سرویس تجسمی هنرآنلاین: سعید شهلاپور در گفتوگو با هنرآنلاین درباره گذران دوران کرونا گفت: تمام عمر من به این شکل گذشته است که صبح بیدار میشوم و در آتلیه تا شب مشغول کار هستم. گاه پیش میآید که چندین روز کسی را نبینم و با دیگران رابطه نداشته باشم، بنابراین در دوران قرنطینه و شیوع کرونا نیز به همین منوال زندگی خود را ادامه دادم و چیز جدیدی از نظر من رخ نداده بود.
او با اشاره به مشکلات ناشی از شیوع کرونا افزود: ما ملتی هستیم که روزگار سختی را گذراندیم، اما این روزگار کرونا از روزهای ۸ سال جنگ که سختتر نیست. پس باید کارمان را بکنیم و در این شرایط دیدیم که فعالیتهای خوبی هم انجام شد. موسیقیدانها اجراهای گروهی از راه دور داشتند و من از دیدن آنها بسیار لذت بردم. این کارها بسیار خوب است و همبستگی و دوستی را نشان میدهد. این کارها زاییده همین دوران است و هنرمندان از موقعیت استفاده کردند تا مردم را به دوست داشتن یکدیگر تشویق کنند. ایمان دارم که در سالهای آینده جهان نمیتواند به همین پاشنه بچرخد و دیگر ملتها حاضر نمیشوند علیه یکدیگر اسلحه به دست بگیرند و همه اینها زاییده همین شرایط است.
این هنرمند افزود: ما ایرانیها از دوران باستان معتقد بودیم که در هر شری، خیری وجود دارد و در هر خیری، شری هست. آدم خلاق آن بخش خیر را میگیرد و گسترش میدهد تا شر از بین برود. کارهای هنری که خلاقانه انجام شده کار همان کسانی است که با امر خیر به شر حمله میکنند.
شهلاپور درباره تأثیرات شرایط فعلی بر آثار هنری گفت: وقتی اتفاقی رخ میدهد، روزنامهنگار همان روز عکسالعمل نشان میدهد، منتقد و مفسر یک هفته بعد واکنش نشان میدهد، اما یک محقق جامعهشناس ممکن است بعد از ۳۰ سال یک حادثه را بررسی کند. هنرمند نیز همینطور است. وقتی اتفاقی میافتد کاریکاتوریست سریع واکنش نشان میدهد، اما نقاش و مجسمهساز ممکن است بعد از سی سال اتفاقات این روزگار را در آثار خود انعکاس دهند. همانگونه که اتفاقات جنگهای مختلف را عدهای از هنرمندان در همان زمان به شکل شعاری نمایش میدهند، اما عدهای از هنرمندان هستند که پس از چندین سال یا دهه تجربیات زیستی آن دوره را در کارشان میتوان دید.
او با ذکر خاطراتی از دوران جوانی خود، گفت: زمانی که ما دانشجو بودیم و حتی پس از فارغالتحصیلی، عقیده داشتیم که سالها طول میکشد تا معروف شویم و آثارمان خریدار داشته باشند. حتی در ۴۰ و ۵۰ سالگی هنوز برایمان سخت بود که نمایشگاهی برگزار کنیم زیرا فکر میکردیم آثارمان هنوز به آن درجه از کیفیت نرسیده است که آنها را نمایش دهیم. اما الان هر زمان که به تهران میآیم چند نمایشگاه را میبینم و همیشه احساس میکنم که انگار این کارها را قبلا جایی دیدهام. البته منظور من این نیست که کارها کپی هستند، اما مشابه آنها بارها در نمایشگاههای دیگر یا اینترنت دیده شده است. با دیدن نمایشگاهها آلودگی بصری در ذهنم به وجود میآید و فکر میکنم بسیاری از هنرمندان جوان هنوز وقت نمایش آثارشان نرسیده است و باید بارها کارهای خود را تکرار کنند نتیجه درستی به دست آورند.
شهلاپور ادامه داد: الان میبینم بعضی از شاگردان دانشکده هنر که قبلا به آنها درس میدادم و آن زمان کار را جدی نمیگرفتند و فعالیت چندانی نداشتند هماکنون در اینستاگرام حضور دائم دارند و درباره همهچیز اظهارنظر میکنند، اما آنهایی که پرکار بودند الان هم بدون ادعا و تظاهر مشغول کار هستند و شاید چندان هم شناخته شده نباشند. اشکالی ندارد که هنرمند بخواهد کار خود را نمایش دهد یا در جاهای مختلف حضور داشته باشد، اما گاهی اوقات میبینیم که افرادی یک کار خیلی معمولی را طوری ارائه میدهند که قصد خودنمایی دارند. البته این مسئله مختص جوانها نیست و هنرمندان میانسال زیادی را هم میبینیم که دوست دارند خود را بیشتر از آنچه هستند نشان دهند. این موضوع درباره ستارههای سینما قابلپذیرش است چون آنها مجبور هستند خودشان را دائم نشان دهند و شغل آنها اینگونه ایجاب میکند که حضور بصری داشته باشند، اما درباره هنرمندان رشتههای دیگر اینگونه نیست. گفتگوهای آنلاین در این روزها فراوان شده است که تعدادی از آنها بهحق و درست است اما در بعضی از آنها صحبتهای چندان ارزشمندی وجود ندارد.
این مجسمهساز ادامه داد: در سالهای اخیر تعداد مدارس هنری به شدت رشد داشته است که بهخودیخود نکته بدی نیست، اما موضوع این است که چه کسانی در این مدارس تدریس میکنند و خروجی آنها در چه سطحی خواهد بود. کشور ما در چند دهه اخیر به کمیت بیشتر از کیفیت توجه داشته است، اما در هنر باید به کیفیت بیشتر توجه شود.