به گزارش هنرآنلاین، در نخستین روز از نمایش فیلمهای تجسمی یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، "حرف هنر" درباره بهنام کامرانی و به کارگردانی مجتبی فلاحی و به مدت 20 دقیقه پخش شد. دومین اثر این بخش "حرف هنر" درباره بهنام صدیقی به کارگردانی مجتبی فلاحی بود.
"برادرها" اثری درباره نیما و نامی پتگر به کارگردانی مانی پتگر در سومین بخش به نمایش درآمد. "ناقوسها و صلیبها" که اثری درباره پیتر بروگل هنرمند نقاش بود، به کارگردانی لخ ماجوسکی به مدت 90 دقیقه نمایش داده شد.
بخش پایانی نخستین روز از آغاز به کار بخش فیلم در یازدهمین جشنوار هنرهای تجسمی فجر به نقد و بررسی اثر لخ ماجوسکی توسط محمدرضا اصلانی اختصاص یافت.
امروز نیز ساعت 16 تا 18 فیلم "خانه دوست" درباره استاد ابوالقاسم سعیدی به کارگردانی محمد رضا عینی به مدت 70 دقیقه، فیلم خارجی "پیروسمانی" به کارگردانی گیورگی شنگلیا به مدت 105 دقیقه در سانس دوم از ساعت 18 تا 19:30 در خانه هنرمندان به نمایش در میآید.
بخش "فیلم تجسمی" در یازدهمین جشنواره فیلم فجر تا یکشنبه 14 بهمن ماه همه روزه از ساعت 16 تا 22:30 ادامه خواهد داشت.
نقاشی، زیباییهای پنهان در روزمرگیها را کشف میکند
محمدرضا اصلانی، هنر را دارای زبان متفاوتی خواند و در این باره گفت: در واقع نقاشی زیباییهایی را که در حجاب عادتها پنهان شده و ندیدهایم کشف میکند.
نشست نقد و بررسی فیلمها در نخستین روز از آغاز به کار بخش فیلم های تجسمی یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر با حضور محمدرضا اصلانی برگزار شد و به نقد فیلم "ناقوسها و صلیبها" اثر لخ ماجوسکی که درباره پیتر بروگل هنرمند نقاش بود، اختصاص یافت.
در این نشست محمدرضا اصلانی فیلم "ناقوسها و صلیبها" را دارای لایههای مختلف خواند و در این باره گفت: این فیلم دارای سه لایه بود که سه دوره را در خود تمثیل میکرد اما با توجه به اینکه تمثیلهای پنهان در فیلم برای اغلب حاضران شناخته شده هستند، من درباره نقاشی و سینما صحبت خواهم کرد.
او ادامه داد: ما با دو زبان در جهان خودمان مواجه هستیم که یکی کلامی است. در حقیقت زبان کلامی، جهان را در مجرد آوا و صدا اختراع می کند و می زایاند؛ در واقع زبان حاصل جهان خود است.
این پژوهشگر و هنرپژوه تصریح کرد: اکنون بسیاری از زبان شناسان و روانشناسان این مساله را مطرح میکنند که زبان ارجاعی به جهان نیست بلکه جهان ارجاعی به زبان است.
اصلانی خاطر نشان کرد: زبان بصری بازتاب چیزی است که ما با آن مواجه میشویم. در واقع به مثابه امری دیگر و وانمود نحوی نگاه ماست زیرا نگاه ما به جهان تصویر میدهد و تصویر جهان را ممکن میسازد؛ از این وجه تصویر امری تعبیر پذیر است، بنابراین بین گفتن کلمه آفتاب و دیدن آن تفاوت بنیانی وجود دارد و این دو یکدیگر را کامل میکنند.
او، زبان بصری را دارای قابلیت کشف خواند و گفت: در واقع زبان بصری کشف میکند. در حقیقت ما با واقعیت وجود جهان رو به رو هستیم اما با آن مواجه نیستیم زیرا ما با وقوع خودمان مواجه هستیم.
این پژوهشگر و مستند ساز تاکید کرد: در فیلم "ناقوسها و صلیبها" یک نقاش قرن 16 با یک سینماگر قرن 21 همراه هستند بنابراین میتوان گفت که سینما وجه تکامل نظری نقاشی است. در واقع نقاشی با دیدن اشیاء به انگیزهای میرسد که بر مبنای آن میتواند آنچه را دیده به ابژه تبدیل کند. نقاشی یک تفکر عینی است که منجر به کشف می شود.
اصلانی ادامه داد: در واقع نقاشی نوعی نقد از یکسو و کشف زیبایی از سوی دیگر است؛ زیباییهایی که ما هر روز در عادتهایمان نمیبینیم. در واقع نقاشی زیباییهایی را که در حجاب عادتها پنهان شده و ندیدهایم، را کشف میکند. بنابراین میتوان گفت که نقاشی زیبایی صرف نیست بلکه نوعی فضیلت است که در اخلاق مستقر میشود کما اینکه بروگل نیز به صرفا نقاشی نکرده و به یک وظیفه اخلاقی پرداخته است.
او خاطرنشان کرد: حتی رامبراند در چهره نگاریهایی که داشته، صرفا به دنبال شبیه سازی نبوده و با حرکت قلمو و رنگ خود توانسته اجرای صورت را که طبق عادت ما پراکنده هستند، منسجم و در یک کلیت سازمان یافته عرضه کند و ما را به تامل وادارد.