سرویس تجسمی هنرآنلاین: افشین شاهرودی، عکاس، شاعر و مترجم در گفتوگو با هنرآنلاین درباره گذران دوران کرونا گفت: در جریان شیوع این بیماری رفتارهای اجتماعی همه ما تغییر کرد و من هم مانند سایر افراد جامعه مدتی در قرنطینه بودم. در این مدت به مطالعه، نوشتن مقاله، سرودن شعر، طراحی و مرتب کردن عکسهایم پرداختم. گاه نیز با رعایت موارد لازم برای عکاسی بیرون میرفتم. ناگفته نماند که در این مدت که برخلاف گذشته زمان بیشتری را در خانه گذراندم، به فراوانی آشپزی کردم و از پختوپزهای تازه و مزههای متنوع غذاها لذتی بردم که دریچه تازهای بود به روی زندگی. البته آشپزی همواره یکی از لذتهای زندگی من بوده و هست ولی روزهای قرنطینه با کشف تازهای از این لذت برای من همراه شد.
شاهرودی درباره عکسهای اخیر خود گفت: از آنجا که همهچیز در چندماه گذشته تحت تأثیر کرونا بود، بسیاری از عکسهای من هم در این مدت از این تأثیر بینصیب نماند. من سالها به عنوان عکاس مستند اجتماعی کار کردم، اما الان خود را یک عکاس مستند اجتماعی نمیدانم. در حال حاضر رویکرد اصلی در کارم، رویکرد هنری و به اصطلاح عکاسی آرت است. اما در شرایط کرونایی فعلی ردپای این تأثیر در عکسهای اخیرم بیآنکه روایتی را دنبال کرده باشم، به وضوح دیده میشود. من فکر میکنم در عکسهای اخیرم کار درخوری در ثبت و ضبط وقایع این روزها نکردم، اما به عنوان یک عکاس هنری دست تمام عکاسان مستندی را که به این امر مهم همت کردند، میفشارم.
او با اشاره به طراحیهایی که در این مدت با موضوع کرونا انجام داده است گفت: از سالها پیش همیشه در کنار عکاسی و شعر، گاه طراحی هم میکردم. تصویر همواره حضور معنادار و هدفمندی را در زندگی انسان داشته است. از نخستین غارنگارهها تا امروز که تکنولوژی امکان تهیه عکس و تصویر را از جاها و موضوعاتی برای ما فراهم کرده که امکان حضور فیزیکی و مشاهده عینی آنها وجود ندارد، تصویر همیشه با شئون مختلف زندگی انسان آمیخته بوده است. این آمیختگی در دنیای امروز در زمینههای مختلف علم، اجتماع، فرهنگ و سیاست آن چنان درهمتنیده است که حتی تصور جدایی آنها نیز امکانپذیر نیست.
شاهرودی ادامه داد: خاستگاه همه هنرهای تصویری برای من صرفنظر از ظرفیتهای بیانیشان یکی است. آنچه آنها را از هم متمایز میکند تکنولوژی و شیوههای اجرایی آنها است. طبیعتا وقتی تکنولوژی تفاوت دارد ظرفیتهای متفاوتی هم در هنرهای تصویری مختلف به وجود میآید، بیآنکه بتوانند جای یکدیگر را بگیرند. گاه چیزی در ذهن هنرمند وجود دارد که با عکاسی قابل بیان نیست اما با طراحی یا نقاشی بهتر نمود پیدا میکند. گاه نقاشی پاسخگوی ذهنیات هنرمند نیست، ولی عکاسی میتواند بیانگر این امر باشد. همه اینها بستگی به آن چیزی دارد که آن لحظه در ذهن هنرمند وجود دارد. اما به عنوان یک عکاس باید بگویم عکاسی بیش از تمام هنرهای تصویری دیگر به تکنولوژی وابسته است.
او که به مدت چند سال فصلنامه عکاسی خلاق را منتشر میکرد با بیان اینکه آخرین شماره این فصلنامه سال ۹۳ منتشر شد، افزود: شرایط اقتصادی بهگونهای بود که دیگر امکان انتشار فصلنامه را نداشتیم، زیرا نشریاتی که با بودجه شخصی منتشر شده و از جایی کمک نمیگیرند، برای ادامه انتشار با مشکل مواجه میشوند. درست است که رسانههای جدید تأثیر زیادی بر کم شدن اقبال نشریات چاپی داشتند و دارند ولی جامعه هنوز به رسانههای مکتوب گرایش دارد، اما میتوان پیشبینی کرد که نسل جوان و نوجوان که با فضاهای مجازی مأنوستر هستند در آینده شرایطی را به وجود آورند که اقبال به رسانههای مکتوب کمتر شود. قطعا در آینده به جایی میرسیم که رسانههای مکتوب کنار بروند، اما هنوز زمان این مسئله فرا نرسیده است.