سرویس تجسمی هنرآنلاین: دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در راستای معرفی و حمایت از هنرمندان شهرستانها، بخشی با عنوان "چارخونه" را در این دوره از جشنواره ایجاد کرده است که این روزها در موسسه صبا در معرض دید مخاطبان است. در این بخش که نام "گفتگوی هنر عکاسی استانها" بر آن نهاده شده است، هنرمندان عکاس از شهرهای مشهد، زاهدان، زنجان، یاسوج، شهرکرد، بیرجند و گرگان، با تک عکس یا مجموعه عکسهایی حضور دارند که اغلب به آیینهای محلی، ویژگیهای اقلیمى و فرهنگ بومی پرداختهاند.
مهلا عربیخان از مشهد در مجموعه "شاهدان از یاد رفته" چند قاب عکس را کنار هم قرار داده است که در آنها تصویری از زنان میانسال دیده میشود. این تصاویر در واقع بخشی از شناسنامه این افراد است که قسمت نام و مشخصات آن دیده نمیشود اما هرکدام از چهرههای ناشناس متعلق به یک مادر شهید است. بر روی عکسها گلدوزیهایی با نخهای رنگی انجام شده و تصاویر ساکت و رنگباخته، سرشار از حس زندگی شدهاند. این هنرمند، مادران شهید را به اثر هنری تشبیه کرده که نفیستر از آن تاکنون ساخته نشده است و صبوری آنها همه را مسحور میکند.
علی سعیدی از مشهد در چیدمان "داستانهای ناتمام" صندوقچه چوبی را نمایش داده است که در آن عکسهای قدیمی دیده میشود. این عکسها برای بسیاری از ایرانیان آشناست و متعلق به دورهای است که زائران حرم امام رضا (ع) با مراجعه به عکاسیهای اطراف حرم مطهر، تصویری از خود را در مقابل بارگاه امام رضا (ع) کلاژ میکردند. این عکسها بر دیوار بسیاری از خانه دیده میشد تا خاطرات خوش سفر را برای صاحبان آنها همیشه زنده نگه دارد. اما این مجموعه با استفاده از عکسهایی به وجود آمده است که صاحبانشان برای دریافت آنها مراجعه نکردهاند و عکسها سالیان طولانی در انبار عکاسخانهها باقی مانده است.
مجموعه "هویت خاک خورده شهر" اثر محمد حامد اسدی از مشهد است که در آن عکسهای قدیمی را شاهد هستیم که به شکلهای مختلف به نمایش درآمدهاند. عکسهایی از افراد عادی که هیچ دلیلی برای شناخته شدن یا ثبت شدن در تاریخ ندارند. به عقیده هنرمند، این عکسها جز برای آگهی ترحیم در روزنامه استفاده نخواهند شد. این قابها بخشی از تاریخ زندگی آنهاست که در گذر زمان خاک میخورد و مخاطبی غیر از افراد خانه ندارند.
محسن کابلی از گرگان در مجموعه "آت اوغلان" به جایگاه مهم اسب در زندگی ترکمنها پرداخته است. کودکان ترکمن از آغاز زندگی با اسب انس میگیرند و عشق آنها به اسب تا حدی است که گاه آن را بالاتر از خانواده خود میدانند. بخش مهمی از اقتصاد مردم ترکمن از طریق اسب تأمین میشود و این یکی دیگر از دلایل جایگاه مهم آن در زندگی مردم است. در عکسهای این مجموعه به شکلهای مختلف شاهد ارتباط میان ترکمنها و اسب هستیم. گاه اسبهای در حال تمرین و مربی آنها را میبینیم و گاه اسب را در حال کورس و در زمین مسابقه میبینیم. اما در تعدادی از عکسها خود اسب به شکل مستقیم حضور ندارد بلکه انبوه جمعیتی را میبینیم که با چشمان نگران یا امیدوار به نقطهای دوردست که همان میدان مسابقه است چشم دوختهاند.
محمد نظری از زنجان نیز در مجموعه "رویاهای پراکنده" به ارتباط اسب با انسان پرداخته است، اما او فضایی خیالگونه را به تصویر کشیده که از میان واقعیت بیرون آمده است. مناظر طبیعی مه گرفته که اسبی تنها یا همراه با انسان در آنها دیده میشود، فضایی وهمآلود را به وجود آوردهاند که تصویرهای ذهنی هنرمند را بازنمایی میکنند.
مجموعه "خشکسالی در هامون" اثر صادق سوری از زاهدان است که یکی از مشکلات اساسی مردم منطقه را به تصویر کشیده است. خشکسالی شدیدی که در استان سیستان و بلوچستان به وجود آمده و خشک شدن آب دریاچه هامون به دلیل سدسازی در افغانستان، باعث شده است پوشش گیاهی منطقه به شدت کاهش یافته و گرد و خاک به حدی در فضا وجود داشته باشد که غلظت ذرات معلق گاه به بیش از ۶۰ برابر حد مجاز برسد. خشکسالی و طوفان شن باعث نابودی مشاغل بومی، افزایش بیماریهای گوناگون و در نتیجه مهاجرت مردم به شهرهای دیگر شده است. سوری در عکسهای وهمانگیز خود فضایی خاکآلود و غبار گرفته را نمایش داده است که رنگ اُکر آنها، رنگ هر روز زندگی مردم است. آنچه در این عکسها میبینیم ساختمانهای نیمه ویران است که ساکنین آنها مهاجرت کردهاند یا کودکانی که در میان خاک معلق در هوا مشغول بازی یا بازگشت از مدرسه هستند.
عبدالرحمان مجرد از اردبیل در دو تابلو با عنوان "احتضار" به محیط زیست و تخریب آن توسط انسان پرداخته است. با توجه به اهمیت فراوان طبیعت برای عباس کیارستمی و تکرار عناصر طبیعت در آثار او، هنرمند این تابلوها را با یاد و آثاری از کیارستمی به وجود آورده است. در این تابلوها دو عکس از کیارستمی بر روی زمینه قرار گرفته که یکی از آنها عکسی از درختان در منظره برفی و دیگری تک درختی در میان دشت است. اما بیشتر سطح عکس با مواد برجستهای پوشیده شده که در واقع پلاستیکهای ذوب شده هستند و باعث میشوند چیز زیادی از عکس دیده نشود و طبیعت زیر بار مواد مصنوعی مدفون شود.
مریم آل مؤمن دهکردی از شهرکرد در آثار خود به نمایش بخشهایی از زندگی مردم منطقه پرداخته است. از رقصهای گروهی در جشنها و آیین بردن عروس به خانه جدید گرفته تا زندگی عادی و آدمهای در حال کار روزمره یا طبیعت و فضای ایل بختیاری مواردی است که در این عکسها دیده میشود. آل مؤمن تداوم آداب و رسوم زندگی کوچنشینی و پایبندی مردم به آنها را به تصویر کشیده است.
رضا خالدی از بیرجند در مجموعه "دوتوک" باز هم به زندگی مردم منطقه پرداخته است. او یک عروسک محلی که توسط اهالی روستا ساخته میشود را به عنوان نماد زن بلوچ با پوششی سرشار از تزیینات معرفی میکند. این عروسک تنها یک بازیچه نیست بلکه فرهنگ و تاریخ مردم منطقه را در خود دارد. در تعداد دیگری از این عکسها زندگی روزمره مردم، بازیهای کودکانه، محیط زندگی و طبیعت منطقه دیده میشود و مخاطب میتواند آشنایی نسبی با آن جغرافیا پیدا کند.
اما مهدیا مصباحی از مشهد با یک تک عکس در این نمایشگاه حضور دارد. "روز آزادی زن" عنوان عکس صحنهسازی شده است که با حضور بازیگران تئاتر به بازسازی واقعهای تاریخی پرداخته است. پس از آنکه در سال 1314 قانون کشف حجاب تصویب شد، سال 56 در سالگرد این روز در مشهد گروهی از زنان با حجاب به راهپیمایی پرداختند. آنها مورد ضرب و شتم ماموران شهربانی قرار گرفتند و مردان دیگری امکان فرار و مخفی شدن آنها را فراهم کردند. در این تصویر چند صحنه از وقایع آن روز بازسازی شده و به یک تصویر واحد تبدیل شده است.
اسحاق آقایی از یاسوج در مجموعه "سرودی برای زندگی" به تخریب ناآگاهانه طبیعت توسط مردم محلی پرداخته است. کهکیلویه و بویراحمد با جنگلهای انبوه خود هم اکنون به منطقهای با مراتع فقیر تبدیل شده است زیرا سالهای طولانی درختان و بوتهها به عنوان سوخت و خوراک دام مورد استفاده قرار گرفته و حال جایگزینی ندارند. آقایی در این مجموعه به شکل غیرمستقیم نقش درختان در زندگی مردم را به تصویر کشیده و درباره یک فاجعه زیستمحیطی هشدار داده است.
ساره فتاحی از مشهد در مجموعه "خانه ملیحه" گزارشی تصویری از وضعیت روزمره خانه یک زن را ارائه کرده است. زنی که خانه خود را تبدیل به مهدکودک کرده و از کودکان همسایه مراقبت میکند. این عکسهای سیاه و سفید تا حد زیادی شادی و هیجان کودکان را پوشانده است تا چیزی که بیشتر به چشم میآید، محیط خانه و ساکنان اصلی آن باشد که در حضور مهمانان هر روزه، تغییر ماهیت پیدا کردهاند.
محمود بازدار از مشهد در مجموعهای با عنوان "لطفا بر روی این تصاویر مطلب ننویسید" تصاویر سیاه و سفید قدیمی مرتبط با جنگ ایران و عراق را به کار برده است که روی آنها با انواع خودکار و قلمها با دست خطهای مختلف نوشتههای گوناگون، یادگاری، امضا، شعر و... دیده میشود. این آثار با الهام از تابلوهای یادمان جنگ به وجود آمده که در مناطق جنگی بر سر راه گروههای راهیان نور قرار گرفته و مردم بر روی آنها یادگاری نوشتهاند تا حضور خود در مناطق جنگی را ثبت کنند و با آن پیوند داشته باشند.
دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر تا 5 اسفند در موسسه فرهنگی هنری صبا واقع در خیابان طالقانی، ابتدای خیابان برادران مظفر میزبان علاقمندان به هنر است.