سرویس تجسمی هنرآنلاین: طراحیهای روزانه بخش مهمی از فعالیتهای هنرمندان تجسمی را شکل میدهند و در اغلب موارد، هنرمند بدون در نظر داشتن موضوع یا هدف خاصی، در وقتهای آزاد خود به طراحی از هر چه در ذهن دارد یا در اطراف خود میبیند میپردازد. این کار تمرینی مداوم است که ذهن و دست هنرمند را به کار میاندازد و گاه همین طرحها زمینهای را به وجود میآورند تا آثاری توسط هنرمند به وجود آید و در مقابل دیدگان عموم قرار گیرد.
هنرمندان معمولا سادهترین و در دسترسترین ابزار را برای طراحی روزانه خود در نظر میگیرند و به همین دلیل یک دفتر و مداد یا قلم فلزی، ابزاری است که در زمانها و مکانهای مختلف همراه آنهاست. هر شخص برای طراحی در این دفترها میتواند رویکرد متفاوتی داشته باشد. عدهای از آنها با همان متریال، تکنیک و سوژههایی که نقاشی میکنند، به طراحی در دفترهای خود میپردازند و به این ترتیب نمونههای کوچکی از آثار معمول آنها در این دفترها دیده میشود. اما عدهای دیگر ترجیح میدهند بدون ایجاد محدودیت برای خود، هرچه را که میخواهند به تصویر بکشند. دفترهای شخصی در واقع حریم امن هنرمند هستند که او بدون دغدغه نمایش دادن و قضاوت شدن آثار، ذهن و دست خود را آزاد میگذارد تا هرچه میخواهند روی کاغذ بیاورند و در این راه حتی کامل شدن طرحها نیز اهمیت چندانی ندارد.
با این حال در سالهای اخیر گاه دفترهای طراحی از کارگاه هنرمندان خارج شده و به معرض دید مخاطبان گذاشته میشوند. نمایشگاههایی که در چند گالری از دفتر طراحی هنرمندان شاخص یا جوان برگزار شده است، این فرصت را برای مخاطب فراهم میکند که شاهد تصاویری بیپیرایه و خالص باشد که بیش از همه آثار هنرمند، میتواند نشاندهنده درونیات او باشد. این تصاویر گاه میتوانند به عنوان اثری کامل به نمایش درآیند و گاه اتودی برای یک تابلو هستند.
در روزهای گذشته نمایشگاه گروهی دفتر طراحی با آثاری از هما خسروی، مجید کامرانی، حنانه جالو، لیندا آهنی، پژمان حکیمی، آرزو شهدادی، علی گنجوی، داود طیموج و سمانه مطلبی در فضای هنری همرس برگزار شد. هر کدام از این هنرمندان در دفترهای خود طرحهایی داشتند که گاه همگی در راستای یک ذهنیت و تکنیک بود و گاه طرحهای متنوع و متفاوتی را شامل میشد.
علی گنجوی به عنوان یک نقاش فیگوراتیو شناخته میشود و دفتر طراحی او نیز از این موضوع پیروی میکند. طراحیهای او اغلب توسط مداد سیاه از آدمهایی که در اطرافش هستند، کشیده شده است. چهره افراد مختلف یا فیگورهای نیمهکارهای که از آدمهای خوابیده و در حال استراحت دیده میشود، نشان میدهد او از هر سوژهای برای طراحی کردن استفاده کرده است. در عین حال استفاده از ابزار هم متناسب با موقعیت تغییر کرده است. اگر پیکرهای در حال استراحت، اجازه میدهد که ساخت و ساز اندکی با مداد انجام شود، در طراحی از نوازندهای در حال نواختن، قلم فلزی به کار گرفته میشود تا حرکت سریع و محکم آن نشاندهنده رهایی و حرکات فیگور باشد.
در دفتر حنانه جالو هم آثار رنگی و هم سیاه و سفید به چشم میآید. سوژه طرحهای او اغلب منظره است اما نه مناظری طبیعی و معمولی. در طرحهای او خطوطی که در کنار هم قرار میگیرند نشان دهنده فرمها و حجمها هستند و به این ترتیب کوهها و دشتهایی به وجود میآیند که از نظم خطها شکل گرفتهاند.
داود طیموج در طرحهایش واقعیت و خیال را درهم آمیخته و تصاویری فراواقعی به وجود آورده است. او از مداد سیاه و امکاناتی که در اختیارش قرار میدهد استفاده کرده است تا با سایه روشنها فضایی خیالی را ایجاد کند. فیگورهای انسانی که در این طرحها دیده میشود اغلب موجوداتی آسیبدیده و تغییر شکل یافته هستند که با طبیعت و گیاهانی عجیب گره خوردهاند.
لیندا آهنی به فضای اطراف توجه داشته و آن را بدون تغییر چندانی به نمایش کشیده است. سایههای نرم مداد سیاه، فرمها و حجمهای آشنای محیط زندگی را بازنمایی میکند و توجه و مطالعه در اشیاء سادهای که معمولا توجهی به آنها نمیشود را به دنبال دارد. اما بخشی دیگری از کارهای او در دفترچهای با کاغذهای سیاه است که خطوط نازک سفید بر روی صفحات آن نقشی از فیگور انسان را زده است.
در دفتر طراحی سمانه مطلبی نیز توجه به اشیاء پیرامون دیده میشود، اما تمرکز او بیشتر بر لباسهای آویخته از جارختی است. کتهای چرمی، بلوزهای چهارخانه و ژاکتها، سوژهای هستند که هنرمند بارها به آنها پرداخته است اما اغلب لزومی برای پایان دادن کار ندیده و بخشهایی از طراحی را رها کرده است. اما او در بخش دیگری از دفترش با استفاده از یک مداد رنگی به طراحی فیگور اطرافیان پرداخته و با خطوطی آزاد و رها آنها را به تصویر کشیده است.
طراحیهای هما خسروی تداعیکننده فضایی هستند که در نقاشیهای او نیز دیده میشود. رنگهای جوهری یا غلیظ و تیره، فرمهای دایره یا مربعی را به وجود آوردهاند که در میان آنها گیاهانی به چشم میآیند. این گیاهان گاهی به نمونههای واقعی شباهت دارند و گاه نقوشی ساده هستند که یک گیاه را تداعی میکنند. خسروی تنها به طراحی کردن در دفتر اکتفا نکرده و حتی یک تکه کاغذ کوچک نیز میتواند محلی برای طراحی یک برگ و مطالعهای در فرم آن باشد.
مجید کامرانی نیز فضاهایی برگرفته از دنیای واقعی و ترکیب آنها با فضای ذهنی را به تصویر کشیده است. او انسان را در محیطهایی گوناگون قرار داده و جایگاهش را به چالش کشیده است. هاشورهای قلم فلزی یا سایههای مدادی هر کدام فضایی را ایجاد کردهاند که نشانههایی از واقعیت دارد اما در نهایت به تصویری خیالی تبدیل شده است. آدمهایی که از میان علفزار بیرون آمدهاند یا مانند بادکنکی در اتاق خانه سرگردان هستند، قهرمانان طراحیهای کامرانی هستند.
در طراحیهای آرزو شهدادی نیز انسان و مناظر شهری به چشم میآیند. او گاه اجتماعات انسانی مانند مهمانیهای خانوادگی را سوژه کارش قرار داده و گاه انسانی تنها را در محیط شهری به تصویر کشیده است. در اغلب طراحیهای او ساختوسازی دقیق به چشم میآید که گاه با سایه و روشنها شکل گرفته است و گاه هاشورهای به وجود آمده از خطوط موازی و منظم، فیگورها و مناظر را به وجود آوردهاند.
پژمان حکیمی هم به انسان پرداخته است اما جدا از طراحیهایی که از سوژههای اطراف خود داشته، از عکس نیز بهره گرفته است. در دفتر طراحی او تصاویر بازیگران خارجی به پرترههای مدادی تبدیل شده است و در جایی دیگر کودکانی بیمار، فقیر و آسیبدیده را میبینیم که با خطوط نازک و سخت به تصویر کشیده شدهاند و این فیگورها میتوانند بخشی از یک تابلوی نقاشی باشند که بعدا خلق خواهد شد.