به گزارش هنرآنلاین، مهرداد ختایی داور رشته نقاشی یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر گفت: تعداد آثار رسیده به بخش نقاشی سه برابر دور قبل بود. این اتفاق از نظر من مثبت بود زیرا ما توانستیم از میان تعداد زیاد آثار تعداد کمی اثر را انتخاب کنیم که از فیلترهای زیادی رد شدند و در نهایت آثار واقعاً خوبی را انتخاب کردیم که کاملا قابل دفاع هستند و امروز می‌توانید در بخش نمایشگاه طوبای زرین آنها را ببینید. ما داوری بسیار سخت و پیچیده‌ای داشتیم و داوران بسیار دقیق و آگاهانه کارها را بررسی کردند و از نتیجه آن کاملا راضی هستم.
او درباره تفکیک رشته‌های هنری در این دوره از جشنواره گفت: اگرچه حمله‌های زیادی علیه داوران و دبیران جشنواره شد اما امسال استقبال بسیار خوبی از جشنواره فجر شده و هنرمندان بسیاری آثار خود را ارسال کردند. به نظر من دلیل این اتفاق سیاست‌گذاری متفاوت جشنواره بود. جدا کردن رشته‌های هنری و انتخاب اساتید به نام برای داوری هر رشته، عامل جذب شرکت‌کنندگان بیشتر بود.
ختایی با اشاره به حضور گالری‌ها در این دوره از جشنواره گفت: قطعاً حضور گالری‌ها بسیار مهم است. به نظر من این کار به نوعی شرکت دادن و همکاری کردن جشنواره با گالری‌ها است و می‌تواند اتفاق مثبتی باشد چون جشنواره از جنبه صرفا دولتی خارج شده و بخشی از آن با گالری‌های خصوصی که مخاطبین خاص خود را دارند تقسیم می‌شود. این اتفاق کار بسیار خلاقانه‌ای است که به نظر من بازتاب خوبی خواهد داشت و اگر در دوره‌های بعدی ادامه پیدا کند نتیجه خوبی از آن به دست می‌آید.
او درباره ملاک‌های داوری آثار نقاشی گفت: سیاست کلی بخش نقاشی این بود که معاصر بودن آثار را مد نظر بگیریم. ما این موضوع را مورد توجه قرار دادیم و در مجموع آثاری را انتخاب کردیم که ساختار درستی داشته باشند، نسخه‌برداری از جایی نباشند، مستقل باشند، ترکیب‌بندی درست و زیبایی‌شناسی درست داشته باشند و مهمتر از همه ایده خلاقانه و نگاه متفاوت داشته باشند. زیرا این آثار روی دیوار می‌روند و به ملاکی برای هزاران جوان دیگر تبدیل می‌شوند.
ختایی ادامه داد: معاصر بودن تعریف دقیقی ندارد و نمی‌توانیم بگوییم اگر یک نقاشی چارچوب خاصی را داشته باشد یک اثر معاصر است. اما آثاری که ساختاری داشته باشند که تاکنون دیده نشده است و کپی سایر آثار نباشند را می‌توان معاصر دانست. به عنوان مثال آثار زیادی به جشنواره رسیده بود که کیفیت خوبی داشتند اما نمونه‌های غربی آنها را در فضای مجازی شاهد هستیم و تمامی این آثار در داوری رد شدند. بنابراین آثاری که حس و حال فضایی که هنرمند در آن زیست می‌کند را دارا باشند و دغدغه‌های زندگی مدرن کنونی را نشان دهد را می‌توان معاصر دانست. فردی که در جامعه معاصر ایران زندگی می‌کند دغدغه‌های گوناگون دارد که ممکن است در اثر نقاشی او منعکس شوند. ما سعی کردیم در قضاوت خود این موضوع را در نظر بگیریم.
او درباره جایگاه فعلی نقاشی در جامعه گفت: در سالهای اخیر تعداد هنرمندان به شکل اعجاب‌انگیزی رشد کرده است، گالری‌ها بسیار زیاد شده‌اند و دانشگاه‌ها رو به افزایش هستند، اما خروجی‌های موثر بسیار کم است. از طرفی هنرمندان زیادی که کار می‌کنند و آثاری که هر هفته روی دیوار گالری‌ها می‌روند نیاز به حمایت مالی دارند. به نظر من بحرانی که در وضعیت اقتصادی نقاشی وجود دارد آفتی است که بزرگترین معضل هنر تجسمی کشور است و نمی‌دانم سرانجام آن چه خواهد شد.
ختایی افزود: مسائل دشوار روبروی هنرمندان بسیار زیاد است. در جامعه امروز هنری بعضی از آثار قیمت‌های کاذب دارند و بعضی از آثار هیچ فروشی ندارند. این موضوع بزرگترین آسیب را به روند هنر تجسمی می‌رساند. اما به نظر من هنرمندان باید با امید کار خود را ادامه دهند و توجهی به این شرایط نداشته باشند زیرا پس از گذشت سال‌ها هنرمندان واقعی که بدون توجه به آسیب‌ها کار خود را ادامه داده‌اند، باقی می‌مانند و بقیه حذف می‌شوند.
یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر با دبیری ابراهیم حقیقی تا پانزدهم اسفند برپاست. در این جشنواره سید امیر سقراطی دبیری هنری و محسن سلیمانی دبیری اجرایی را عهده‌دار هستند.