به گزارش هنرآنلاین، سومین روز از نشستهای هشتمین دوره رویداد ده روز با عکاسان ایران، عصر روز سهشنبه 12 آذر با حضور هنرمندان، استادان، منتقدان و پژوهشگران هنر در گالری تابستان خانه هنرمندان برگزار شد.
در بخش نقد نمایشگاه دکتر فؤاد نجمالدین گفت: دغدغهای که حداقل در حوزه عکاسی بسیار مورد توجه قرار میگیرد، بحث بازتاب در تصویر است. محصول عکاسی تصویر است و قاعدتاً اگر که هنر است باید در دامنه چیزهایی قرار گیرد که باید در کنار نقاشی داخل هنرهای تجسمی قرار گیرد. تصویری که میسازیم حتماً باید حاصل یک ذهن اندیشندهای باشد و حتماً باید محصول، یک بیان تصویرمحور اندیشمندی باشد.
وی ادامه داد: کنشی که عکاسی انجام میدهد، ثبت کردن مکانیکی فضای زیسته روبروی دوربین است. بهاینترتیب که هر لحظه که تولید تصویر را آغاز میکنیم، هر آن چیزی که روبروی دوربین است، بهطور مکانیکی ثبت شود و محصول صفحه در هر نقطه از آن یک ما به ازای فیزیکالی حتماً در جهان وجود دارد. عکاسی در شکل تعریف ذهنی خودش چنین چیزی است و این عکاسی را عکاسی ناب نیز تعریف کردهاند. در نقاشی ایده آل ما الزاماً هیچ نیازی به یک جهان بیرون که بازتاب داشته باشد، نداریم بلکه به ذهن و مسیر نهایی نیاز داریم و شکل ایده آل نقاشی در این تعبیر قاعدتاً مانند یک نقاشی انتزاعی میشود.
دکتر نجمالدین خاطرنشان کرد: عکاسی ایده آل بازنمود نیست و عکاسی زیرمجموعه هنرهای تجسمی و از هنرهای بازنمودی است. عکاسی و یا حتی نقاشی در دو بعد یک محور دوگانه قرار میگیرد که یک بعد آن بازتاب مکانیکی است و یک بعد آن نیز بازنمود ذهنی است.
این پژوهشگر در مورد آثار ارائهشده در این نمایشگاه گفت: در این نمایشگاه اثری نیست که وجه پروژهای نداشته باشد و این اتفاق بسیار جذابی در این نمایشگاه است. اهمیت یافتن عکاسی پروژه محور را درک میکنم، اما آن چیزی که در این نمایشگاه روی دیوار میبینم، پیام محکم بدنه اصلی عکاسی پروژه محور است. پروژه وضعیت، نظم ابدیه، هانوشکا، اسکن و بازمانده پروژههایی جذابی در این نمایشگاه هستند که من را به شدت سر شوق آوردند.
فؤاد نجمالدین در پایان افزود: بخش پروژهمحور به من یاد میدهد که چطور تمهایی را که یکییکی پیدا میکردم پالایش کنم. برای مثال پروژه جوی خیابان ولیعصر برای مستندسازی انجام شده است. در پروژهای که روند ساختهشدن ساختمان و منازلی که روی بوم قرار دارد، بیش از هر چیز دیگری به جای اینکه محتوای بصری مورد توجه باشد، آن کنش بازتابی است که به شکل مکانیکی موردتوجه قرار میگیرد. در پروژهای که در اتریش عکاسی شده است اگر عکاس به اتریش سفر نمیکرد و از شخصیتهای این کشور عکاسی نمیکرد، هیچکس به او نگاه نمیکرد، کنش عکاسانه دوربین باعث شده که یکسری از اتفاقات شکل بگیرد و به آن نگاه کنند. در پروژهای که از ماشینها عکاسی شده است. تم همانند فیلم سینمایی شاید وقتی دیگر است. این پروژه به ما یاد میدهد که چطور با مشترک شدن اتفاقات و پدیدهها، تمهای جدیدی ساخته میشوند.
در بخش گفتوگو با عکاسان دکتر مهدی مقیم نژاد عضو شورای هنری این رویداد اجرای آن را بر عهده داشت، عاطفه علایی و شکیب مجیدی توضیحاتی را در مورد آثار خود ارائه کردند.
در ابتدا عاطفه علایی که مجموعه آثار خود به نام "دِپو" (انبار کالا) را به این نمایشگاه آورده بود، گفت: دغدغه انباشت و انباشته شدن مدتها در ذهن من بود و میخواستم که این دغدغه را بهصورت یک مجموعه عکس بیان کنم. طبیعتاً ذهنم ناخودآگاه به سمت انبارهای کالا میرفت البته این مجموعه بخش نخست آن است و قرار است آن را ادامه دهم. در ابتدا به جستجوی این مکانها میپرداختم و در ابتدا آزمونوخطا کردم و از مدلهای مختلف و با زاویه دید مختلف عکاسی کردم. این انباشت میتواند به هر چیز دیگری بسط پیدا کند و ادامه پروژه من احتمالاً اسناد، مدارک و حتی عکسها باشد.
وی افزود: شروع این پروژه از ترم گذشته درسی من آغاز شد که از حدود سه ماه قبل از آن شروع به جستجو و عکاسی کردم و واقعاً هم این کار برای من سخت بود و از هرچند انباری که مراجعه میکردم شاید یکی از آنها موافقت میکرد که عکس بگیرم و همچنین مسافتهای انبارها هم من را آزار میداد اما بالاخره با هر سختی که بود، دو ماه پیش این پروژه را تمام کردم.
سپس شکیب مجیدی که مجموعه آثار خود با نام "نایسر" را به نمایشگاه آورده بود، دقایقی به صحبت پرداخت و گفت: حدود سه سال گذشته تصمیم گرفتم که مجموعه نایسر را کار کنم قبل از اینکه به این شهرستان سفر کنم، چیزهایی در مورد این شهرستان شنیده بودم و تصویری نیز ندیده بودم. اوایل که به این شهرستان سفر کردم بیشتر تحت تأثیر فضا و جو خاصی که داشت بودم و حتی حدود هفت ماه اول بیشتر نتوانستم به آن ایده جامعی که میخواستم برسم و تنها در حد فضای معماری توانستم به آن برسم. کمکم به خانههایی که تک افتاده بودند که تعدادشان هم در این شهرستان کم نیستند، برخورد کردم. مدتزمان بیشتری را که در آن شهرستان گذراندم، با مردم آن شهر آنجا گفتگو کردم و تصمیم گرفتم که در این مجموعه از عکسهای افرادی که در این شهرستان سکونت دارند نیز استفاده کنم.
لوح قدردانی از طرف انجمن عکاسان ایران به این دو هنرمند اهدا شد.
بخش دوم این نشست به گفتگوی سه هنرمند دیگر به نامهای پریسا فهامی، فرزانه رضایی و محمد مهرآرا اختصاص داشت و در ابتدا پریسا فهامی که مجموعه آثار "Ap Haya Mondra" را به نمایش گذاشته بود، در مورد نحوه شکلگیری این پروژه گفت: روند شکلگیری این مجموعه بر اساس یک کنش جدیدی از یک مجموعه عکس تاریخی شکلگرفته است. مجموعه عکسهای تاریخی که اکثراً آنها را در رسانهها، خیابانها، منازل و... بارها و بارها دیدهایم. در این پروژه سعی شده که یک قرائت جدیدی از عکسهای موجود باشد و این بار عکسها سوژه عکاسی من شدند.
ادامه داد: زمینه عکاسی از دستها به مطالعات من در بخش تجسمی برمیگردد، به دلیل اینکه در گذشته نقاشی کار میکردم و در یک نمایشگاهی شرکت کردم که عکسهای امام خمینی به نمایش درآمده بود و تابهحال در یک نمایشگاه تعداد زیادی عکس در کنار هم ندیده بودم و این وجه تاریخی عکس، یک کنجکاوی در من ایجاد کرد که پای تمام عکسها بمانم و یک مطالعه تاریخی داشته باشم و از یک منظر دیگری میتوانم حرکت دست یک شخصیت سیاسی تأثیرگذار قرن را بررسی کنم و حرکت دست را در عکسها دنبال کنم.
سپس فرزانه رضایی در مورد مجموعه آثار خود با عنوان"بینام" گفت: این پروژه مراحل بسیاری را گذرانده است که به این شکل رسیده است. شروع این قضیه با پروژه شریعتی؛ پوشه دوم زده شد که من وارد این گروه شدم. ما باید در این گروه پروژهای را به اتمام میرساندیم و درواقع شروع این مجموعه به این شکل بود. بعد از آن ما باید وارد خیابان شریعتی میشدیم و هرکسی باید پروژه خود را در این خیابان تکمیل میکرد. من همیشه در کارهایم دنبال داستان، روایت و قصه بودم و اوایل با خودم دوربین میبردم و در خیابان عکاسی میکردم اما چیزهایی که میدیدم آنقدر برایم جذابیت نداشت و میخواستم شنیدهها را بشنوم.
وی تصریح کرد: چند روزی با خودم دوربین نمیبردم و از پیچ شمیران تا تجریش دنبال افراد قدیمی که در این خیابان حضور داشتند میگشتم و به مغازهشان میرفتم و حدود دو ساعت با آنها صحبت میکردم و تنها چیزی که من در آن زمان داشتم، این بود که صدایشان را ضبط میکردم و در آخر که اعتمادشان جلب شده بود، از آنها عکس میگرفتم. نقطه عطف کار من زمانی بود که یک روایتی را در مورد خیابان شریعتی از زبان پدرم شنیدم و این روایت آنقدر برایم جذاب بود که میخواستم آن را تصویری کنم و بنابراین تصمیم گرفتم که این مستند را بازسازی کنم.
پس از صحبتهای فرزانه رضایی، نوبت به محمد مهرآرا رسید و در مورد مجموعه آثار خود به نام "بازمانده" گفت: من همیشه درگیر جنگ بودم از این بابت که دوران هشت سال دفاع مقدس برایم چیز عجیبوغریبی است و جاهایی نیز برایم حالت تخیلی سورئال نیز دارد. در سال 92 که این مجموعه را به نام خانواده شهدا شروع کردم، باز بیشتر درگیر این موضوع شدم و موضوع پایاننامهام نیز مرا بیشتر با داستان جنگ درگیر کرد. تمام چیزی که ذهن من را مشغول کرده بود این بود که اصلاً دوران جنگ را ندیدم و هیچ لمسی از آن دوران نداشتم و صرفاً از روایات و تصاویری که برای من باز مانده بود، با آنها آشنا شدم.
لوح قدردانی از طرف انجمن عکاسان ایران به این سه هنرمند اهدا شد.
انجمن عکاسان ایران هشتمین دوره 10 روز با عکاسان را از هشتم تا 18 آذرماه جاری در خانه هنرمندان ایران برگزار میکند.