سرویس تجسمی هنرآنلاین: بنیاد هنر معاصر واحد پاراسول در لندن این روزها پذیرای آثار 9 هنرمند ایرانی متشکل از سام سمیعی، کوشنا نوابی، هادی طباطبایی، حسین والامنش، مرتضی احمدوند، نازگل انصارینیا، غزاله هدایت، سهند حسامیان و نوید نور در نمایشگاهی با عنوان "درخشش خود تویی" است. این بنیاد همچنین در نمایشگاهی مجزا با موضوعی مشترک آثاری را نیز از این 9 هنرمند در بیینال ونیز ارائه داده است
بنیاد هنر معاصر واحد پاراسول که در سال 2004 تاسیس شده، یک موسسه غیر انتفاعی هنر و موسسه خیریه آموزشی است. این بنیاد وابسته به نام بنیانگذار آن نیست و صرفا در خدمت منافع عمومی است. هر ساله این بنیاد چهار نمایشگاه چالشبرانگیز و تحسینبرانگیز را با هنرمندان معاصر بینالمللی که در رسانههای مختلف فعالیت میکنند، سازماندهی میکند که بیشتر آنها در یک نشریه الحاقی مستند شدهاند. این بنیاد همچنین دارای پروژههای مختلف هنری است و اجتماعات داخلی و هم مجاور را از طریق برنامه کامل رویدادهای آموزشی برای کودکان، جوانان و بزرگسالان به هم پیوند میدهد. پذیرش در تمامی نمایشگاهها بنیاد پاراسول رایگان است.
چشمانداز آثار نمایشگاه "درخشش خود تویی" هنرمندان معاصر ایرانی، فراتر از آثار متداول این بنیاد است و هر قطعه با توجه به تمایل آن به پذیرا بودن، احترام و نمود انسجام انسانی در اثر، انتخاب شده است.
نمایشگاه این 9 هنرمند که با سرپرستی زیبا اردلان بنیانگذار، مدیر هنری و اجرایی بنیاد پاراسول، برپا شده است بر مبنای منشور شعر کلاسیک فارسی و دویستامین سالگرد انتشار "دیوان شرقی و غربی" اثر گوته شاعر آلمانی، است که در سال 1819 در تجلیل از ادیب گرانمایه ایرانی حافظ، آثاری را ارائه کرده است.
این نمایشگاه در لندن دربرگیرنده نقاشیها، مجسمهها، عکسها، چیدمانهای هنری و فیلم است و در درجه نخست بر آثار هنرمندان حرفهای و نیمه حرفهای که در ایران و یا در هر جای دیگری در یک کشور معتبر زندگی میکنند، تمرکز دارد. در آثار این هنرمندان یک حس دوگانه وجود دارد که با مفاهیم ناشی از تجربیات فردی و جمعی، به صورت مجازی یا انتزاعی ظاهر میشود.
زندگی و کار هر یک از این هنرمندان در نقاط مختلف جهان، پاسخی منحصر به فرد به جامعه مدرن است، با این حال استفاده از میراث مشترک شعر و بهره گرفتن از استعاره و تمثیل در تمامی آثار ارائه شده، مشهود است.
در طبقه هم کف گالری، مجموعهای با عنوان "مکانیزم رشد، تخریب ساختمانها و خرید ضایعات" از نازگل انصارینیا توجه مخاطبان را به خود جلب میکند. آنچه بهعنوان تکههای نخاله به چشم میآید در واقع قطعات دستساز گچی هستند که براساس یک قالب چاپی سهبعدی ساخته شدهاند و قطعات متلاشی ساختمانی را متبادر میکنند. در تهران، محل زندگی این هنرمند؛ در دهههای اخیر موج تخریب و بازسازی آنارشیستهای حوزه املاک و مستغلات، شهری را که زمانی آشنا بود، دستخوش تغییرات مداوم کرده است. انصارینیا جزییات بیرحمانه و انحصارطلبانه این تخریب شایع در سراسر این شهر را ثبت نموده است.
آثار هادی طباطبایی، ترکیبی از طراحی، نقاشی و مجسمهسازی، اغلب در شبکهها و ماژولها با یک پالت رنگی محدود و مجموعهای از متغیرهای تعریف شده است. طباطبایی در اثری به نام "فضاهای انتقالی" 2017(In Transitional Spaces) که یک چیدمان بزرگ از چندین قطعه عمودی است، تکانهای نامحسوسی را با استفاده از خط، نور و سایه در سطوح ظاهری ایجاد کرده است.
او از طریق ترسیم رشتههای دقیق و محکم در داخل فریمها عمق میدان را مغشوش میکند و با فضای مثبت و منفی ناشی از ترسیم مربع و مستطیلها بر لایههای مختلف شیارها، بازی میکند و در نتیجه یک توهم نوری متحرک در اطراف اثر خلق میشود.
آثار مبهم و تاحدودی مغشوش کوشنا نوابی، جنبههای هویت و بیگانگی را مورد بررسی قرار میدهند. اثر بدون عنوان "تنه درخت" 2017 Untitled (Tree Trunk)، نشان دهنده عضوی از بدن است. این اثر قسمتی از یک تنه درخت بریده شده که از سیم فلزی آویزان است، این تنه درخت در محل قرارگیری قلب، دارای یک حفره باز است؛ پاهای آن کوتاه شده و پایین تنه آن عریان و ناهنجار است، اما بالا تنه و سر آن با یک گلیم ایرانی دست بافت پوشیده شده که یک گونه کاملا تزیینی از پارچه است و قدمت آن تا قرن پنجم قبل از میلاد میرسد که یک جنبه بومی به آن داده است. به نظر میرسد این اثر با وجود حس نمادین از "وطن" احساس جداماندگی و درد تبعید را مجسم میکند.
غزاله هدایت، در آثار خود به دنبال کاوش در حواس، به ویژه حس بینایی و لامسه با تمرکز بر سکوت است. هدایت در یک رشته از مجموعه عکسهای خود در سال 2018، خطوط ظریفی را در سطح عکسهای چاپ کروموژنیکی که پشت سر و شانه او را نشان میدهند، کشیده است. به نظر میرسد این فرمت نمادین فراتر از جسم فیزیکی، نمایش عمیقتری از خود را به نمایش میگذارد. هدایت در مجموعه "تار و پوست"، با نخ کتان بر روی قطعات مربعی شکل از بوم سفید، صفحهای را شکل داده و با اتصال موی در هم تنیده انسان بر روی آن صفحه، لایههای بازنمایی و هویت را به هم مرتبط کرده است.
در تراس بیرونی بنیاد پاراسول، پروژه "نهانخانه" (2017 Nahankne)، از کارهای سهند حسامیان قرار گرفته است. این اثر نفیس که از فولاد ضد زنگ، ورق طلا و پوشش الکترواستاتیک ساخته شده، حضور آرام و در عین حال چشمگیری دارد. ساختار ظاهری آن هندسه معماری سنتی ایرانی را بازنمایی میکند و همانطور که این هنرمند گفته است، معادل درونی رها شده آن را عمیقا در خود نگه میدارد. عنوان "نهانخانه" برگردان از واژه adyton است، به معنای یک فضای بسته کوچک درون یک معبد، که در یونان باستان به طور خاص به عنوان محلی برای دعای اشخاص در نظر گرفته شده بود. برای حسامیان این فضای داخلی فریبنده و شکوهمند در درون سادگی باز پوسته بیرونی آن است.
در طبقه نخست گالری، سام سمیعی دو چیدمان کامپوزیتی، شامل الهیات افسانهای کوه نور (Theologia Theatrica de Koh-i-noor) و الهیات افسانهای دریای نور (Theologia Theatrica de Darya-i-noor) هر دو در سال 2019 ارائه کرده است. مجموعهای از حکایات اقوام ایرانی در این مجموعه پویا از اشیا دو و سه بعدی به صورت نمادین ارائه شدهاند. کوه نور و دریای نور از بزرگترین الماسهای برش خورده در جهان، با تاریخی دراماتیک از تضاد و توطئه هستند. در حالی که هر دو را میتوان به عنوان نمادهای ثروت، قدرت و معمولا تمایل مردانه به تسلط بر جهان دانست، سمیعی این قدرت را به نوآوری و نبوغ شهرزاد و خواهرش دینآزاد که در داستانهای هزار و یک شب بیان شده، پیوند زده است. شهرزاد هر شب از طریق گفتن قصههای دلربای خود به پادشاه اسطورهای پارسی، از اجرای فرمان قتل شهریار جلوگیری میکرد.
بر روی دیوار طبقه اول گالری، اثری از حسین والامنش در تلفیقی از کشف شاعرانه میراث ایرانی این هنرمند و تجربه طولانی از پذیرش خودش در کشور استرالیا دیده میشود. او در اثر خود به نام "طاق نیلوفری" ( Lotus Vault #2)، از برگهای نیلوفری که به طور طبیعی در شهر آدلاید یافت میشود، برای ایجاد یک ساختار سازمانی که به لحاظ هندسی یادآور شبکههای آجری مسجد جامع اصفهان است استفاده کرده است.
نوید نور از حرکت بین فرم و محتوا آثار نوآورانه و چالشانگیز را در پاسخ به تجربیات انسان و پدیدههای انتزاعی ارائه کرده است. در اثر او نور آبی آسمانی از 30 ردیف موازی بر تابلو برقهای دیواری به نام (Broken Blue Square, 2017) شبیه به تابلوی نئون است، اما این لولههای استوانهای در واقع پر از شیشه خرد شده و گاز آرگون هستند که هنگام شارژ الکتریکی آبی رنگ میشود. این اثر، شیایی عرضه میکند که به خودی خود نور نیست و ظاهرا یک تصویر استاتیک (پایدار) است، اما در واقع شکل مجسمهای در جهش شیمیایی فعال و یادآور این نکته است که ظواهر میتوانند فریبنده باشند. در دو نقاشی نور از مجموعه در حال اجرای "تیونرها" (The Tuners)، به طور تصادفی خطوط ناخوانایی بهواسطه علائم ناخودآگاه این امر را میرسانند که افرادی از سراسر جهان پس از امتحان کردن قلمهای مختلف، پیشخوانهای فروشگاه لوازمالتحریر را پشت سر گذاشتهاند. هنرمند در رابطه با این علایم، یک موضوع ابتدایی را میبیند؛ یک تشابهی که قطعا ما را با هر زبان، الفبا و دستورالعملی که استفاده میکنیم، با هم متحد میکند.
در ویدیوی "پرواز" از مرتضی احمدوند 2008، تصاویر محوی از تلاش یک پرنده تنها برای فرار از یک فضای محدود نمایان است. با هر تلاش بیهوده برای فرار، تصاویری از بالهای بیرمق پرنده برای ضبط یک خاطره سفید رویایی از پرواز آن، مانند بازتاب انتزاعی بر روی واقعیت زندگی تحت محدودیت ثابت، کنار هم قرار میگیرند.
او در اثر گهواره ادیان (Cradle of Religions 2019)، سه گوی فلزی یکسان را به صورت معلق کنار هم قرار داده که هر کدام نماد مذهب، هستند که بر فراز سیمهای معینی ثابت شدهاند. این گویها با چرخشی آهسته به کرهای تبدیل میشوند که میتواند نمادی از اتحاد یا ادغام ادیان باشند. اثر فوق بهطور مفهومی تئوری گهواره نیوتن را که بر "اصل پایستگی انرژی و نیروی حرکتی" استوار است دنبال میکند.
به طور کلی "درخشش خود تویی"؛ نمایشگاهی است که اهمیت حیاتی گفتوگوی آزاد برای ایجاد درک بیشتر بین همه ملتها را برجسته میسازد. به ویژه در دوران پر همهمه و متغییر امروز، این موضوعات به جا و آموزنده هستند، به شیوهای که میتواند موجب افزایش انگیزه کنجکاوی، فهم و شناخت فرهنگهای دیگر و تهییج هر چه بیشتر گفتوگوها شوند.
این نمایشگاه که با عنوان "درخشش خود تویی" برگزار شده در قالب آثاری دیگر از سوی بنیاد واحد پاراسول امسال در بیینال ونیز 2019 ارائه شده است.