سرویس تجسمی هنرآنلاین: محبوبه کاظمی دولابی، مدیر گالری ترانه باران و بنیانگذار حراج باران است که با راهاندازی حراج تخصصی خوشنویسی، توانسته نگاههای اقتصادی را به خطوط فارسی جلب کند. در روزگاری که شیوع بیماری کرونا باعث تعطیلی فعالیتهای فرهنگی و هنری شده و مشکلات اقتصادی ناشی از آن، ادامه این فعالیتها را در هالهای از ابهام فرو برده است، با محبوبه کاظمی گفتوگویی پیرامون شرایط فعلی هنر و روزگار پساکرونا داشتیم.
چندی پیش اعلام شد که گالریها با شرایط خاصی مانند ممنوعیت برگزاری افتتاحیه امکان بازگشایی دارند. برنامه شما در این برهه چیست؟
به هر حال کرونا ویروس آسیبهای غیرقابل باوری به هنر و بدنه هنر وارد کرده است، زندگی و معیشت اکثریت جامعه هنری به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و هر روز که میگذرد عمق فاجعه بیشتر نمایان میشود. فکر کنم این روند حالا حالاها ادامه دارد و دولت برای جلوگیری از این سیر قهقرا باید چارهاندیشی اساسی کند؛ زیرا به زودی اندک شغلهایی که جامعه هنری داشت از میان خواهد رفت و فقر و سرخوردگی جایگزین آن میشود. از نظر من بدون تعارف واکنش دولت به فاجعهای که برای هنر رخ داده متناسب نبوده و تا این لحظه نتوانسته باری از دوش هنرمندان بردارد. باز کردن گالریها بدون امکان برپایی افتتاحیه و جلوگیری از حضور پرتعداد مخاطبان را هم شاید نوعی رفع تکلیف برای مسئولان میتوان ارزیابی کرد. نفس گالریگردی به معنی نمایش آثار هنری برای مخاطب و حضور پرشمار مردم است و اگر قرار باشد کسی در گالری نباشد، برگزاری نمایشگاه چه معنایی ندارد. من از انجمنهای هنری میشنوم هر روز مراجعان برای دریافت کمک هزینه زندگی بیشتر میشود و انجمنها هم که تمکن مالی ندارند. در فقدان گالریها و بازار فروش واقعا راهکار چیست؟ اینکه محدودیت فعالیت گالریها را برداشتیم، پاک کردن صورت مسئله است آن هم در حالی که گالریدارها اولین گروهایی بودند که به خاطر سلامتی مخاطبین و احترام به سلامت جامعه کار خود را تعطیل کردند.
من این موضوع را به مسئله حمایت از حوزه فرهنگ و هنر ربط میدهم. با توجه به شیوع کرونا و تعطیلات مشاغل، اخیراً گالریها به عنوان یکی از مشاغل هنری محاسبه شدند تا در سایتی که از سوی دولت اعلام شده است اعلام خسارت کنند و دولت از آنها حمایت کند. اما مهمترین مشکل و اشتباه از نظر من این است که معیار تشخیص خسارت برای گالریها را بر اساس نیروی انسانی قرار دادهاند. یعنی گفته شده است هر گالری اعلام کند چند کارمند دارد تا بر اساس هر نیروی کار، مبلغی به عنوان وام به گالریدار پرداخت شود. این در حالی است که یک گالری با دهها نیروی انسانی در فضای خارج سازمانی کار میکند و برای چند صد هنرمند اشتغالزایی میکند، درحالیکه شاید در محل گالری تنها مدیر آن مشغول کار باشد.
نمیتوان همه افراد را با یک نسخه درمان کرد، زیرا هر شغلی ویژگی خاصی دارد. اگر قصد دارند به گالریها کمک کنند باید این امکان را فراهم کنند که هر گالریدار بر اساس نیاز خود تقاضای وام کند و طبیعتاً باید برای این مقداری که تقاضا کرده است دلایل و مدارکی ارائه دهد. درعینحال مبلغی که به عنوان وام در نظر گرفته شده است حتی کفاف اجاره بسیاری از گالریها را نیز نمیدهد.
شاید بخشی از گلایههای گالریداران در رویکردی ریشه دارد که بیش از یک دهه است در فضای تجسمی دنبال می شود، خیلی آگاهانه گالریدارها و هنرمندان تجسمی از گرفتن یارانههای دولتی فاصله گرفتهاند و بر اساس مولفههای بازار هنر به استقلال نسبی رسیدهاند اما در موقعیت تراژیک کرونایی ناگهان نیازمند کمک شدهاند و منابع دولت پاسخگوی این حجم از نیازها نیست.
با نظر شما موافق نیستم، دولت به کل فراموش کرده است گالریها نهادیترین بخش هنرهای تجسمی هستند و غیر از صدور مجوز و نظارت برای آنها؛ مسئولیتهایی هم در قبال گالریداران دارد. آیا تهیهکنندگان سینما در همین کشور این قدر بیپناه و بدون پشتواته هستند؟ یک مثال ساده میزنم: در همین جشنواره اخیر تجسمی فجر آن همه جلسه برگزار شد تا گالریداران حضور پررنگ داشته باشند، خود من با برپایی موزه رضا مافی در دل جشنواره فجر متحمل یک هزینه هنگفت شدم اما دیدید که در اختتامیه و آرای داوران دریغ از یک خط تقدیر و سپاس از همکاری گالریداران. ما این همه برای اعتلای هنر تلاش میکنیم، در بزنگاههای مهم حتی از آبرو میگذاریم اما در حد یک تقدیر خشک و خالی به چشم مسئولان نمیآییم. الان این چه ربطی به جیب خالی دولت دارد؟
پیش از این در مصاحبهای گفته بودید "بودجه داخلی هنر، کفاف توسعه اقتصاد هنر را نمیدهد". این روزها به نظر میرسد حتی خود مسئولین اتفاقنظر دارند بودجه دولتی هنر پاسخگوی نیاز هنر ایران نیست، در این زمینه راهکاری وجود دارد؟
اگر بخواهیم اقتصاد کشور را به شکل یک هرم ببینیم، رأس هرم دیدگاههای حاکمیتی است که مبتنی بر اقتصاد مقاومتی و جهش تولید است. بحث اقتصاد فرهنگی همیشه مدنظر رهبری بوده است و در سخنرانیهای خود بر توسعه آن تأکید داشتهاند. راهکارهای حل مسئله نیز در همین کلمات نهفته است.
اولین موضوع در اقتصاد هنر، دیدگاه سیستماتیک است که همه مسئولین به این اعتقاد داشته باشند که صنایع هنری و خلاق یکی از ارکان مهم اقتصاد هر کشوری هستند. در دنیا کشورهایی وجود دارند که بخش بزرگی از اقتصاد آنها مبتنی بر همین بخش است. با توجه به اینکه ایران هنرمندان زیادی دارد و صنایع مختلفی دارد که دارای ارزش هستند، میتواند به این شیوه تولید ثروت کند. من در زمینه اقتصاد هنر و سرمایههایی که در آن تبادل میشود تحقیقاتی داشتم و به این نتیجه رسیدم که اصولاً سرمایه داخلی کفاف آن را نمیدهد، بلکه باید محصولات در کشور تولید شده و بعد به کشورهای دیگر صادر شود. در صنایعدستی و بسیاری از هنرهای تجسمی باید به این شیوه عمل کنیم تا بتوانیم اقتصاد هنر را گسترش دهیم.
برای این کار هم سازمانها و نهادهایی که امکان آن را دارند باید تبلیغات وسیعی برای محصولات هنری ما در جهان انجام دهند. باید یک اکوسیستم شکل بگیرد که اقتصاد هنر را به عنوان یک رکن اصلی در اقتصاد کشور بشناسد. پس از آن راهکارهایی شکل میگیرد تا اقتصادمان را توسعه دهد و منجر به ارزآوری و گسترش و جذب سرمایههای بیشتر شود. در کنار آن برگزاری رویدادهایی مثل حراج، آرتفر، اکسپو و... باعث ثروتآفرینی میشود و ایجاد ارزشافزوده میکند. همه اینها اتفاقاتی است که در اقتصاد کلان ما نیز تاثیر میگذارد.
کارآفرینی در حوزه اقتصاد هنر جزء پیشنهادهای همیشگی شماست. در شرایط فعلی چه اقداماتی در این زمینه میتوان انجام داد؟
فرد کارآفرین همیشه راهکارهای منحصربهفردی برای خودش دارد. کارآفرینی یک موضوع اکتسابی نیست، بلکه خاصیت ذاتی است که در بعضی افراد وجود دارد و این خصوصیت فردی باعث میشود هرشخصی شیوه خودش را در کارآفرینی داشته باشد و فرصتها یا خلأهایی را ببیند که دیگران نمیبینند.
در دوران کرونا و پس از آن تنها راهکار برونرفت از شرایط بد این است که افراد کارآفرین در جلساتی حضور پیدا کنند و راهکارهای خود را ارائه دهند. این افراد کسانی هستند که در موقعیتهای خاص میتوانند به حکومتها کمک کنند تا شرایط بد اقتصادی را تغییر دهند. در این سه ماه که فعالیتهای ما تعطیل بود مطالعات و تحقیقات زیادی در زمینه بیماریهای واگیردار سالهای گذشته داشتم و متوجه شدم مهمترین راهکار برونرفت از این شرایط، استفاده از افراد کارآفرین است که راهکارهایی با کمترین خسارت و هزینه را ارائه میدهند.
البته کارآفرینی استانداردهای بینالمللی دارد، اما بسیاری از مواقع در ایران دیده میشود که تعریف اشتباهی برای کارآفرین وجود دارد. حمایتهای ناکارآمد باعث میشود سرمایهها تلف شود و درعینحال افراد با استعداد و کارآفرینهای واقعی دلسرد میشوند و نتایج مطلوبی هم به دست نمیآید.
به طور خاص حوزه خوشنویسی در این تحدید اقتصادی کرونا زده چه شرایطی دارد؟
وقتی یک آسیب اجتماعی یا بیماری واگیر پیش میآید باعث فروپاشی اقتصادی میشود و در همه مشاغل تاثیر میگذارد. در چنین مواردی افرادی که دارای مشاغل بزرگ هستند بیشترین آسیب را میبینند، این در حالی است که افراد ضعیفتر بیشتر جلبتوجه میکنند و همه افراد و کشورها ابتدا درصدد تأمین نیاز آنها برمیآیند. کسانی که دارای مشاغل بزرگتر هستند با نیروی کار زیادی در ارتباط هستند و آسیب دیدن آنها باعث آسیب دیدن نیروی کار تحت پوشش آنها میشود. در نتیجه کسانی که تولیدکننده هستند باید سرپا باشند تا بتوانند صدها نیروی کار را پوشش داده و حمایت کنند. در بحث هنر هم به همین شکل است و آن محورهای اصلی باید شناسایی شده و حمایت شوند. مهمترین بخش در بحث اقتصاد هنر گالریدارها هستند زیرا هر گالری که سر پا باشد، دهها هنرمند را زیر نظر دارد و اشتغالزایی میکند.
وقتی فروپاشی اقتصادی رخ میدهد اولین چیزی که اتفاق میافتد این است که حمایت از هنر کمتر میشود و فروشنده هنر زیاد میشود. بسیاری از افراد در این شرایط آثار هنری با ارزش مجموعه خود را میفروشند تا بتوانند کارهای اقتصادی خود را پیش ببرند و همین باعث بههمریختگی بازار هنر میشود و ارزش آثار جابجا میشود. در این شرایط خریدار تبدیل به تصمیمگیرنده اصلی میشود و میتواند با توجه به آثار زیادی که برای فروش ارائه شده است، قیمتهای آنها را پایین بیاورد.
اما در کنار این آسیبها کسانی هستند که به دلیل شرایط بد اقتصادی، جایی برای سرمایهگذاری پولهای خود ندارند و با توجه به اینکه سرمایهگذاری در هنر یکی از کم ریسکترین کارها است، در درازمدت به خرید آثار هنری رو میآورند. زمان زیادی طول میکشد تا این اتفاق رخ دهد و قطعا در کوتاهمدت سختی خیلی زیادی وجود دارد، اما بعد از این دوران رشد خوبی در حوزه هنر وجود خواهد داشت. در خوشنویسی هم با توجه به اینکه این آثار با تمدن ما ارتباط دارند و در موزهها و جامعه جهانی هنر کاملاً شناخته شدهاند، خرید این آثار یکی از بهترین سرمایهگذاریها است که بالاترین نرخ رشد را خواهد داشت.
برنامه شما برای برگزاری پنجمین حراج باران و برنامههای گالری ترانه باران در سال ۱۳۹۹ چیست؟
برای پنجمین حراج باران برنامهریزیهایی داریم اما هنوز نمیدانیم شرایط چگونه پیش میرود و در زمان سالانه برگزاری حراج، وضعیت جامعه از نظر سلامتی و اقتصادی چگونه است. صحبتهایی درباره حراج مجازی مطرح میشود، اما آثار خطی متفاوت هستند و اغلب باید توسط خریدار و کارشناسان آنها از نزدیک دیده و بررسی شوند. ضمن اینکه حراجهای مجازی معمولاً چندان موفق نبودهاند. امیدواریم با توجه به مشکلات بتوانیم بهترین راهحل را انتخاب کنیم و به دنبال راهکاری هستیم که بیشترین تأثیر را از لحاظ اقتصادی و تاثیرگذاری اجتماعی داشته باشد.
برنامهریزیهایی هم برای گالری ترانه باران کردهایم و شروع برنامهها را بعد از شهریور ۹۹ در نظر گرفتیم. در این مدت آسیبهایی به همه مشاغل خورده است و گالریها جزء اولین گروههایی بودند که تعطیل شدند. اما رفتار مسئولین در این مدت دلسردکننده بود و به نظر میرسد هیچ توجهی به این حوزه کاری نشده است. برای هنرمندان هم اگرچه دوران قرنطینه از نظر مالی سخت بود، اما درعینحال فرصتی ایجاد کرد تا آثار زیادی خلق کنند. در این دوران تولید هنری زیاد شده است و اینها سرمایههای حوزه هنر هستند. حالا نوبت گالریها است که در آرامش خاطر و با داشتن حمایت کافی فعالیت کنند و آثار هنرمندان را ارائه دهند.