سرویس تجسمی هنرآنلاین: تاها بهبهانی از بزرگان عرصه هنرهای تجسمی و نمایشی است؛ هنرمندی که اگرچه تحصیلاتش در زمینه تئاتر بوده اما در عرصه مجسمهسازی و نقاشی از چهرههای شناخته شده هنر ایران است. تاها بهبهانی در نوروز سال 95 میهمان هفتسین هنرآنلاین بود که در این ایام نگاهی داریم به گفتههای نوروزی این هنرمند...
معمولا در ایام نوروز چه میکنید؟
از تعطیلات نوروز برای جبران و به اتمام رساندن کارهای عقب افتاده استفاده میکنم.
کدام بخش از آیین نوروز را بیشتر دوست دارید و به آن توجه میکنید؟ در زمان پهن کردن سفره هفت سین به کدام بخش بیشتر اهمیت میدهید؟
بگذارید یک نکته جالب برایتان بگویم، ما تنها کشور در دنیا هستیم که یک سابقه 2500 ساله در هنر چیدمان داریم. بانگاهی به سفره هفت سین میبینید که هنر چیدمان در منازل ما اتفاق میافتد و این چیدمان با بضاعت هر کسی و در حد خودش شکل میگیرد. سنجد روستایی در ظرف گلی خودش قرار میگیرد و فرد پولدار هم در ظرف نقره خودش، ولی به هر ترتیب این اتفاق میافتد در حالی که در هیچ کجای دنیا این امر وجود نداشته و ندارد. هر چیزی در هر رشتهای، مثلا هنر مفهومی و چیدمان که فکر میکنند از آن طرف آمده است وقتی کنکاشی در باب آن میکنیم ریشههایش را در سرزمین خودمان پیدا میکنیم. فقط باید این نکات گفته شود و نسل پیش رو بداند و مرعوب اتفاقات غرب نشود. اگر امروز به آن سفره هفت سین علاقه دارید به این علت است که پدر شما با علاقه از آن یاد کرده است و هر سال این اتفاق افتاده است و این در شما نهادینه شده است. سنت بسیار قشنگی است و همین نکات و آیینهاست که به یک مملکت هویت و شخصیت میدهد و ریشههای یک مملکت، فرهنگ و مردمش را میسازد. من همیشه به پای این رسوم ایستادهام و سعی کردهام در جهت حفظ این رسوم تلاش کنم.
اما در قسمت دوم سوال شما باید بگویم، من آینه را بیشتر دوست دارم چون آینه برای من نشاط به همراه میآورد. مولانا به شمس گفته بود که تو مثل آینهای که خدا را در تو میبینم. در آینه خیلی چیزها را میتوان دید. عظمت کائنات را در آینه میتوان دید. ما بسیاری از تصاویری که میبینیم تصاویر مجازی است که وقتی در آینه میافتند حقیقی میشوند.
آقای بهبهانی حال و هوای عید این روزها با حال و هوای عید سالهای کودکی شما چقدر متفاوت است؟ خاطرهای که از سفره هفت سین و عید نوروز در ذهن شما مانده چیست؟
شاید کنجکاوی ما برای رفتن به خانه اقوام و دیدن اینکه عید باعث چه تحولی در زندگی آنها شده است، نسبت به کودکان امروز بیشتر بود. امروزه به علت وجود تکنولوژی به راحتی از منزلتان با یک قاره دیگر در تماس هستید و تصاویر را میبینید و خیلی از مسائل تعاریفشان عوض شده است. از سوی دیگر بسیاری از مسائل هم اصولش برای ما با گذشته تفاوتی نکرده است، اما نوع نگاهمان تغییر کرده است. نوع نگاه یک بچه در آن زمان تا سر کوچه بود، ولی نگاه یک کودک امروزی در قاره دیگری است که خاله و عمو و دایی در آن زندگی میکنند. نگاه امروز گسترده شده و جهان بینی در کودک ظهور پیدا کرده است در حالی که این جهان بینی در گذشته در بزرگسالان بود نه در کودکان.
بهترین عیدی که تاکنون گرفتید چه بود؟
معمولا برای بچهها بهترین عیدی در کودکی ما پول بود، شمردن میزان عیدیهایمان تا سیزدهمین روز فروردین صد بار اتفاق میافتاد و خودش لذت بزرگی به همراه داشت. این هم به این دلیل بود که درآن زمان، به جز نوروز پول در اختیار بچهها نبود. امروز بچهها به راحتی معادل حقوق یک کارمند، پول توی جیبی دارند ولی ما با یک قناعت دیگری بزرگ شدیم. اما اگر بخواهم به بهترین عیدی که در بزرگسالی گرفتم اشاره کنم میتوانم به یکی از شاگردانم اشاره کنم که سی سال پیش شاگرد من بود و امروز جزو یکی از ده دانشمند بزرگ آمریکاست، خانم نادی گلستان که وقتی میبینم در ایام عید هنوز هم به من لطف دارد و با من تماس میگیرد، بسیار خوشحال میشوم و این بهترین عیدی برای من است.
با توجه به اینکه شما سالها تدریس کردید، بیشتر بر چه موضوعاتی تاکید دارید؟
من در تمام مدتی که در دانشگاه تدریس کردم سعی داشتم به هنر اصیل ایران برگردم. حتی سالهایی که در زمینه هنرهای نمایشی تدریس میکردم یکی از کسانی بودم که مقالات متعددی در مورد ریشههای تئاتر سنتی ایران و تئاتر آیینی و شخصیتهای تئاتر عروسکی ایران نوشتم. آن زمان عده زیادی فکر میکردند اگر کسی به سنتهای تئاتر ایران توجه کند یک آدم مرتجع است. آوانگارد بازی و هماهنگی با تئاتر اروپا خیلی متداول بود و زیاد توجهی به هنر سنتی خودمان نمیشد. در زمینه نقاشی هم من یکی از کسانی بودم که تلاش کردم شخصیت واقعی کمالالملک را به شاگردانم معرفی کنم، چون عدهای به دلیل کمسوادی فکر میکردند کمالالملک زمانی که از اروپا برگشت باید مکتب امپرسیونیسم را با خودش میآورد، اما هیچ توجهی به شرایط جامعه آن زمان و نوع حکومت نداشتند. بنابراین سعی من همیشه این بود که ما به اصالتهای خودمان بیشتر توجه کنیم ولی بعدها دانشگاهها زیر سلطه هنر اروپایی قرار گرفتند و انقلاب رسانهای هم باعث شد ما از خودمان غافل شویم. اگر امروز اقبالی در نمایشگاههای من میبینید به این دلیل است که در ضمیر ناخودآگاه بسیاری از آدمها گمشدهای هست که در نمایشگاههای من با آن مواجه میشوند و در آنها خرسندیای ایجاد میکند که ممکن است کوتاه مدت باشد، اما برای من غنیمت است.
در لحظه تحویل سال مهمترین دعایی که میکنید چیست؟
خیلی زمانها متاثر میشوم، ولی از خدا همیشه خواستهام که لطف و مرحمتش را به مردم مملکت من بیشتر کند و مردم ما قدر آن چیزی را که دارند بدانند و درک درستی از زندگی داشته باشند و خودم بیشتر از همه.