سرویس تجسمی هنرآنلاین: اسرافیل شیرچی، هنرمند خوشنویس در گفتوگو با هنرآنلاین درباره گذران دوران کرونا گفت: در این مدت افرادی که اهل اندیشه و هنر بودند یک سفر ذهنی را آغاز کردند و کمی از آن حالت یکنواختی کار مداوم و تمرین و نمایشگاه دور شدند و فرصتی برای سفر به نهان خود، هنر، فرهنگ و اندیشههای متعالی پیدا کردند. من هم در آستانه ۶۰ سالگی احساس میکنم باید تولد دیگری از نظر کاری و هم از نظر اندیشه در من ایجاد شود و در این چند ماه نگاهی دیگر به کارهای خود داشتم تا ببینم که آیا باید روند کاری خود را به همین شکل ادامه دهم یا لازم است تغییراتی در آنها به وجود آورم. علاوه بر این سیری در کتابها و آثار تاریخ هنر ایران و جهان داشتم و درعینحال نگرش دوباره به آثاری که از خودم عرضه شده است داشتم.
شیرچی ادامه داد: حدود ۱۵ سال پیش علیاکبر صادقی بیمار بود و زمانی که عباس کیارستمی به دیدنش رفت به او گفت مدتی نقاشی را رها کن و بگذار هم خودت و هم نقاشیهایت نفس بکشید. این حرف فیلسوفانهای است و در این مدت من هم احساس کردم اگرچه بیماری کرونا یک بلا برای همه دنیا بود اما فرصتی برای بازنگری در آثار هنری ایجاد کرد و حتما در آینده رنسانسی در فضاهای مختلف ایجاد خواهد کرد.
این خوشنویس افزود: در این مدت روح مردمی و اخلاقگرایی هنرمندان نمود داشت و با عرضه کردن آثار مختلف در فضاهای گوناگون کاری کردند که دل مردم خوش بشود. هنرمندان در این دوره بسیار پرتلاش بودند و نباید این فعالیتهای آنها فراموش شود. درعینحال آنها زندگی هنری خود را دارند و حضور در قرنطینه باعث ایجاد یک تعالی در آثارشان شده است. اگرچه نگرانی زیادی وجود دارد و عدهای از هموطنان ما از دست رفتند اما چنین اتفاقاتی بارها در تاریخ رخ داده است و آنچه بعد از آن اتفاق میافتد میتواند برای هنرمند خاص باشد.
این هنرمند افزود: اگر قرار است به تعالی بیندیشیم نباید غمافزا باشیم. بخشی از جامعه ما سریع افسرده میشود و همه پنجرهها را بسته میبیند. جامعه فرهنگ و هنر و رسانه میتواند در این میان بسیار مهم باشد و اگر جامعه به سمت نگرانی و ترس میرود جلوی این کار را بگیرند. ما پشتوانه فرهنگی قوی داریم و نباید هنرمندانی ناامید و سترون باشیم. اگر سمتوسوی فرهنگ و هنر به سمت امید و آرزوهای زیبا باشد جامعه هم به این سمت میرود. در شرایط فعلی شاید جامعه و مردم از خرید اثر هنری دست بکشند و این مسئله اولویت نخست آنها نباشد، اما در آینده این اولویت را پیدا میکنند که به روح خود نیز غذا برسانند. اتفاقات این روزها مردم را وامیدارد که به فرهنگ و معنویت خود اندیشه کنند.
او درباره فعالیتهای هنری خود در این مدت گفت: من آدم پرکاری هستم و زایش همیشه در وجودم بوده است. همیشه با تمرینات مختلف آن را تقویت کردم و با تأسی از بزرگان هنر، دوست دارم شاگردی کنم و این راه را ادامه دهم. کارهای هنری که در این دوره انجام دادم تفاوت زیادی با آثار قبلی دارد. در این آثار سادگی بیشتری مشاهده میشود و گرافیک خط بیشتر شده است. حضور خود خط و ترکیبهایی که ایجاد کردهام باعث تعالی در کارهایم شده است. همیشه در کارهایم رنگمایهها و موتیفهای ایرانی وجود داشت اما این بار تصمیم گرفتم خیلی ساده و برای دل خودم کار کنم. این بار سعی کردم از رنگ کمتر استفاده کنم و بیشتر رقص حروف و کلماتی در کارهایم دیده میشود که با معنا همراه هستند. سعی کردم تقدس معنا را در حروف و فرم کلمات به نوعی نشان دهم که به معنا یا مبانی خط بر نخورد.
شیرچی ادامه داد: اثر هنری زندگی خودش را میسازد و راهش را به خانه مردم پیدا میکند. بههرحال بخشی از کار هنرمند برای خودش و بخشی دیگر برای مردم است، چون مجبور هستیم برای تأمین معاش و زندگی، بخشی از کار خود را عرضه کنیم. من در همین دوران کرونا سفارش کار داشتم و برایم عجیب بود که مردم در شرایط خانهنشینی هم به فکر خرید اثر هنری هستند، تاحدی که بعضی از آنها میگفتند وقتی مجبورند در خانه بمانند ترجیح میدهند اثر هنری مقابل چشمشان باشد که حالشان را خوب کند.
او درباره اهمیت بازار هنر گفت: در اروپا میبینیم که آثار ونگوگ بر روی لباسها و لوازم مختلف دیده میشود و تبلیغات عظیمی درباره این هنرمند وجود دارد. تبلیغات و گردش مالی در هنر میتواند در نگهداری آثار هنری یک کشور و رونق مجموعهداری در آن کشور بسیار مؤثر باشد. ما هم باید این احوالات را میان مردم ببریم تا مجموعهداری بین همه مردم جا بیفتد و همه افراد حتی اگر پولدار نیستند بتوانند یک اثر هنری اصیل را داشته باشند. این مسئله نیاز به آموزش دارد و ما نباید از ترویج حضور آثار اورجینال در خانه مردم دریغ کنیم.
شیرچی با اشاره به حراجهای هنری ایران گفت: حراج تهران مبانی فرهنگی، هنری و مدیریتی خوبی دارد و به خوبی معرفی شد و توانست توفیقی به دست آورد. حراج باران نیز توسط شخصی خردمند اداره میشود که میتواند این حراج را به خوبی هدایت کند و جرقههای خوبی در این حراج دیدیدم. حراج باران با توجه به اینکه یک اتفاق تخصصی است میتواند با اقبال مواجه شود اما نتیجه آن شاید به این زودی مشخص نباشد و در چند سال آینده دیده شود. این دو حراج حتماً زایش میکنند و پیشرفتهای بیشتری خواهند داشت. حراجهایی که تابهحال در ایران برگزار شده است، نخستین قدمها بوده و تردیدی نیست که قدمهای اول موفقترین کارها نیستند، بااینحال توانستند بسیار مفید باشند.
این خوشنویس افزود: یکی از تاثیرات حراجی این است که آثار یک هنرمند را از مجموعههای کوچک و ناشناخته جمعآوری کرده و آنها را ارائه میدهد و به این ترتیب خواهان آنها بیشتر میشود. وجود یک حراج هنری باعث میشود که اگر به عنوان مثال اثری از محمد احصایی ۲۰۰ میلیون تومان فروخته میشود جایگاه سایر هنرمندان رشته خوشنویسی و نقاشیخط هم مشخص شود و هنرمندان دیگر هم باید بپذیرند که در بازار هنر هر کسی رتبه و جایگاهی دارد. ممکن است نارضایتیهایی در جامعه هنری وجود داشته باشد و یا عدهای از هنرمندان خودشان علاقهای برای حضور در این رویدادها نداشته باشند، بااینحال نمیتوان فواید وجود حراجها را نفی کرد.
شیرچی ادامه داد: در حراج باید کارهای خوب و درجه اول در کنار کارهای دیگر قرار بگیرد و برگزارکنندگان تلاش کنند که هنرمندان مختلف را پوشش دهند تا دلخوریهای آنها نیز از بین برود. هنرمندان تا زمانی که در قید حیات هستند باید مورد اقبال و تکریم باشند و تا وقتی زنده هستند باید نکو داشته شوند تا خودشان را باور کنند.
او با بیان اینکه حراجها باید از کوچههای سیاسی بیرون آمده و افراد فرهنگی و اقتصادی هدایت آن را بر عهده داشته باشند، افزود: احساس من این است که حراجیها در ایران نتوانستهاند مردم خفته را به خود جلب کنند، بلکه خریداران سنتی یا مدیران و افراد سیاسی را جذب کردند. بعضی از سیاسیون ثروتمند چون از خانواده هنر نیستند ممکن است بعداً به حراج آسیب بزنند. درست است که باید این افراد هم برای ورود به فضای هنر تشویق شوند و خریدار آثار هنری باشند اما در هدایت و سیاستگذاری این رویدادها نباید نقش داشته باشند.
این خوشنویس ادامه داد: حراجها در ایران هنوز نتوانستهاند محلی مشخص و بنیادی با نام حراج به وجود بیاورند. حراجهایی مانند ساتبیز، کریستیز و... ساختمانهای مجلل و شناخته شده دارند و پر از آثار هنری هستند. اگرچه این مجموعهها در طول چندین سال به وجود آمدهاند اما کار هوشمندانه این است که در ایران هم حراجها چنین مرتبه و جایگاه عالی را برای خود ایجاد کنند.