به گزارش هنرآنلاین، در بخش نقد روز دوم نشستهای هشتمین دوره ده روز با عکاسان، صیاد نبوی مدرس و پژوهشگر تاریخ عکاسی سخن گفت و بهنام صدیقی، عضو شورای هنری هشتمین دوره 10 روز با عکاسان ایران حضور داشت.
صیاد نبوی در ابتدا گفت: باید اقرار کنم که این نشست جزو سادهترین و شاید پیچیدهترین و سختترین نشستهایی است که تابهحال در آن شرکت کردهام. زمانی که میخواستم وارد بحث رویداد ده روز با عکاسان شوم، با یک مسئله گنگی مواجه شدم که قرار است در این نشست چه چیزی را نقد کنم. اتفاقی که در رویداد ده روز با عکاسان افتاده است، تکرار همان چیزی که ما در سالانهها و دوسالانههای مختلف در گذشته خودمان داشتهایم و این موضوع به تاریخ نانوشتهای که داریم برمیگردد و ناگزیر هستیم که یکسری اتفاقات را تکرار کنیم.
نبوی افزود: آنچه پیش آمد این بود که دوسالانه عکس بعد از دوره نهم دوباره تغییر رویه داد و به شکل بدتر از قبل مدیریت شد و به سیاستی که همه باشند برگشت و این سیاستی که همه باشند، متأسفانه در فرهنگ ما وجود دارد و دائما حالت سینوسی دارد. در مورد رویداد ده روز با عکاسان نیز نمیدانستم که باید خوشحال باشم که هشتمین دوره ده روز با عکاسان برگزار شده یا باید ناراحت باشیم که چرا بهیکباره چنین اتفاقاتی رخ میدهد و چرا ما جامعه سنت مداری نیستیم. یعنی اگر خوشبین باشیم و برگزاری هشتمین دوره ده روز با عکاسان را اتفاق فرخندهای بدانیم، کسی از عکاسی معاصر ما اطلاعات داشته باشد یک شکی نیز در آن فرد اتفاق میافتد که سال آینده چه اتفاقاتی میخواهد رخ دهد و تنها چرا یک ماه فرصت بوده تا این اتفاق مهم رخ دهد.
نبوی ادامه داد: یکی از نقدهایی که بر این رویداد وارد است این است که متأسفانه ما نمیدانیم دو سال بعد چه اتفاقی رخ میدهد. پیشنهاد میکنم دبیر و شورای هنری فعلی برای دوره آینده حفظ شوند و فرصت کافی را برای انجام کارها داشته باشند. یک اتفاقی که در جامعه نقد و هنری ما اتفاق میافتد که تمام دغدغهها، مشکلات و مسائلی که در عکاسی معاصر وجود دارد در یک نقد بیان میشود. میبایستی این مسائل را جدا کرد و باید ببینیم صورتمسئله چه چیزی است و آن را نقد کنیم.
نبوی در ادامه گفت: از آقای صدیقی سؤال کنم که مسئله عکاسی امروز ما چیست و ابتداییترین لازمه چنین نمایشگاهی این است که مسئله عکاسی ایران را بشناسیم و این نمایشگاه را برای آن مسئله طراحی کنیم.
سپس بهنام صدیقی در پاسخ به صیاد نبوی گفت: این نمایشگاه در فرصت کمی برنامهریزی شد و مجموعههای توسط شورای هنری انتخاب شد تا در آینده به صورت کیوریتوریال برگزار شود. میتوان هشتمین دوره 10 روز با عکاسان را با توجه به هفت دوره گذشته بررسی و نقد کرد. در این نمایشگاه بیشتر بر جوانان تمرکز شده است و مجموعههایی در شورای هنری بررسی و انتخاب شده است.
نبوی در ادامه این نشست بیان کرد: یکی از مسائل نمایشگاه هشتمین دوره 10 روز با عکاسان ایران این است که نمایشگاه ایده ندارد اما از عکاسان خواسته شده پروژههای ایده محور ارائه کنند. ای کاش دبیر این نمایشگاه از اعضای شورای هنری پروپوزال میخواست و هرکسی این پروپوزال را ارائه میداد و بر اساس آن کارها جمع میشدند. در حال حاضر ما نمیدانیم که بهعنوان مثال این 40 پروژه بر چه اساسی انتخاب شده است اما اگر پروپوزال ارائه میشد و اینها به مخاطب منتقل میشد، میتوانستیم آنها را نقد کنیم. ای کاش این اتفاق به صورت پاویونی باشد و انتخابهای شورای هنری به صورت مجزا ارائه میشد و انتخابها را مقایسه کنیم.
نبوی در ادامه گفت: پروژههای این مجموعه را میتوان در بخشهای مستند اجتماعی، منظره، منظره شهری، اینستالیشن، خیابان ولیعصر، نوستالژی، تاریخ، از آن خودسازی، فتومونتاژ و فتوکلاژ دستهبندی کرد اما تمهای نمایشگاه چندان پیشرو نیستند و تمهای دیگری که در عکاسی خیلی از کشورهای دیگر موردتوجه است در این نمایشگاه نیست.
در ادامه این نشست صیاد نبوی عکسهایی که در این نمایشگاه در معرض نمایش گذاشتهشده است را برای حضار پخش کرد و توضیحاتی را در مورد آنها ارائه داد.
در بخش نخست گفتوگو با عکاسان علی سلطانی تهرانی و خشایار شریفیان دو عکاس مستند توضیحاتی در مورد آثار خود ارائه دادند.
در ابتدا علی سلطانی تهرانی در مورد شروع پروژه و روند شکلگیری آن گفت: واقعیت این است که در سالهای پیش در سواحل خلیجفارس افرادی که مسئول جابجایی بارها بودند، با خودشان باورهای آفریقایی به آن منطقه آوردند و عدهای از آنها نیز خودشان در آنجا ساکن هستند. این باورها شکل خاص خودشان را دارند و آنها باور دارند که هر چیزی که جسم و روح بشر را آزار میدهد و تمام دردهای ما ریشه در رنجی است که از دیگر نقاط جهان به ما میرسد. آنها اعتقاد دارند تمام دردهایی که ما به آن دچار میشویم، از طریق بادهایی که از طریق دریاها و خشکیها به سمت ما میآید رخ میدهد. این مراسم یک روش موسیقیدرمانی است با اجرای موسیقی سعی میکنند به آرامش برسند و مجاز نیستند که از پزشک استفاده کنند. من در ابتدا از این مراسم عکاسی کردم و پس از صحبت با آنها در مورد رنجهایشان، متوجه شدم که تمام مردم نیز این رنجها را دارند و متوجه شدم که همه ما به نوعی درگیر رنجی که حتی شاید خیلی ارتباط با فعالیتهای خودمان ندارد و از جاهای دیگر به ما نسبت داده میشود، هستیم.
سپس خشایار شریفیان نیز دقایقی در مورد آثار خود صحبت کرد و گفت: افرادی که عکسهای من هستند، آدمهای معمولی هستند و اکثر آنها مستضعفین هستند؛ قهرمان نیستند و دوست هم ندارند که قهرمان باشند و آدمهای بسیار معمولی هستند که دوست دارند زندگی کنند و هیچ دغدغهای ندارند. عکاسی از این افراد کار سختی نبود اما درعینحال کار جذابی بود که با فرهنگ و آدمهای جدیدی آشنا شدم و این افراد حتی از امکانات اولیه زندگی نیز محروم هستند اما در عکسهایم سعی کردم که شأن انسانی که واقعاً شایسته آنهاست را رعایت کنم.
بخش دوم نشست به گفتگو با سه هنرمند عکاس دیگر به نامهای بهنام صادقی، سحر مختاری و پولاد جواهر حقیقی اختصاص داشت و در ابتدا بهنام صادقی در مورد نحوه شکلگیری مجموعه آثار خود گفت: این مجموعه در سال 1391 انجام شد و در گالری دستان نیز به معرض نمایش گذاشته شد. چیزی که در این نمایشگاه نشان داده شد، یک قسمت دیگری از مجموعه بود. روند شکلگیری این مجموعه به این صورت بود که یک کارگاه عکاسی میرفتم و در آنجا شروع به عکاسی کردم و با عکسها کار کردم و در آن زمان من درگیر یک بیماری تصویری و توهم شدم و دکتر به من گفت که بیماری شما به این شکل است که اگر یک کاغذی را پاره کنید، یک ذهن سالم توانایی این را دارد که این کاغذها را در کنار هم بچیند اما یک ذهن بیمار نمیتواند این کار را انجام دهد. این موضوع ایدهای بود که به شکل خام در ذهن من به وجود آمد. در آن زمان با عکسهایی که در آرشیو داشتم شروع به کار کردم و عکسها را پاره کردم و به هم چسباندم و یک عکس دیگر از آن استخراج کردم.
پس از صحبتهای بهنام صادقی، سحر مختاری دیگر هنرمند عکاس نیز دقایقی به صحبت پرداخت و گفت: این عکسها، عکسهای آلبوم شخصی خانوادگی من است و بیشتر افرادی که در تصویر حضور دارند، پدر، مادر و برادرها و خواهرهایم هستند اما جاهایی که آنها قرار گرفتهاند، لزوما جاهایی نبوده که عکس گرفته شده است و ممکن است آن عکس را در فضای بیرون گرفته باشند اما پس از مدتی این عکسها را جابجا کردم و به حالت استیکر در آن فضا قرار دادم. در سال 1390 قرار بر این شد که منزل قدیمی خودمان را تخلیه کنیم و آن را بازسازی کنیم که تبدیل به آپارتمان شود و روزی که ما منزل را تخلیه کردیم، من از مناطق مختلف این خانه تخلیه شده چندین عکس گرفتم و عکسها را کنار گذاشتم. حدود 5 سال بعد بدون اینکه تصمیمی برای ساخت این مجموعه داشته باشم، به سراغ عکسها رفتم و دیدم که میتوانم این عکسها را با یکسری از تصاویر خانوادگی بازسازی کنم به همین دلیل شروع به این کار کردم و این مجموعه شکل گرفت.
پولاد جواهر حقیقی آخرین هنرمندی بود که در این نشست در مورد آثار خود صحبت کرد و گفت: همیشه در تمام سفرهایی که داشتم سعی میکردم عکاسی کنم و شروع عکاسی من از عکاسی پرچمها شروع شد و از پرچمها عکاسی کردم و تکان خوردن پرچمها باعث میشود که چیزی از پرچمها نبینید. این موضوع باعث شد تا از چیزهایی عکاسی کنم که بعد از تکان خوردن چیزی از آنها مشخص نباشد و شکلگیری این مجموعه از اینجا شروع شد.
گفتنی است؛ انجمن عکاسان ایران هشتمین دوره 10 روز با عکاسان را از هشتم تا 18 آذرماه جاری در خانه هنرمندان ایران برگزار میکند و در این دوره 40 پروژه به نمایش گذاشتهشده است.