و در میان مخاطبان جاافتادهاند مورد بیمهری قرار میگیرند دیگر نمیتوانیم توقع داشته باشیم که هنرهای جدید مورد توجه باشند یا مردم آنها را بشناسند. بااینحال رسانهها نقش مهمی در این میان دارند و اگر آنها کار خود را برای معرفی این آثار انجام دهند، موقعیتی به وجود نمیآید که رسانههای دیگر بتوانند از آن سوء استفاده کرده و به نفع خود از آن استفاده کنند.
این فعال محیطزیست درباره نقش هنر در حفظ محیطزیست گفت: قطعاً هیچچیز قدرتمندتر از هنر نیست به دلیل اینکه برای مردم سوال ایجاد میکند و ذهن آنها را به کنشگری وادار کرده و عمیقاً در ذهن مخاطب مینشیند. رسالت هنرمند همین است که به نکاتی اشاره کند که شاید به ذهن دیگران نرسد.
عالمشاه ادامه داد: زمانی که آب زایندهرود تازه بسته شده بود اعتراضات مختلفی شکل گرفته بود و من هم بر اساس این اعتراضها فعالیتهای هنری میکردم، اما آن زمان کار هنری در این زمینه یک خط قرمز بود و من به خاطر اجراهای محیطی خود تهدید میشدم. اما چند سال بعد خط قرمزهای آب برای اصفهان برداشته شد و همان افرادی که مرا تهدید میکردند از من سوال میکردند که چرا جشنوارهای برای آب برگزار نمیکنید. به نظر میرسد هنر در کشور ما دستخوش سیاستهای کلان شده است و در این میان رسانهها نقش مهمی دارند و مهم است که مردم را به کدام سمت هدایت میکنند.
او درباره توجه اندک هنرمندان به مسائل محیطزیستی گفت: در حال حاضر آنقدر دغدغهها در زندگی ما زیاد شده است که وقتی به یک چالش فکر میکنیم تا در این زمینه کار کنیم با فاصله اندکی اتفاق دیگر رخ میدهد که ذهن ما را مشغول میکند. در واقع ما در معرض رگبار اتفاقات هستیم و در این شرایط نمیتوان توقع داشت هنرمندان کار جدی در زمینه یک موضوع خاص انجام دهند. انجام فعالیتهای بزرگ و تاثیرگذار هنری زمانی میسر است که حمایتی پشت آن باشد، وگرنه شاید هنرمندان در صفحات شخصی خود کارهای کوچکی در زمینه حمایت از محیطزیست و... انجام دهند، اما وقتی اسپانسر و تبلیغاتی در این زمینه نباشد، نمیتوان انتظار داشت هنرمند کار عظیمی انجام دهد یا کار او به خوبی دیده شود.
این هنرمند که از سال ۹۴ "هنرمندسرای آلمون" را در کویر خارا در اصفهان راهاندازی کرده است، درباره تعریف هنرمند سرا گفت: آرترزیدنسی یک مقوله تخصصی هنری است که در جوامع خارجی کاملا مطرح و شناخته شده است، ولی ما در زمینه گردشگری هنری عنوان هنرمند سرا را برای فعالیت خود انتخاب کردیم و در چند بخش به فعالیت پرداختیم. اولویت نخست ما آن بود که بتوانیم فرهنگ وجود چنین فضایی را در منطقه جا بیاندازیم و برای این کار سعی کردیم مردم منطقه را از فعالیتهای هنری منتفع کنیم. در مرحله دوم وقتی مردم فهمیدند که هنرمندان با حضور در این فضا در جهت حفظ محیطزیست و آموزش به فرزندان آنها فعالیت میکنند فضای مناسبی ایجاد کردند تا هنرمندان بتوانند در فضای آرام به کار و خلق اثر بپردازند.
او با اشاره به رویدادهای مختلفی که در این محل برگزار میشود گفت: در سالهای گذشته جشنوارهها، کارگاههای آموزشی و رویدادهایی برگزار کردیم که به نظرم از دروس تئوری دانشگاهی بسیار مفیدتر است. بعضی از این رویدادها برای عموم مردم هستند و بعضی از آنها ویژه هنرمندان هستند تا آنها بتوانند با قرار گرفتن در یک محیط خاص مانند کارگاه پنبهزنی به خلق آثار هنری در زمینههایی مانند پرفورمنس، ساوند آرت، ویدئوآرت و... بپردازند. حفظ و مراقبت از میراث فرهنگی و صنایعدستی منطقه نیز بخش دیگری از کار ما است و در این میان احیای آثاری که از بین رفته بودند و حفاظت از آنچه باقی مانده است در دستور کار ما قرار دارد.
عالمشاه با اشاره به فعالیتهای محیطزیستی خود گفت: مدتی است که به مراقبت از یک نوع ماهی نادر که فقط در چشمههای حسنآباد و ورودی تالاب گاوخونی وجود دارد و در حال انقراض است میپردازیم. در این محل یک گروه مردمی برای حفاظت از تپههای ماسهای، حیوانات و جنگلها تأسیس کرده و از آنها حمایت میکنیم و در کنار آن هم کارهای هنری انجام میدهیم.