سرویس تجسمی هنرآنلاین: پیشتر هم از عکسهای مستند و خیابانی سعید فلاح فر نوشتهام. او دوباره با این عکس نشان داد در این ژانر، نابغهای فرصتطلب (در اصل معنای لغوی آن) است و برخلاف ظاهر و آنچه در میان انبوه عکسهای حاضر در رسانهها و فضای مجازی رایج است، تعمق و زبانی منحصربهفرد دارد. به ویژه اگر بدانیم در تعریف شخصی خود تمایلی به دخالت و چیدمان این دست عکسها و موضوعات نشان نمیدهد. فلاح فر مینویسد. هم در حوزه شعر و داستان و هم در ترکیب مقالات تخصصی. بنابراین کاملاً بر داستانپردازیهای ذهنی و ظرفیتهای زبانی و روایی و ارتباطات خیالی و منطقی اجزاء یک اثر منسجم تسلط دارد. از طرفی دانشآموخته حفاظت از ابنیه تاریخی و میراث فرهنگی است و دوران تحصیلی خود را به فراگیری مفاهیم مهمی مثل "هویت" و "تاریخ" گذرانده است. در جامعهشناسی و مطالعه عملی رفتارهای اجتماعی بسیار دقیق و حساس عمل میکند. تصور همنشینی این خصوصیات ظاهراً متفاوت همان چیزی است که از او عکاسی صاحب اندیشه و دغدغهمند ساخته است. تا جایی که تصویر برای او فقط بخشی از لابیرنت بزرگ اثر محسوب میشود.
"عکس" باز هم بدون عنوان و بدون عکس نوشتههای مرسوم بوده و از دو محدوده کاملاً متمایز تشکیل شده است. یکی بنایی کهنه و پنجرهای شکسته در زمینه با اشارهای تلمیحی به سایه شاخههای خشک و بیبرگ زمستانی و دیگری عابری بی چهره که گویی نماینده زمان حال است در سطحیترین بخش عکس. چندان سطحی که انگار به واسطه برش بدن توسط کادر پائین، بیرون زده و حتی خارج از ترکیب اصلی عکس قرار دارد. لکه رنگهای کوچک اما درخشان در دو سوی عکس تأکیدی است بر بیرنگی مرکز تصویر که نباید به اشتباه به سیاه و سفیدی عکس مرتبط شود. زمینه غرق نور طلایی اما با سایههای بلند و رو به افول است و لایه جاری پیشین در تاریکی، ابهام و سردی. زمان در حرکت حال برخلاف زمان بازمانده گذشته؛ با حداقل جزئیات و بدون عناصر متنوع ثبت شده است.
ورودی ساختمان نیمه کاره و مسدود دیده میشود. شخصیتی که زمان حال را نمایندگی میکند، با پوشهای در دست، بدون شخصیت فردی، برگشته و به پشت نگاه میکند. به سادگی میتوان نگرانی و اضطراب را در زبان بدنش پیدا کرد. پشت سر زمان حال چه چیزی میتواند برای او تا این حد جالب و حساس باشد؟ سمت نگاه او دیوارهای موقت به چشم میخورد که برخلاف ساختار و سازه ناپایدار، رنگ تند و فریبندهای دارد. در مجموع روایتی کامل و تأویلپذیر که جز با پویایی، سرشاری، سرعت عمل ذهنی و انتخاب هوشمندانه نمیتواند به یک قاب درست تبدیل شود. عکس، همچون زبان کلامی عکاس، ظاهری موجز، سهل و صد البته ممتنع دارد که در خاطر مخاطب تکثیر و تعمیم و تعبیر خواهد شد.