سرویس مد و لباس هنرآنلاین: نیما فرمانآرا، حدودا 9 سال است که از لسآنجلس به تهران آمده تا در عرصه نساجی، کاری متفاوت کند. از جمعه 4 مرداد 98 تا 9 مرداد، سری جدید تیشرتهای طراحیشده برند "مُتی" به مدیریت و ایدهپردازی او در گالری ثالث به نمایش در آمده است. روز جمعه این نمایشگاه با عنوان "که همین لباس زیباست" افتتاح شد و با استقبالی پرشور مواجه شد. این بار تیشرتها به مثابه یک اثر هنری، قاب شدهاند و روی دیوار رفتهاند. از نیما فرمانآرا پرسیدیم که چطور به ایده نمایشگاه گذاشتن از تیشرتها رسید و او که این تیشرتها را اثری هنری قلمداد میکند گفت: "برای رونمایی از سری دوم کارهای برند مُتی که طراح این سری آن مصطفی اسدالهی است، وقتی دیدم او برای طراحی این تیشرتها کارهای خیلی خاصی انجام داد که هرکدام بار هنری خودشان را داشتند، به فکر شکلی متفاوت برای ارائه افتادم. کسانی که طرحها را دیده بودند خیلی خوششان آمده بود و تصمیم گرفتیم برنامهای ترتیب بدهیم که این آثار بهعنوان یک اثر هنری دیده شوند. با گروهی صحبت کردیم برای ایدهپردازی و بعد تصمیم گرفتیم آثار را در قالب اثری هنری در گالری ثالث نمایش دهیم. چیدمان را استودیو مشق انجام داد و تصمیم گرفتیم که کارها را با چاپ سیلک به نمایش بگذاریم، آنها را قاب کردیم و روی دیوار بردیم. هدفمان در این برند بیزینسِ صرف نبوده و به همین دلیل هم میخواستیم ارائه هنری داشته باشیم."
تحولی در حرفه خانوادگی
نیما درباره چگونگی شکلگیری این برند هم گفت: "حدودا چهارسال پیش من و پسرعمویم قصد داشتیم کاری را در ایران شروع کنیم که زیرمجموعه نساجی هم باشد. حتی به نخ وارد کردن و پارچه فروختن فکر کردیم. برای من با توجه به این که تازه به ایران برگشته بودم کارکردن در ایران خیلی سخت بود، چون همهجا تا لهجه مرا میشنیدند طوری برخورد میکردند که به این معنی بود که امکان ندارد تو بتوانی اینجا کار کنی. مدام سنگاندازیهایی سر راهمان بود. با چند نفر که مشورت کردیم گفتند کسانی که سالها در این کار بودهاند امروز شرایط سختی دارند چه برسد به تو که تازه آمدی. حتی در ابتدا تولیدی لباس زدیم، مشکل این بود که اول تولید کردیم و بعد باید به امید فروش میبودیم. یک بار که پسرعمویم به ایران آمده بود به این فکر کردیم که تولیدی تیشرت بزنیم. خوب بازار را زیر نظر گرفتم و دیدم در برندهای ایرانی اصلا تیشرت خوب تولید نمیشود. فقط یکی دو برند بودند که چاپشان خوب بود اما دوخت و پارچه با توجه به قیمت بالایشان اصلا خوب نبود. فکر کردم تیشرتی بزنیم که خودمان هم آن را راحت بپوشیم. با پدرم که مشورت کردم، او پیشنهاد داد برندی داشته باشیم که در آن بتوانیم هر دوره با طراحهای مختلف کار کنیم. اولین سری را با طراحانی مثل پرستو سنماری که مجسمهساز است و صبا گلباز کار کردیم و همین طور از کارهای گرافیستی ایتالیایی که شاید حدود سی سال است که درگذشته به اسم آرماندو تستا استفاده کردیم. کارها را آماده کردیم و در اولین ارائه، استقبال خوبی هم داشت. با توجه به این که معمولا اقبال به خرید برندهای خارجی بیشتر است خودمان را آماده کرده بودیم که استقبال خوب نباشد. یک روز که در خانه داشتم با قوطیهای رنگ کار میکردم به ذهنم رسید اگر تیشرتها را توی قوطی رنگ بگذاریم و ارائه کنیم شاید جذابتر باشد. اتفاقا از این شکل بستهبندی برای کادودادن خیلی استقبال شد و با همین ایدهها این برند شناخته شد. تحریمها که شدید شدند و برندهای خارجی کمتر وارد شدند، این هم کمک کرد تا از این برند استقبال شود."
اما نساجی، حرفه خانوادگی و موروثی خانواده فرمانآراست. برند گروه کارخانجات پیله سالها در عرصه بینالمللی با مدیریت بهرام فرمانآرا و برادرانش و پیش از آنها با مدیریت پدرشان مصطفی فرمانآرا شناخته شده بوده. از نیما پرسیدیم که این پیشینه خانوادگی چقدر او و پسرعمویش سام را به سمت تولید سبکی تازه در تیشرت سوق داده که پاسخش این بود: " بالأخره ما سالهاست در کار پارچه هستیم. در امریکا هم تولید پارچه میکنیم و به مشتریها میدهیم که لباس بدوزند. اینجا هم مشتریها به ما پارچه میدهند که روی آن چاپ کنیم. در این سی سال که کار نساجی میکنیم، من شخصا همه کار کردهام. رنگرزی، برش، بافت و... یک جورهایی این کاره هستیم. حتی همین که اسم برندمان "متی" است را از اسم پدربزرگم که مصطفی بود برداشتیم. او بزرگترین اثر را بر زندگی ما از نظر کاری گذاشته بود. هم برای من و هم برای پسرعمویم، پدربزرگمان مهمترین کسی بوده که توی زندگی ما بوده و او از روز اول که جارو دست من داد و گفت برو انبار 5000 متری را جارو کن تا همین امروز همیشه گفتار و کردارش برایم سرمشق بوده. او همیشه به من میگفت مشتری حرف اول و آخر را میزند. حرف که میزنی باید پای حرفت بایستی حتی اگر ضرر کنی. میراث او برای ما خیلی بزرگ بود و این برند هم به یاد او شکل گرفت. از او آموختیم که مشتری را همیشه راضی نگه داریم و برای همین در "متی" هم داریم تلاش میکنیم مشتری همیشه راضی باشد و در این مدت که فروش داشتیم، تنها تعویضهایمان برای تغییر سایز بوده و حتی یک نفر نگفته جنستان بد بوده. همه تا امروز راضی بودند و امیدوارم همیشه مشتریهایمان راضی باشند."
نساجی را به سینما ترجیح دادم
درحالی که بهمن فرمانآرا، پدر نیما کارگردان شناختهشده و معتبر سینماست، حتما خیلیها توقع داشتند که او ادامهدهنده راه پدر باشد ولی او راه پدربزرگ را ترجیح داده و به سوی نساجی رفته. روایت او درباره این ماجرا چنین است: "هرکس اسم مرا میشنود، تعجب میکند که چرا دنبال نساجی رفتهام و دنبال پدرم به سینما نرفتم. من به شوخی میگویم پدرم همه کارهای سینمایی را برای خودش نگه داشت و ما هم دنبال کار پدربزرگمان رفتیم. وقتی با همفکری پدرم به این نتیجه رسیدیم که با هنرمندان مختلف کار کنیم، نظرمان این بود که کارمان صرفا بیزینس نباشد. نمیخواستیم فقط به فروش فکر کنیم. دیدیم که چون داریم با آدمهای مختلف کار میکنیم، باید بیشتر به ابعاد هنری کارمان فکر کنیم. تیشرت مثل چرخی است که یک بار اختراع شده. توی خیابان هم میبینیم همه تیشرتهایی که خوب فروش میروند، همه شکلهایی شبیه هم دارند. ما میخواستیم تنوع ایجاد کنیم. هم از نظر بیزینسی این جالب بود که ما یک اثر هنری در ازای یک تیشرت ارائه کنیم، هم آن هنرمند مجرای تازهای برای ارائه کارش پیدا میکند. هرکسی در جامعه نمیتواند چندمیلیون پول برای خریدن یک اثر هنری بدهد اما به راحتی میتواند اثر هنری یک هنرمند را مثل یک تیشرت با قیمت مناسب بخرد و بپوشد و درکل با این اقدام یک سینرژی ایجاد میشود. از بعد از ما هم اتفاقا این ایده در برندهای دیگر هم تکرار شد و این باعث افتخار من است که چنین اتفاقی میافتد، چون نساجی اساسا از روز اول بر پایه کپی شکل گرفته. اینکه ایده ما کپی میشود به این معناست که ایده ما قوی و ناب بوده و ما تلاش میکنیم دائما به روز باشیم و کارمان یکنواخت نشود که این کپیها آسیبی به روندمان وارد نکند."
"متی" برای جوانهاست
آیا نیما با توجه به دوستی خانوادگیشان با بسیاری از هنرمندان بهنام حوزه تجسمی، به طراحی تیشرت با آنان هم فکر کرده است؟ "روز اول صحبت کردیم که کارهای هنرمندانی مثل کامبیز درمبخش و بزرگمهر حسینپور را روی تیشرتها بیاوریم، اما فکر کردیم شاید بهتر باشد در آغاز با هنرمندانی کار کنیم که خودشان با این برند شناختهتر میشوند. بعد از این که "متی" جا افتاد، حتما با هنرمندان بهنامی کار خواهیم کرد. خوشبختانه خیلیها به خاطر اسم و اعتبار پدرم لطف دارند و کمک میکنند اما بیزینس را نمیشود بر پایه لطف پیش برد. بهتر است مدتی با جوانها کار کنیم و بعد که جا افتادیم سراغ اسمهای بزرگ برویم. من مشتریهایی دارم که سنهای بالاتر دارند اما جامعه هدفم 20 تا 30 سالهها هستند و "متی" را برند جوانان میدانم و هنرمندان جوانتر هم بهتر سلیقه این گروه سنی را میدانند. اما خیلی دوست دارم که حتما یک روز با بزرگمهر حسینپور هم کار کنم."
کسانی که علاقهمندند تا سری تازه طراحیهای برند "متی" را ببینند میتوانند تا 9 مرداد به گالری ثالث واقع در تهران، خیابان کریمخان زند، بین خیابان ایرانشهر و ماهشهر، پلاک 150، طبقه سوم مراجعه کنند.