سرویس تجسمی هنرآنلاین: هفتمین دوسالانه نقاشی دامونفر با نمایش 110 اثر از 57 هنرمند 10 تا 17 اسفندماه در گالری پردیس ملت برگزار شد. این دوسالانه که ویژه جوانان زیر 25 سال برگزار میشود در این دوره شاهد استقبال چشمگیر هنرمندان جوان بود و 1424 نقاش برای حضور در هفتمین دوسالانه نقاشی دامونفر اعلام آمادگی کردند.
آثاری که برای شرکت در نمایشگاه انتخاب شدند، تابلوهای بسیار متنوعی بودند که رویکردهای متفاوت نسل جدید هنرمندان نقاش ایران را به نمایش میگذاشتند. از نکات قابل توجه در این نمایشگاه عدم حضور آثار انتزاعی بود که نشان دهنده گرایش کمتر نقاشان جوان به این سبک است. به گفته داوران دوسالانه تعداد آثار انتزاعی رسیده به جشنواره بسیار اندک بوده و آن تعداد محدود نیز از کیفیت خوبی برخوردار نبودند.
یکی دیگر از ویژگیهای قابل توجه این آثار کوچک شدن ابعاد تابلوها است. بیشتر هنرمندان جوان به استفاده از کادرهای کوچک گرایش پیدا کرده و ترجیح دادهاند در فضایی محدود به نمایش ذهنیات خود بپردازند. استفاده از متریالهای در دسترستر مانند کاغذ و مداد نیز جایگاه مهمی در این مجموعه آثار داشت که احتمالا نشان دهنده انتخابهای هنرمند برای کار در شرایط محدود است.
در نهایت از میان 110 اثر به نمایش درآمده، 5 اثر به عنوان برگزیدگان هفتمین دوسالانه دامونفر انتخاب شدند. اگرچه هیئت داوران تأکید داشتند که دنیای هنر عرصه رتبهبندی نیست و تمام آثار راهیافته به نمایشگاه قابل تقدیر هستند، اما برای تشویق هنرمندان جوان، آثاری را به عنوان برگزیده معرفی کردند. احمدرضا اسحاقی، سارا آقابیگی، آنیتا امیرجهادی، مهتاب متینی، ابوالفضل هارونی و آرمینه نگهداری تقدیرشدگان این دوره از جشنواره بودند. همچنین عطیه شفیعی و هما خسروی نفرات سوم، محمدحسین خاتمی و محدثه طاهری، نفرات دوم و سپهر ایمانپور به عنوان نفر اول هفتمین دوسالانه نقاشی دامونفر انتخاب شدند. در ادامه این گزارش نگاهی به آثار برگزیده داریم تا ببینیم بهترین آثاری که از دیدگاه فرح اصولی، بیتا فیاضی، هومن مرتضوی، ایمان افسریان و هرمز همتیان بهترین کارهای بخشی از نقاشان جوان ایران هستند، چه ویژگیهایی دارند.
عطیه شفیعی یک اثر فیگوراتیو را ارائه کرده که در آن دختری جوان به تصویر کشیده شده است. سوژه در وضعیتی طبیعی و بدون توجه به مخاطب و نقاش، در محیط خانه دیده میشود، اما نقاش آنقدر به سوژه نزدیک شده است که تنها فضایی محدود از اطراف او دیده شود و نقش اصلی را فیگور انسان ایفا میکند. رنگهای به کار رفته در این اثر به گونهای است که تاریکی شب و استفاده محدود از نور مصنوعی را تداعی میکند. نقاش در بعضی قسمتها به جزییات توجه داشته و سعی کرده است آنها را به خوبی بازنمایی کند، اما در قسمتهایی دیگر با رها کردن خطوط و رنگها، ذهن را به سمت بخشهای اصلی برده است. به همین دلیل است که عدم وجود یکی از دستهای سوژه و اکتفا کردن به یک خط نازک، قابل پذیرش مینماید. شفیعی در عین اینکه با آزادی به نقاشی پرداخته و فضایی ساده را ایجاد کرده است، توانسته با استفاده درست از لکههای رنگ به خوبی یک اثر واقعگرا ایجاد کند که حس سوژه را به مخاطب منتقل میکند.
هما خسروی در تابلویی پوشیده از خاکستریهای رنگی به نمایش گیاهان پرداخته اما هدف او از کشیدن گیاهان، این نبوده که طبیعتپردازی کند و یا تصویری زیبا و جذاب را مقابل چشم مخاطب قرار دهد. او در نخستین قدم با حذف رنگ از کارش، گلها را از شکل تزیینی و زیباییشناسانه آنها دور کرده و مخاطب را به سمت دریافت مفاهیمی دیگر هدایت میکند. در این اثر شاهد حضور متراکم گیاهان و شاخ و برگهای درهم پیچیدهای هستیم که گیاهانی خشک و خشن را بازنمایی میکنند. این شاخهها در میان فرمهایی قرار دارند که مانند تپههایی کوچک به نظر میرسند. سیاه و سفید با افزودن اندکی قرمز به خاکستریهایی رنگی تبدیل شده و منظرهای وهم انگیز و خیالی را به وجود آورده است.
محدثه طاهری نیز اثری فیگوراتیو را ارائه کرده که در عین واقعی بودن، بهرهای از خیال برده است. طاهری از تنالیته رنگهای قهوهای استفاده کرده و فیگوری کاملا طبیعی را بر زمینهای تیره قرار داده است. او پرداختن به جزییات را در همه سطح اثر به یک اندازه رعایت نکرده و در بخشهایی که از اهمیت کمتری برخوردار بوده به راحتی با چند تاش قلم، فرم را ایجاد کرده است. اما آنچه نگاه مخاطب را از چهره سوژه منحرف کرده و به خود میکشد، انگشتی است که سوژه در گردن خود فرو برده است. این عمل غیر واقعی چنان راحت و آسوده به تصویر کشیده شده که کاملا طبیعی و قابلباور به نظر میرسد. این عمل باعث شده از یک سو به نظر برسد بدن انسان دارای سطحی نرم است که فرو رفتن انگشت در آن موضوعی طبیعی است، و از سوی دیگر نوعی خودآزاری را تداعی میکند.
محمدحسین خاتمیفر اثری را ارائه کرده که همزمان میتواند عادیترین و عجیبترین سوژه نقاشی برای یک هنرمند جوان باشد. طبیعت بیجان و چیدن اشیاء معمولی در کنار هم، یکی از سوژههای بسیار رایج در طول تاریخ نقاشی بوده که تقریبا همه هنرمندان تجربه آن را دارند اما شاید در سالهای اخیر با رواج گرایشهای جدید در هنر معاصر، توجه به آن کمرنگ شده است. با وجود این همچنان نگاه هنرمندانه به سادهترین جزییات زندگی میتواند شکلدهنده یک اثر هنری باشد. خاتمیفر در تابلوی خود یک طاقچه آشپزخانه را نمایش داده که روی آن تعدادی ظرف و بطری آب قرار دارد، اما نحوه نمایش این چیدمان ساده، با لکههای رنگ و نور ، جلوهای گرم و صمیمی در محیط ایجاد کرده است.
سپهر ایمانپور طبیعت را سوژه کار خود قرار داده اما نگاهی که به آن دارد متفاوت از آثار منظرهنگاری است. او با نگاهی هندسی به ترسیم فرمهای گیاهی پرداخته و به نوعی میتوان گفت با اغراق در زوایای موجود در گیاهان و برگها، شکلی غیر طبیعی در آنها ایجاد کرده است. درختان سر بریده و توخالی در کنار درختان جوانتری قرار دارند که هنوز برگهای سبزی بر آنها دیده میشود. اما همه این درختان در محیطی قرار دارند که شباهتی به جنگل یا فضای طبیعی ندارد. این فضای رنگی مانند محیط شهری، زمین آسفالته و دیوار ساختمانهایی به نظر میرسد که درختان را احاطه کرده است و در نهایت آنچه دیده میشود جنگلی خیالی است که شاید درختان آن نماد آدمها هستند.