سرویس تجسمی هنرآنلاین: گالری نبشی در تهران تا دهم آبان میزبان نمایشگاه عکس کنرو ایزو عکاس ژاپنی ساکن نیویورک است. ایزو که بیش از هر چیز برای عکاسی از بناهای مقدس شهرت دارد، در این نمایشگاه سه مجموعه از عکسهای خود شامل "مکانهای مقدس"، "طبیعت بیجان" و " آبی" را که از 1979 تا 2013 ثبت شده، به نمایش گذاشته است.
ایزو در 1949 در اوساکا سومین شهر بزرگ ژاپن به دنیا آمد. او در 1970 برای تحصیل در رشته عکاسی به نیویورک رفت و بعد تصمیم گرفت در همان شهر بماند و کار کند. ایزو در 1979 برای اولین بار به مصر سفر کرد و این سفر الهامبخش او برای آغاز مجموعه "مکانهای مقدس" شد. او برای ادامه کار روی این مجموعه به سوریه، اردن، انگلستان، اسکاتلند، مکزیک، فرانسه و شیلی سفر کرد تا بناهای تاریخی سنگی و مقدس را در فضا و مکان طبیعی خود ثبت کند.
جایزه لو استومن در 1999، جایزه ویژن از مرکز عکاسی وودستاک در 2005 و جایزه لوسی در 2007، از افتخارات این عکاس سرشناس است. ایزو در 1985 کمک هنری بلاعوض بنیاد نیویورک در زمینه هنر را دریافت کرد. در 1992 کمکهزینه عکاسی مرکز کتسکیل به او تعلق گرفت و در 2001 نیز کمکهزینه گوگنهایم را دریافت کرد.
او در کنار فعالیت هنری، کارهای خیرخواهانه نیز انجام میدهد. ایزو در حال حاضر در ژاپن مشغول کار روی یک مجموعه خصوصی از "ماسکها" است که از سال 2018 آغاز شد و تا 2020 ادامه دارد.
ایزو با حضور در دفتر هنرآنلاین از شیوه کاری خود و هنر عکاسی گفت که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید.
اولین روزهای کاری و نخستین اثر خود خارج از ژاپن
من کار عکاسی را در ژاپن و از دوران دبیرستان شروع کردم. آن زمان درباره میکروفتوگراف (تصویری بسیار کوچک که مطالعه آن نیاز به دستگاه بزرگکننده دارد). بعد تصمیم گرفتم به دانشکده هنر بروم و تحصیلات عالی در این حوزه را ادامه بدهم. کارم را با عکاسی از زیباییهای طبیعی ژاپن شامل کوهها، رودخانهها و... شروع کردم، اما بعد مسیرم را عوض کردم و شروع به گرفتن عکسهای هنری کردم. برای این کار به یک دانشکده هنر در توکیو رفتم. 40 سال پیش برای اولین بار به مصر رفتم. آنجا بود که تصمیم گرفتم از طریق لنز دوربین درباره تمدنهای باستانی در خاورمیانه تحقیق کنم که بیابانها و تمام بناهای تاریخی مانند اهرام را در برمیگرفت. سفر من به مصر سه هفته طول کشید. در آن مدت عکسهای زیادی گرفتم که الهامبخش مجموعه "مکانهای مقدس" شد. اولین کارهای من خارج از ژاپن در آن مقطع ثبت شد. برای کار از یک دوربین بزرگ استفاده میکردم. هدف من ثبت حال و هوای معنوی آن بناهای تاریخی شگفتانگیز و اماکن مذهبی بود.
چاپ پلاتین
من به چاپ پلاتین علاقهمند شده بودم. چاپ پلاتین یا پلاتینوتایپ یکی از اولین شیوههای چاپ عکس تکرنگ در ابتدای تاریخ عکاسی است که در آن از پلاتین بهعنوان ماده حساس به نور استفاده میشود. رنگمایه پلاتین از سیاه تا قهوهای مایل به قرمز و خاکستری ملایم در نوسان است و با پلاتین میتوان به رنگمایههایی دست پیدا کرد که رسیدن به آنها در چاپ نقرهای امکانپذیر نیست؛ ضمن این که چاپهای پلاتین بین تمام پروسههای عکاسی، بیشترین ماندگاری را دارد. برای رسیدن به این هدف از یک شرکت در شیکاگو خواستم یک دوربین اختصاصی برای من تولید کند. در تمام این سالها هیچوقت از چاپهای پلاتین دست بر نداشتهام.
سفر دوباره به مصر
وقتی دوربین اختصاصی خودم را به دست آوردم، در 1984 بار دیگر به مصر سفر کردم. عکسهایی که با آن دوربین از اهرام، درست پیش از طلوع خورشید گرفتم، به لحاظ هنر عکاسی در اوج بود. آن زمان چنین هدفی را دنبال میکردم. از آن وقت تا به حال، با دوربین منحصربهفرد خود به بخشهای مختلف دنیا سفر میکنم. من تحت تأثیر پیکاسو هستم و در کارهایم تا حد زیادی از سایه و نور استفاده میکنم. همه این کارها به خاطر راز سایهها و زیبایی سایهها است. من 20 سال از عمرم را در ژاپن گذراندم و کتابهای ژاپنی زیادی خواندهام. در حقیقت در جستجوی ریشهها و هویت خودم هستم، جایی که زیبایی در آن نهفته است.
عکاسی دیجیتال
مزایای عکاسی دیجیتال و تکنیکهای آن قابل انکار نیست. کار سریعتر و راحتتر انجام میشود و به لحاظ اقتصادی نیز مقرونبهصرفه است. به لحاظ محیطی هم شرایط برای عکاس مستعد است. عکاسی دیجیتال، همچنین نوع نگاه عکاسان را تغییر داده است. تا پیش از ظهور این تکنولوژی، ثبت و ایجاد یک تصویر در دو مرحله انجام میشد. نخست، به دست آوردن تصویر بهوسیله دوربین و ثبت آن روی یک سطح حساس به نور مانند نگاتیو یا گیرنده تصویر و دوم، ظاهر کردن تصویر مخفی حاصل از دوربین عکاسی و پایدار کردن آن از طریق مواجهه دادن فیلم یا کاغذ عکاسی با مواد شیمیایی. این در حالی است که عکسهای دیجیتال عموماً صرفاً با فوتوالکتریک مبتنی با کامپیوتر و تکنیکهای مکانیکی خلق میشود، بدون این نیازی به پروسه خیس شدن در مواد شیمیایی باشد. در آن سالها پیش از گرفتن یک عکس، ساعتها وقت میگذاشتم تا با سوژههای خودم ارتباط برقرار کنم. این روزها کل این کار تنها در چند ثانیه انجام میشود. نتیجه کار شاید یکی باشد، اما مردم، دیگر پیش از گرفتن عکس به سوژههای خود گوش نمیدهند یا به آنها نگاه نمیکنند. دیگر حتی به سوژههای خود فکر هم نمیکنند. قبلاً ممکن بود چاپ و دیدن عکسهای من دو ماه طول بکشد. الان با سرعت پلک زدن میتوان این کار را انجام داد. خود من هم برای بعضی پروژهها از دوربین دیجیتال استفاده میکنم.
ایران
وقتی از بناهای تاریخی و اماکن مقدس عکس میگیرم، این امکان را دارم تا مردمی را ببینم که در پس آن ساختارهای شگفتانگیز قرار دارند. بیش از 2000 سال پیش، مذاهب تا این حد در دنیا گسترده نبودند. مردم عادت داشتند هر چیزی را عبادت کنند. مردم وقتی به سالهای پایانی عمر خود نزدیک میشدند، عموماً به چیزی تکیه میکردند. وقتی فاجعهای اتفاق میافتاد، دعا میخواندند و این زمانی است که مذهب برای ما معنی پیدا میکند. مذاهب و مکانهای مقدس به مردم آرامش میدهد. جاهای مذهبی به آن عبادتکنندگان و آن احساسات مرتبط است، بخصوص هزاران سال پیش. جاهای مذهبی بسیار چشمگیر هستند و من دوست دارم از چنین مکانهایی عکس بگیرم. این روزها مردم از مذهب در راه حرص و قدرت سوءاستفاده میکنند. برای مذهب و به نام مذهب، جنگ میشود و چه غمانگیز است که آدمها به این نام همدیگر را میکشند.
من هفتاد سال دارم و دلم میخواهد از بناهای تاریخی و اماکن مذهبی در ایران عکس بگیرم. دوست هم دارم که این کار را در اولین فرصت ممکن انجام بدهم. البته برای این کار به مجوز مقامات رسمی و همکاری سفارت ژاپن در ایران نیاز دارم. برای برگزاری نمایشگاه عکسهای خود در تهران مسیر سختی را طی کردم. تحریمها و محدودیتها، حتی سفر به ایران را نیز برای من دشوار کرد، چه برسد به این که یک نمایشگاه برپا کنم، اما بالاخره این اتفاق افتاد. در این مدت، سفری به کاشان داشتم و اماکن قدیمی و بناهای تاریخی زیادی را دیدم. خانههای تاریخی بسیاری را دیدم که با کمترین بودجه نوسازی شدهاند و این برای من غافلگیرکننده بود. واقعاً دوست دارم در ایران جاهای مذهبی و مساجد قدیمی را ببینم، بخصوص آنهایی که مربوط به دوران پیش از ورود اسلام به ایران هستند.
فعالیتهای خیرخواهانه
برای عکاسی از بناهای تاریخی معروف کامبوج به این کشور سفر کردم. من به پزشکی هم علاقه دارم. به یک بیمارستان محلی رفتم. کامبوج کشور فقیری است. آنجا دختری را دیدم که به خاطر یک بیماری قابل علاج، جان خود را از دست داد. از این که شنیدم خانواده آن دختر قادر به پرداخت هزینه جراحی نبود، خیلی عصبانی شدم. برای همین تصمیم گرفتم در آنجا یک بیمارستان بسازم. این بیمارستان 25 سال است فعالیت میکند و من از این مسئله بسیار خوشحالم. ما برای حفظ بیمارستان هر سال 2.5 میلیون دلار پول لازم داریم. حدود 50 هزار نفر آنجا کار میکنند. این یک کار خیرخواهانه بزرگ است و تا وقتی که زندهام به آن ادامه خواهم داد.
نمایشگاهها و کتابهای عکاسی
نیویورک، پاریس و لندن بازارهای بزرگ برای عکاسی هنری و برپایی نمایشگاه هستند. برلین و توکیو هم همینطور. تولیدکنندگان دوربینهای عکاسی عموماً حرف آخر را در مورد نوع عکسهایی میزنند که شما میتوانید به نمایش بگذارید. آنها تنها اسپانسر رویدادهایی میشوند که از دوربین و برند آنها استفاده شده باشد. در ژاپن هم همینطور است. برگزاری نمایشگاه کاری پرهزینه است و شما حتماً باید اسپانسر داشته باشید. من تاکنون 15 کتاب عکاسی منتشر کردهام و تا پایان سال سه کتاب دیگر هم منتشر میکنم. امسال در نیویورک کارگاه آموزش عکاسی برگزار میکنم و تا آخر سال یک کارگاه آموزشی دیگر در ایتالیا برگزار خواهم کرد. قرار است در آنجا در یک موزه یک دوره سه روزی برپا کنم.