سرویس تجسمی هنرآنلاین: در روزهای گذشته دانشگاه ایلام میزبان بیست و ششمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان بود. دانشگاهی بزرگ با دانشکدههای متعدد که میان هرکدام فاصله زیادی وجود دارد، در غیاب دانشجویان خود پذیرای هنرمندان جوانی از سراسر ایران بود که حال و هوای متفاوتی را در این محیط ایجاد کردند. بر روی در تعدادی از کارگاههای دانشکده کشاورزی نام یکی از بخشهای 9 گانه جشنواره نوشته شده و چند جوان در آنها مشغول کار یا شنیدن صحبتهای استاد خود هستند تا در نهایت آثاری را به وجود آورند که در روز پایانی جشنواره مورد داوری قرار میگیرد.
در کارگاه کاریکاتور، جمال رحمتی ابتدا درباره روشهای سوژهیابی صحبت کرد و شیوههای بزرگنمایی، کوچکنمایی، تفکر معکوس، شباهت، تلفیق زمان، طوفان فکری، بسط و گسترش، بازنمایی و... را به عنوان روشهایی که برای پیدا کردن سوژه در رشتههای مختلف مانند فیلمنامهنویسی، تصویرسازی، ادبیات و... استفاده میشود، توضیح داد.
با توجه به اینکه تعدادی از شرکتکنندگان هیچ مقدمهای برای کار خود نداشتند و اطلاعات آکادمیک درباره این روشها نداشتند، رحمتی درباره فرآیند ذهنی پیدا کردن سوژه و اینکه چگونه فکر خود را متمرکز کنند تا بتوانند کار کنند، برای آنها صحبت کرد. او از شرکتکنندگان خواست دو اثر ارائه دهند تا داوران بتوانند قضاوت منصفانهتری درباره کار آنها داشته باشند. تکنیک و قطع آثار آزاد بود تا هرکسی به فراخور ذهنیتی که درباره موضوع پیدا میکند بتواند تصمیم درستی درباره ابعاد و تکنیک کارش بگیرد.
موضوعی که در این کارگاه مطرح شد "مشاغل و دنیای دیجیتال" بود و از هنرمندان خواسته شد هرکسی از منظر خود به سوژه نگاه کند و ارتباط این دو با هم را در اثرش به نمایش بگذارد. رحمتی عقیده داشت اگر یک عنوان مطرح میشد ممکن بود شرکتکنندگان کارهای تکراری که در جشنوارههای مختلف دیده میشود، ارائه کنند اما وقتی یک موضوع ترکیبی مطرح میشود امکان آوردن تحلیل برای کار هم به وجود میآید.
در کارگاه تصویرسازی عدهای از شرکتکنندگان سابقه فعالیت حرفهای در این رشته را داشتند و کتابهای چاپ شده خود را همراه آورده بودند. به همین دلیل احسان عبدالهی، استاد کارگاه پیشنهاد داد که شرکتکنندگان این کارگاه را به شکل یک مسابقه نبینند، بلکه روند کار را مانند سفارش یک کتاب و بعد انتخاب یکی از آنها برای انتشار در نظر بگیرند.
عبدالهی موضوعی را انتخاب کرده بود که به اقلیم ربط داشته باشد و در توضیح آن گفت : در این حوالی جایی به اسم "طاق شیرین و فرهاد" هست و داستانش این است که شیرین و فرهاد از اینجا رد میشدند و فرهاد در یک نصف روز اقامتگاهی را برای استراحت شیرین میسازد. موضوع خوبی است که هم تم داستانی گسترده دارد و هم میتوان در آن خلاقیت به خرج داد.
او شیوه کار هنرمندان را آزاد گذاشت و حتی تعدادی از آنها تمایل داشتند که کار چند بعدی ارائه دهند، اما نگران نحوه داوری کارها بودند. عبدالهی به آنها گفت برای برنده شدن همیشه باید ریسک کنند و خودشان باشند. در ادامه او از شرکتکنندگان خواست برای رسیدن به موضوع، ابتدا متن را کامل بخوانند و کار را با طراحی کاراکترهای اصلی و فرعی شروع کنند. بعد از آن به طراحی فضا و ترکیببندی و در انتها انتخاب تکنیک بپردازند.
جمال عربزاده نیز در کارگاه طراحی ابتدا از فواید جشنواره هنرهای تجسمی جوان سخن گفت و تاکید کرد: من در دوره نوجوانی در جشنوارهها شرکت میکردم و مهمترین چیز برایم این بود که با افراد دیگر آشنا شوم و هنوز با عدهای از آنها دوست هستم. تعدادی از استادان همین جشنواره کسانی هستند که از آن زمان با هم آشنا شدیم. درعینحال هنرجویان میتوانند به استادانی دسترسی پیدا کنند که به دلیل بُعد مسافت شاید نمیتوانستند آنها را ببینند. شما میتوانید کارهای یکدیگر را ببینید و از یکدیگر، یاد بگیرید. یادگیری ما بیشتر از طریق آن چیزی است که دیگران تجربه میکنند چون ما امکانات و منابع فکری و جسمی برای انجام تمام این تجربیات نداریم. ولی تجربیات بقیه در کنار ما باعث میشود خیلی زود آن تجربه را درک کنیم و سریعتر در کار خود پیشرفت کنیم. این موضوع ممکن است الان به چشم نیاید ولی در آینده شما خیلی تاثیرگذار است. اهمیت جایزه در جشنوارهای که تم اصلی آن هنر است خیلی کمتر است و بیشتر دوستیها و صمیمیتی که بعدا منجر به همکاری حرفهای میشود مهم است.
عربزاده در ادامه به هنرجویان گفت که در این کارگاه باید طراحی را به صورت یک پروژه ببینیم نه یک کار تکمیل شده. پروژه هنری که در آن سوالی هست و از طریق عمل طراحی با مدیومهایی که در اختیار داریم به این سوال جواب میدهیم. پس از آن موضوع "انسان و مکان" برای کار در نظر گرفته شد که یک موضوع باز است و حتی میتواند فیگوراتیو یا انتزاعی باشد. برای ارائه آثار، تعداد معینی در نظر گرفته نشد چون اندازه و تکنیک کارها متفاوت است اما کار نهایی باید یک اثر یا یک مجموعه تمام شده باشد که بتواند ایده را به فرم تبدیل کند.
کارگاه خوشنویسی نیز با توضیحات اولیه درباره نحوه برگزاری کارگاه و اینکه در دو روز کارگاه هنرمندان به چه صورت کار را شروع کنند و به نقطه نهایی برسانند، آغاز شد. حسین غلامی به شیوه رایج در آزمونهای خوشنویسی، از هنرمندان خواست که یک شعر را در قالب چلیپا ترکیب کنند. این کار پیچیده به خوبی میتواند تواناییهای خوشنویس را نمایان کند. در عین حال یک موضوع آزاد نیز در نظر گرفته شد تا خوشنویسان بتوانند خلاقیت خود را در زمینههایی مانند سیاهمشق، ترکیب حروف و کلمات و... بر اساس تجربیات و آموزشهای قبلی خود نشان دهند.
کامبیز صبری در کارگاه مجسمه پس از آشنایی با شرکتکنندگان از آنها خواست مدتی درباره مفاهیمی که در ذهن دارند صحبت کنند و بعد بگویند چگونه میخواهند این مفاهیم را به اثر هنری تبدیل کنند. در همان ابتدا مشخص شد که خیلی از کارها به دلیل کمتجربه بودن آنها قابل اجرا نبود. بنابراین صبری هنرمندان جوان را به این سمت راهنمایی کرد که با این فرصتی که وجود دارد و با توجه به آنچه به آن معتقد هستند، ایدهای از خودشان را انتخاب کنند که قابل اجرا باشد. در ادامه هر کدام از آنها با ایده و متریال مورد نظر خود به اجرای طرح انتخابی پرداختند.
صبری درباره این موضوع گفت: تا به این مهارت برسید که بین یک فکر خوب و تبدیل آن به مدیای هنری چه فاصلهای هست، به تجربه نیاز دارید و کمکم یاد میگیرد چگونه مفاهیم میتوانند در یک مسیر موازی بدون اینکه تکرار یا کپی شوند قرار بگیرند، به نوعی که مدیای مجسمهسازی در توازی با ادبیات، فلسفه، روانشناسی و مفاهیم تئوری، بار همه اینها را داشته باشد اما در درجه اول یک اثر هنری باشد.
در کارگاه عکاسی کیارنگ علایی ابتدا اطلاعات فنی هنرجویان را جویا شد و به یکدست کردن اطلاعات آنها در زمینه نکات فنی اقدام کرد. پس از آن درباره مدیریت زمان و شیوه برخورد با موضوع صحبت کرد و به آنها گفت در رویکردهای مختلف مانند مستند، مداخلهگرانه و... هر کدام چه برخوردی با صحنه باید بشود. او سه موضوع در زمینه فرهنگعامه، طبیعت و مستند اجتماعی را در نظر گرفت و عکاسان جوان برای عکاسی به مکانهایی مانند قلعه والی، بازار و طبیعت روستای میشخاص رفتند.
او فضای کلاس را به سه فاز گذشته، حال و آینده تقسیم کرد. گذشته یعنی به روز کردن اطلاعات پراکندهای که بچهها از جهت فنی در حوزه عکاسی میدانی با اساتید در شهر خودشان کار کرده بودند. حال، مربوط به مدیریت زمان و شیوه برخورد با موضوع بود و علایی به هنرجویان گفت در رویکردهای مختلف مانند مستند، مداخلهگرانه و... هر کدام چه برخوردی با صحنه باید داشته باشند. در بخش آینده نیز او روایتهایی را که انتخاب کرده بود به هنرمندان داد و آنها آزاد هستند اگر خواستند روی آنها کار کنند. برای این کارگاه سه موضوع در حوزه فرهنگ عامه، طبیعت و مستند اجتماعی انتخاب شد که به فراخور هر کدام، هنرجویان به عکاسی در فضاهای مختلف پرداختند. قله والی نیز برای توجه به معماری و انسان و نسبتهای فضا انتخاب شد. موضوعات فرهنگ عامه در بازار و طبیعت هم در فضای روستای میش خاص عکاسی شد.
در بخش نگارگری هنرجویان در سه رشته تذهیب، گل و مرغ و نگارگری آثاری را خلق میکنند که در کنار هم داوری میشوند. صدیقه احمدی باصیری از شرکتکنندگان خواست با توجه به کم بودن زمان برای کار نگارگری، بخشی از طرح خود را اجرای نهایی کنند. برای رنگآمیزی آثار نیز از آنها خواسته شد بر اساس رنگهای یک فصل سال کار کنند. اگرچه آثار ارائه شده در این بخش، خود شاخههایی متفاوت هستند که به داوریهای جداگانه نیاز دارند، اما به گفته احمدی باصیری با توجه به اینکه داوران به همه این رشتهها مسلط هستند به نکاتی مانند طراحی، ترکیببندی، خلاقیت، ساخت و ساز و اجرا در داوری آثار توجه میکنند.
فرهاد فزونی در کارگاه گرافیک مدتی طولانی را به معرفی شرکتکنندگان اختصاص داد تا به این ترتیب آنها با بیان نکاتی درباره خود و پاسخ دادن به پرسشهای دیگران، شناخت دقیقتری از خود به دست آورند. پس از آن گروه به سطح شهر رفتند تا با دیدن و عکاسی از محیط، شناختی از ایلام پیدا کنند. در روز دوم کارگاه هنرمندان جوان شروع به کار کردند تا آنچه از خود و شهر شناختند را در یک پوستر طراحی کنند. استفاده از عناصری که از درون و پیرامون خود میتوانند کشف کنند کمک میکند عناصر پوستر آنها ساخته شود. بعضی از هنرمندان با طراحی یا چاپهای دستی، مواد اولیه پوستر خود را فراهم کردند و هر کسی به شیوه خاص خود به کار پرداخت. عنوان "در خیابان راه میروم" در همه پوسترها مشترک است و این عنوان مشترک میتواند کمک کند تفاوت ذهن شرکتکنندگان بیشتر دیده شود.
در کارگاه نقاشی خسرو خسروی به هنرمندان جوان گفت که با توجه به محدودیت زمان باید یک کار شوقی انجام دهند و با پرهیز از ساختوسازهای همیشگی، به نمایش سریع ذهنیت خود بپردازند، مانند برقی که یک لحظه زده شده است. او با توجه به اینکه فرصت برای کار ساختارمند و پر کار وجود ندارد، از هنرجویان خواست ایده خود را با شیوهای سریع و آزاد به نمایش بگذارند زیرا نکته مهم نمایش جوهره خلاقیت است. او به هنرجویان گفت برای نمایش سریع ایده خود فکر کنید در حال طراحی هستید، اما با ابزار نقاشی.
خسروی تم "طبیعت جاندار" را برای نقاشان در نظر گرفت و آثار به وجود آمده گرچه بسیار متنوع هستند و هر شخص در گرایش خودش کار میکند اما همه آنها به نوعی با این تم ارتباط دارند. او با تاکید بر شوقی و ذوقی بودن کارها و پرهیز از شیوههای همیشگی، گفت که طبیعی است بسیاری از کارها در این مدت به پایان نمیرسند و در قضاوت آنها نباید به دنبال کارهای اجرا شده باشیم.
گفتنی است، بیست و ششمین جشنواره ملی هنرهای تجسمی جوانان ایران به دبیری رضوان صادقزاده با شعار "نرسیده به درخت، دو قدم مانده به گل" از سیام مرداد تا سوم شهریورماه ۱۳۹۸ در ایلام برگزار شد.