سرویس تجسمی هنرآنلاین: چندی پیش نمایشگاه عکسهای تئاتر گروهی از عکاسان با نام "پرده آخر" در موزه عکسخانه شهر برگزار شد. در این نمایشگاه که آثار آن توسط رضا جلالی گردآوری و انتخاب شد 30 اثر از 15 عکاس به نمایش درآمد. عاطفه آرانی، آرزو آزادپور، میلاد بهشتی، رضا جلالی، فهیمه حکمت، عماد دولتی، مونا صدر، لیلی صدیق، علیرضا فراهانی، محبوبه فرج اللهی، مریم قهرمانی، شیوا مشفق، احسان نقابت، بهار نیکپور و عطیه نیکنام آثاری را که بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ در سالنهای تئاتر تهران ثبت شدهاند را به نمایش گذاشتند. به بهانه این نمایشگاه با رضا جلالی و میلاد بهشتی درباره عکاسی تئاتر به گفت و گو نشستیم.
ایده اولیه برگزاری نمایشگاه گروهی عکس "پرده آخر" چگونه شکل گرفت؟
رضا جلالی: من در گذشته عکاسی تئاتر انجام میدادم ولی بعد این کار را رها کردم و به سراغ گونههای دیگر عکاسی رفتم. چند سال پیش دوباره جذب عکاسی تئاتر شدم و در کنار کارهای دیگری که انجام میدادم، عکاسی تئاتر هم برایم مهم شد. پس از آن امیرهوشنگ للهی (تهیهکننده رادیو و مدیر موزه عکاسخانه شهر) به من پیشنهاد داد که یک نمایشگاه گروهی عکس تئاتر برگزار کنیم و من هم از این پیشنهاد استقبال کردم. ابتدا قرار بود که این نمایشگاه با حضور 10 عکاس برگزار شود ولی توانستیم تعداد عکاسان را به 15 نفر برسانیم. در ادامه با میلاد بهشتی صحبت کردم و چون او با عکاسان تئاتر آشنایی بیشتری داشت، توانستیم عکاسان مورد نظر خود را انتخاب کنیم. نکتهای که نمایشگاه گروهی عکس "پرده آخر" برای من داشت این بود که تقریبا از کسانی که سالها تجربه در عکاسی تئاتر دارند و در این زمینه کار کردهاند، اثری را در این نمایشگاه نداشتیم و بیشتر آثار متعلق به عکاسان جوان بود. این هنرمندان اغلب اعضای انجمن عکاسان خانه تئاتر هستند، اما چند عکاس فعال نیز بودند که بنا بر دلایلی در انجمن عکاسان خانه تئاتر عضو نشده بودند.
عکسهایی که انتخاب شدند چه ویژگیهایی داشتند؟
رضا جلالی: چون اولین بار بود که این نمایشگاه برگزار میشد، به همین خاطر ما دوره تاریخی برای عکسها تعیین نکردیم. خود عکاسها تعدادی از آثار خود را انتخاب کردند و ما پس از بررسی آنها در نهایت از هر عکاس دو عکس را انتخاب کردیم. از آنجایی که تعداد نمایشگاههای عکس تئاتر بسیار کم است، شرایط را کمی سادهتر در نظر گرفتیم. البته در مجموع تعداد نمایشگاههای عکس به نسبت رشتههای دیگر هنر تجسمی کمتر است و در بین نمایشگاههای عکس نیز تعداد نمایشگاههای عکس تئاتر بسیار کم است.
به نظر شما دلیل اینکه کمتر شاهد برگزاری نمایشگاه عکس تئاتر هستیم چیست؟
رضا جلالی: عکاس تئاتر باید تلاش زیادی انجام بدهد تا بتواند برای برپایی نمایشگاه با یک گالری هماهنگ شود و بعد باید با هزینه خود عکسها را چاپ و روی دیوار ببرد. معمولاً این کار با ضرر همراه است، یعنی نه تنها هیچ سودی برای عکاس ندارد بلکه ضرر هم دارد، در حالیکه در رشتههای دیگر هنرهای تجسمی چنین اتفاقی نمیافتد و کسی که نمایشگاه میگذارد حداقل ضرر نمیکند.
به طور کلی عکاسان تئاتر با چه شرایطی مواجه هستند؟
رضا جلالی: در خانه تئاتر برای بسیاری کارها دستمزد تعیین میکنند ولی برای عکاسان تئاتر هیچ دستمزدی در نظر نمیگیرند. بسیاری از صنفهای خانه تئاتر قرارداد تیپ دارند و با وجود اینکه چند سال است انجمن عکاسان تئاتر سعی دارد شرایط را مهیا کند، ولی هنوز هیچ قراردادی بین عکاس با تهیهکننده نمایش بسته نمیشود.
با تأسیس تماشاخانههای خصوصی هم تعداد نمایشهایی که اجرا میشوند بسیار بالا رفته است. گاهی افراد غیرتئاتری با تصورات غیر واقعی، نمایشی را روی صحنه میبرند و فکر میکنند هر شب سالنشان پُر میشود. به همین دلیل با یک عکاس صحبت میکنند و رقمی را به عنوان دستمزد تعیین میکنند ولی پس از یک ماه وقتی میبینند سالن اجرا خالی است و سرمایه اولیهشان برنمیگردد، پول عکاس را نمیدهند. جای مشخصی هم وجود ندارد که عکاسان بتوانند حقوق خودشان را بگیرند. در سینما یک سیستم وجود دارد که عوامل فیلم میتوانند درخواست خودشان را به خانه سینما ببرند و اگر دستمزد آنها پرداخت نشود، حتی میتوانند جلوی اکران فیلم را هم بگیرند. اما در خانه تئاتر تاکنون چنین چیزی وجود نداشته است.
انجمن عکاسان تئاتر برای جدی گرفته شدن عکاسی تئاتر کار خاصی انجام نداده است؟
رضا جلالی: برای قرارداد تیپ یک سری کارها انجام دادهاند و جلساتی برگزار کردهاند اما آنقدر تغییرات وجود داشته که هنوز این داستان به جایی نرسیده است.
در سالهای اخیر تعداد عکاسان تئاتر افزایش پیدا کرده است، ولی ما به ندرت نمایشگاههای مستقلی در زمینه عکاسی تئاتر میبینیم. دلیل این موضوع میتواند آن باشد که عکاسی تئاتر، انجام یک کار تبلیغاتی برای معرفی نمایش است و عکسها باید در خدمت اهداف آن نمایش استفاده شوند، همانطور که عکاسی فیلم یا انواع عکاسی تبلیغاتی نیز اغلب حضور و نمایش مستقل ندارند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
میلاد بهشتی: یکی از دلایل کم بودن نمایشگاههای عکس تئاتر این است که به طور کلی فروش عکس نسبت به نقاشی، خط و بخشهای دیگر تجسمی کمتر است. برپا کردن یک نمایشگاه، نیازمند آثاری مرتبط با هم است که دارای استیمنت و یک ایده باشند. گالریها قبول نمیکنند که عکسهای چند نمایش، بدون اینکه ارتباطی با هم داشته باشند روی دیوار بروند. متأسفانه فروش عکس هم بسیار سخت است. معمولاً عکاسان تئاتر هیچ ایدهای ندارند و از طرفی ارتباط دادن عکسهای نمایشهای مختلف به هم دشوار است. دلیل دیگر این است که ورود به عکاسی تئاتر با وجود تماشاخانههای خصوصی راحتتر از عکاسی ورزشی و عکاسی مستند است. وجود بازیگرها و فضای جذابی که تئاتر دارد شاید عکاسهای زیادی را جذب کند ولی اغلب هیچ هدفی برای عکسهایی که میگیرند ندارند.
رضا جلالی: عکاسان سینما هم برای آثارشان نمایشگاه برگزار نمیکنند. شاید به خاطر این باشد که هم عکاسی سینما و هم عکاسی تئاتر پیامد یک محصول دیگر است. در واقع یک محصولی به لحاظ بصری تولید میشود و عکاسها از آن محصول یک محصول دیگر تولید میکنند. برخی از دوستان میگویند که مخاطب در یک نمایشگاه قصد داشته عکسی از آنها را بخرد، ولی وقتی فهمیده که عکس تئاتر است منصرف شده است. به نظرم عکسهای تئاتر میتواند روی دیوار خانه جذاب باشد ولی تا به حال روی این بخش کار نکردهایم و برای آن بازاریابی درست و دقیقی انجام ندادهایم. واقعیت این است که تنها چیزی که از یک نمایش میماند عکس است. مثلاً در حال حاضر نمایش "خانه برناردا آلبا" به کارگردانی دکتر رفیعی روی صحنه است و من بهعنوان یک مخاطب عام این نمایش را میبینم و عکس این نمایش را میخرم که 20 سال بعد بگویم این عکس مربوط به نمایش دکتر رفیعی در سال 97 است. به نظرم خرید عکس تئاتر برای مخاطبان عام تئاتر هم میتواند جذاب باشد. البته این نظر من است و برای کسی حکم صادر نمیکنم. فکر میکنم برای علاقهمندان تئاتر میتواند جالب باشد که عکس تئاتر بخرند.
در نمایشگاه عکس "پرده آخر" بسیاری از مخاطبانی که تئاتر میبینند آمده بودند و برایشان جالب بود که بگردند تا عکس نمایشهایی که دیده بودند را پیدا کنند. حالا اگر یک نفر یکی از این عکسها را بخرد، به نظرم جذاب خواهد بود. مسئله بعدی این است که اقتصاد عکاسی به لحاظ گردش مالی و فروش ضعیف است. در حال حاضر گالریهایی وجود دارند که اگر به آنها بگویید قصد برگزاری یک نمایشگاه گروهی عکس دارید، قبول نمیکنند چون میگویند برگزاری چنین نمایشگاهی برای ما درآمدی ندارد. من احساس میکنم ما به این جنبه از عکس تئاتر نگاه نمیکنیم. اتفاقاً عکسهای تئاتر میتواند برای مخاطب تئاتر خاطرهانگیز باشد. امروزه تعداد مخاطبان تئاتر زیاد شده است و آنها میتوانند عکسهای آن نمایشی که دوست داشتند را بخرند.
قیمتگذاری عکسها روی این مسئله تأثیر نگذاشته است؟ به هر حال مخاطبان تئاتر که یک مبلغ محدودی برای دیدن نمایش مورد علاقهشان پرداخت کردهاند، شاید نتوانند چندین برابر آن قیمت را برای عکس تئاتر پرداخت کنند.
رضا جلالی: ما از همان ابتدا در مورد قیمتگذاری آثار نمایشگاه "پرده آخر" بحث داشتیم چون برخی از عکاسها قیمت بالایی میدادند. البته در اصل قیمت بالایی نبود ولی با توجه به بضاعت مخاطبان ممکن بود که زیاد به نظر برسد. به هر حال اقتصاد فروش عکس بسیار ضعیف است و ما نمیتوانیم کاری برای آن انجام بدهیم. در همه جای دنیا همینطور است و معمولاً در حراجها فروش عکس نسبت به فروش سایر هنرهای تجسمی کمتر است. گاه در زمینه قیمتگذاری آثار عکاسی در ایران با یک برخورد غیرحرفهای نیز مواجه هستیم و عکاس قیمتهای نجومی روی آثار خود میگذارد، در حالیکه شاید چندان آدم معروفی نباشد و عکسی هم که گرفته است عکس چندان ویژهای نیست.
اما باید در نظر داشت که به هر حال عکاس برای اثر خود زحمت کشیده است و بخش زیادی از قیمتی که پیشنهاد میدهد خرج چاپ میشود و 30 درصد آن هم به گالری تعلق دارد. پس در نهایت پول چندانی برای عکاس باقی نمیماند. من امیدوارم که بتوانیم نمایشگاه گروهی عکس "پرده آخر" را با همین تعداد و یا تعداد بیشتری در آینده نیز ادامه بدهیم. ادعایی مبنی بر اینکه اولین نمایشگاه گروهی عکس تئاتر را برگزار کردهایم نداریم ولی جزء معدود نمایشگاههای گروهی عکس هستیم که فعالیت میکنیم، زیرا راضی کردن یک گالری برای نمایش دادن عکسهای تئاتر کار بسیار سختی است.
به نظر شما گالریها راغب نیستند که عکس تئاتر را نمایش دهند یا مخاطبان راغب نیستند که عکس تئاتر بخرند؟
رضا جلالی: به نظر من اگر گالریهای خوب، نمایشگاه عکس تئاتر بگذارند، عکسهای تئاتر هم به فروش میروند. شما میتوانید از یکی دو گالریدار سوال بپرسید که چرا نمایشگاه عکس تئاتر نمیگذارند؟ تعداد نمایشگاههای عکس تئاتر شاید نسبت به سبکهای دیگر عکاسی هم کمتر باشند. ما در انجمن عکاسان خانه تئاتر 50 نفر هستیم و شاید در طول سال از بین ما یکی دو نفر بخواهد نمایشگاه عکس تئاتر بگذارد، در حالیکه ممکن است عکاسان مستند هر روز به گالریها مراجعه کنند.
به نظر میرسد در حال حاضر مسئله عدم شناخت وجود دارد. یعنی هم گالریدارها نسبت به عکاسی تئاتر به شناخت و باور نرسیدهاند و هم مخاطبان. از آنجایی که گالریدارها نمایشگاه عکس تئاتر برگزار نمیکنند، بنابراین مخاطب هم نمیتواند آثار را ببیند که بخواهد بخرد. فکر میکنید در این زمینه انجمن عکاسان تئاتر باید اقدامی انجام بدهد یا خود هنرمندان باید به شکل مستقل فعالیت انجام بدهند؟ باید چهکار کرد که مخاطب و گالریدار نسبت به عکاسی تئاتر شناخت پیدا کند؟
رضا جلالی: این نکته را بگویم که در هیچ جای دنیا عکاسی تئاتر به این صورتی که در ایران رواج پیدا کرده، وجود ندارد و هیج جای دنیا این تعداد عکاس تئاتر ندارد. تشخیص خوب یا بد بودن آن را برعهده کسانی میگذارم که به صورت تئوریک به این موضوع نگاه میکنند. در کل عکاسهای سینما و تئاتر نمایشگاه نمیگذارند چون آثار هر دوی آنها محصول دوم است. اما به نظرم عکاسی تئاتر میتواند یک پله بالاتر از عکاسی سینما قرار بگیرد. فیلم سینمایی تا ابد ماندگار میشود ولی اجرای تئاترها پس از چند روز به پایان میرسد. برای من عکس نمایشهایی که زندهیاد سمندریان یا خانم هما روستا کار کردهاند بسیار ارزشمند است. به نظرم در این زمینه انجمن عکاسان خانه تئاتر باید دو فعالیت را انجام بدهد که فعالیت اول این است که اعضای خودش را به برپایی نمایشگاه ترغیب کند. فعالیت دوم انجمن هم باید این باشد که به اعضای خودش چنین دیدگاهی بدهد که عکس را فقط با هدف منتشر شدن در خبرگزاری و روزنامه نگیرد بلکه به این موضوع هم فکر کنند که ممکن است روزی این عکسها را در یک نمایشگاه شرکت دهند. ضمن اینکه انجمن باید مراوده خودش را هم با گالریدارها افزایش بدهد. گالریدارها را در نمایشگاههای سالانهای مثل همایش "10 روز با عکاسان" و جشنواره تئاتر فجر دعوت کند و به آنها عکسها را نشان بدهند و بگویند که میشود این عکسها را هم فروخت. من فکر میکنم که میشود گالریدارها را برای برگزاری نمایشگاه عکس توجیه کرد. عکاسان تئاتر هم باید کمی بازتر به این مقوله نگاه کنند. متأسفانه عکاسان انگار جدا از فضای هنرهای تجسمی هستند، به خصوص عکاسهایی که کمی کارهایشان شکل خبری دارد. اکثراً میبینیم که مجسمهسازها و نقاشان گالریگردی میکنند تا ببینید همکاران خودشان چهکار میکنند. عکاسان مستند و عکاسان خبری هم همین کار را میکنند ولی عکاسان تئاتر را نمیبینیم که به نمایشگاهها سر بزنند. خیلی از آنها درک درستی از فضای گالریها ندارند که بعد بخواهند در آنجا نمایشگاه بگذارند. در حال حاضر اغلب نقاشان جوان تمام گالریها را میشناسند و پیش خودشان ذهنیت دارند که باید در کدام گالری نمایشگاه بگذارند ولی اکثر عکاسان تئاتر اسم پنج گالری را هم بلد نیستند.
میلاد بهشتی: عکاسی تئاتر حتی میتواند درآمدزا هم باشد. اگر کارگردانها در لابی سالن نمایش یک نمایشگاه عکس هم بگذارند، شاید فروش خوبی داشته باشند اما کارگردانهای ما دنبال چنین موضوعاتی نیستند. بیشتر به دنبال این هستند که با عکسها در فضای مجازی تبلیغ کنند. من فکر میکنم نگاه به عکاسی تئاتر مثل یک عکاسی تبلیغاتی است که قرار است یک محصولی را نشان بدهد. در حالیکه عکاس تبلیغاتی به بعد فکر نمیکند چون درآمد خودش را در همانجا کسب میکند اما عکاس تئاتر از خود گروه نمایش و از انتشار آن در خبرگزاریها هم پول چندانی به دست نمیآورد و در عین حال درآمدی ندارد پس این کار مانند یک دلمشغولی شخصی است.
رضا جلالی: در حال حاضر فکر میکنم عکسهای تئاتر هم برای مخاطب عادی جذاب است. بسیاری از عکاسانی که از تئاتر عکاسی میکنند، نه در خبرگزاریها کار میکنند و نه قراردادی با گروهها دارند. اما عکاسان خوبی هستند و به شکل مستقل کار میکنند. آنها باید فضای خودشان را عوض کنند و تلاش خود را بیشتر کنند تا گالریها مجاب شوند که حداقل نمایشگاه گروهی از عکسهای تئاتر برگزار کنند. به طور قطع ما در نمایشگاه "پرده آخر" ضعفهایی داشتیم. ایدهآل من این بود که نمایشگاه را با یک خط فکری خاص کار کنیم. امیدوارم اگر نمایشگاه را در سالهای آینده ادامه دادیم، بتوانیم ضعفهای آن را پوشش بدهیم.
در پایان اگر صحبتی باقی مانده است بفرمایید.
میلاد بهشتی: به نظرم سطح انتظارات عکاسان تئاتر کمی بالاتر از واقعیتهای موجود است. همانطور که رضا جلالی گفت، برخی از عکاسان قیمتهای بسیار بالایی را روی آثار خودشان میگذارند. مثلاً یک عکاس میبیند که قیمت یک اثر نقاشی 10 میلیون تومان است و به همین خاطر عکس خودش را 7 میلیون تومان قیمتگذاری میکند، در حالیکه هنوز نمایشگاه عکس تئاتر در ایران مرسوم نیست. اگر نمایشگاههایی که مربوط به جشنوارههاست را کنار بگذاریم، در طول سال تنها یکی، دو نمایشگاه عکس تئاتر برگزار میشود که آنها نیز از کیفیت بالایی برخوردار نیستند. با این حال عکس تئاتر کارکردهای بسیار خوب دیگری هم دارد. مثلاً فروش بسیاری از نمایشها با عکس بالا میرود. با وجود فضای مجازی استفادههای زیادی از عکسها میشود ولی گالریهای بزرگ باید در طول سال چندین نمایشگاه عکس تئاتر هم داشته باشند. از نظر من عکسها باید به فروش هم بروند. در سینما هم میتواند این اتفاقات بیفتد. به نظر من عکاسی تئاتر نسبت به عکاسی سینما یک برتری دارد و آن برتری این است که یک نمایش را شاید صد نفر عکاسی کنند ولی یک فیلم یا سریال را فقط یک عکاس عکسبرداری میکند. به همین خاطر رسانهها مجبورند همان عکسی که عکاس فیلم گرفته است (چه خوب یا چه بد) را منتشر کنند. در تئاتر اگر من بهعنوان عکاس نمایش عکس بدی بگیرم، قطعاً با عکاسهای دیگر مقایسه میشوم و حتی ممکن است از عکسهای من استفاده نکنند، بنابراین در فضای عکاسی تئاتر رقابت وجود دارد. نکته دیگر این است که جایزههای جشنواره تئاتر فجر برای عکاس برگزیده خیلی کم است.
رضا جلالی: من خیلی خوشحالم که نمایشگاه "پرده آخر" برگزار شد و ما توانستیم در کنار گروهی از عکاسان کار عکاسی تئاتر انجام بدهیم. فکر میکنم عکاسی تئاتر به عکاس قدرت خلق میدهد. به نظرم عکاسانی که طرف قرارداد گروه نیستند، دستشان بازتر است که بتوانند زوایای دیگری از نمایش را نشان بدهند. من خیلی خوشحال میشوم که نمایشگاه ما سال آینده به شکل بزرگتری برگزار شود و هر کسی که دوست دارد با ما همکاری کند هم میتواند سال آینده به ما اضافه شود. عکاسان تئاتر باید کمی بیشتر گالریها را بگردند و با قیمتگذاری آثار آشنا شوند. امیدوارم در آینده اتفاقات خوبی رخ بدهد.