سرویس تجسمی هنرآنلاین: این روزها با توجه با مشکلات اقتصادی پس از تحریم و بحث بودجه سال 98 که چند روزی است تقدیم مجلس شده؛ هنرمندان نیز نگرانیهایی درباره بودجه فرهنگ و هنر دارند. اینکه همواره در نتیجه مشکلات اقتصادی و تحریمها، بودجه فرهنگ و هنر کم شده، موضوعی است که سابقه بسیاری در کشور دارد و هنرمندان نیز همیشه با دید انتقادی به این مسئله نگریستهاند. زیرا اهالی فرهنگ و هنر عقیده دارند که به کمک فرهنگسازی میتوان از مشکلات اقتصادی و اجتماعی گذر کرد و کم کردن بودجه فرهنگ و هنر نه تنها کمکی به حل بحرانهای اقتصادی و اجتماعی نمیکند بلکه موجبات افزایش آن را نیز فراهم میکند. به بهانه ارائه بودجه سال 98 به مجلس شورای اسلامی و موضوع اختصاص ارز دولتی به فعالیتهای هنری که از سوی سید مجتبی حسینی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شد گفتوگویی با هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی داشتیم تا دیدگاه آنها را در این باره جویا شویم:
باید برای هنر و اقتصاد به یک اندازه ارزش قائل باشیم
آیدین آغداشلو معتقد است هنرمندان هم بخشی از جامعه ایران هستند و قطعا از مشکلات اقتصادی آسیب خواهند دید.
این هنرمند پیشکسوت درباره مشکلات اقتصادی سال ۹۸ و تاثیر آن در هنر و بودجه هنر گفت: بودجه دولت برای بخش فرهنگ همواره بخش بسیار ناچیزی از کل بودجه بوده است و این مخصوص امروز نیست. در نتیجه اگر این بودجه به حد حذف هم برسد، بخشی از هنرمندان که از بودجه دولتی استفاده میکند، ضرر خواهند کرد.
او در توضیح سخنش گفت: بودجه دولتی به صورت عمده به خودیها، نه همه هنرمندان اختصاص داده میشد و بقیه ما خارج از این دایره هستیم؛ مثلا رونق و رکود اقتصاد تجسمی به بخش خصوصی وابسته است و نه بودجه و دولت به این بخش فقط مجوز و اجازه کار میدهد و نه بودجه.
آغداشلو توضیح داد: بنابراین در شرایط بحران اقتصادی هرچه بودجه فرهنگ و هنر کمتر شود، فقط کسانی که قبلا بودجه میگرفتند، متضرر میشوند. مثلا ممکن است دیگر نتوانند سریالهایی با بودجه عظیم بسازند. درباره هنرهای تجسمی هم همین است و فقط آنهایی که در بخشهایی متعهد به سیاست دولت هستند، آسیب میبینند.
این هنرمند و منتقد هنری گفت: در مقابل بخشی که خودشان مستقل فیلم میسازند یا تئاتر اجرا میکنند و یا نمایشگاه برپا میکنند بابت کاهش بودجه فرهنگی دولت ضرری نمیکنند. البته از جنبههای دیگر قطعا ضرر میکنند، مثل همه مردم. من نقاشم و نقاشیام را میکشم و خریدار خودم را دارم که این خریدار دولت نیست.
او درباره صدمه بخش خصوصی هنر از مشکلات اقتصادی گفت: قابل انکار نیست که گردش مالی هنر به چرخه اقتصاد کشور مربوط است. هروقت اقتصاد پویا و درآمدها زیاد شود، اقتصاد هنر هم رونق میگیرد. نمیتوان بازار هنر را از اقتصاد مردم جدا دانست و کاری هم از دست کسی برنمیآید. این یک موقعیت کلی است و فکر میکنم کم یا زیاد همه به یک اندازه آسیب میبینیم. انتظار نداریم وقتی مردم درآمدشان پایین است گالریداران همچون سالهای گذشته سود کنند. قطعا این سود کاهش مییابد.
آیدین آغداشلو گفت: هنرمندان پیشکسوت که سالها کار کردند و بازار و مخاطب خود را دارند قطعا در این شرایط دچار مشکل خواهند شد. ما جزئی از یک کل هستیم و تافته جدا بافته از مردم نیستیم. خوشبختانه هنرمندان کشور ما بخش عمدهای از جامعه هستند. البته نه از نظر تعداد و انباشت سرمایه، بلکه از نظر حضور و تاثیرگذاری. بله، روزهای سختی در پیش خواهیم داشت. به همه سخت خواهد گذشت و ما هنرمندان هم انتظار اختصاص جایگاه ویژهای برای خودمان نیستیم و ما هم بخشی از مردم هستیم.
او پیشبینی کرد: اتفاقا شاید هنرمندان جوانتر در این شرایط بتوانند بهتر آثارشان را بفروشند. چون به هر حال توان اقتصادی مردم پایین است و هنرمندان جوان هم تابلوهای ارزانتری دارند. بنابراین بازار آنها مطمئنتر است.
این هنرمند در پایان گفت: برخی دولتها که به فرهنگ علاقه دارند برای دورههای بحرانی به دنبال راهکار هستند. همانطور که در دولت برای ارز راهکار پیدا کردند و تسهیلاتی اختصاص دادند اگر بخواهند به فرهنگ هم میتوانند تسهیلات ویژه مانند ارز دولتی بدهند؛ البته بسته به این است که دیدگاه آنها چیست. اگر برای هنر و اقتصاد به یک اندازه ارزش قائل باشند یک کارخانهدار همانقدر حمایت میشود که یک هنرمند. این در جوامعی که هنر در آنها اولویت بوده، اتفاق افتاده است و من نمیدانم این بخش امروز چقدر برای جامعه ما اولویت دارد.
کم شدن بودجه هنر روی هنرمندان جوان تاثیر میگذارد
نصرالله افجهای هنرمند خوشنویسی و از هنرمندان نامدار حوزه نقاشیخط ایران عقیده متفاوتی دارد. او معتقد است جوانها و هنرمندان بینام و نشان از کمبود بودجه در بخش فرهنگ رنج میبرند.
افجهای، درباره رابطه مالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هنرمندان گفت: در سالهای اخیر در حوزه تجسمی شاهد بودیم که وزارت ارشاد توجهی به هنرمندان این عرصه نداشته است ولی در عین حال هنرمندان تجسمی در بیشتر زمینهها تابع تصمیمات این وزارتخانه بودند. بنده به عنوان هنرمندی که از بدو تاسیس موزه هنرهای معاصر در آن فعال بودم و نمایشگاههای داخلی و خارجی زیادی برگزار کردهام، همواره مانند همصنفیهایم در خدمت فرهنگ کشور بودم اما دولت کمتر کاری با ما داشته است.
وی افزود: آنچه هنرمند را سرآمد میکند در واقع تکیه بر تواناییهای شخصی خودش است. هنرمند را نمیتوان ساخت. اما نمیتوان از ارزشگذاری اجتماع نیز غافل شد. بیتوجهی به مسائل مالی هنر و هنرمندان از نادانستگی است، زیرا فرهنگ برای تصمیمگیران کشور در درجه دوم و سوم اهمیت قرار دارد و این کوتاهی به فرهنگ آسیب جدی زده است. مسئولین سالهاست با هنر بیگانهاند، زیرا معنای هنر را نمیدانند. معنای هنر این نیست که تنها زیبا بنویسیم، هنر در تمام شئون زندگی مثل زیبا راه رفتن و زیبا خرید کردن هم جاری است و نمیتوان آن را محدود کرد. برای همین است که هنر میتواند در زمینه فرهنگسازی تاثیر مستقیم داشته باشد.
افجهای در پایان گفت: من پیر هستم و با همین شرایط دارم کارم را میکنم و انتظاری هم از دولت ندارم ولی بودجه فرهنگ و هنر باید به سرشاخههای نازک اجتماع تزریق شود تا هنرمندان جوان بتوانند رشد کنند. هنرمندان بینام و نشان زیادی در جاهای دور و نزدیک داریم که نیاز به حمایت دارند و کم شدن بودجههای هنری روی آنها قطعا تاثیر میگذارد.
افسران جنگ اقتصادی امروز هنرمندان هستند
مرتضی گودرزی دیباج هنرمند نقاش و مدیر و کارشناس هنری توضیح داد که اگر سیاستمداران از هنرمندان نترسند میتوانند از ظرفیت آنها برای گذر از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی امروز ایران استفاده کنند.
مرتضی گودرزی دیباج، درباره بودجه هنر و فرهنگ سال ۹۸ کشور گفت: در شرایط مالی خیلی بهتر از آنچه امروز داریم هم دیدهایم که متاسفانه دولتمردان ما هرگاه فکر کردند باید چیزی را به نفع چیز دیگری نادیده بگیرند، همواره این فرهنگ و هنر بوده که به نفع مسائل دیگر کشور نادیده گرفته شده و از بودجه آن کاسته شده است. این اتفاق تازهای نیست که مربوط به وضعیت بحرانی امروز باشد.
وی افزود: اتفاقا میخواهم بگویم در این شرایط است که کشور نیاز به هنر و به تبع آن فرهنگ دارد. تجربه کشورهای دیگر را نگاه کنید. کشورهایی که حتی در شرایط جنگ ناچار به گرفتن وامهای خارجی بودند، بخش زیادی از آن را خرج فرهنگ و هنر خود کردند. تاکید ما به این خاطر است که همه چیز نان و آب نیست.
این هنرمند گفت: در شرایطی به سر میبریم که متاسفانه خودزنی، یاس و ناامیدی در سیستم نفوذ کرده است و این ناامیدی به مردم هم سرایت کرده است. این حالت به عنوان یک فرهنگ دارد بین مردم رواج پیدا میکند و بده بستان بین آنها سرشار از ناامیدی است.
گودرزی دیباج در تکمیل سخنش گفت: حتی پیشرفتهترین کشورها هم دورههای بحرانی دارند و دقیقا در این شرایط است که هنر و فرهنگ میتواند کمک کند مردم به آینده، تدبیر و تغییر امیدوار باشند. با هنر است که مردم متقاعد میشوند میتوانند به خودشان اعتماد کنند و اگر از بخشی رضایت ندارند میتوانند تغییرش دهند.
او گفت: از سوی دیگر هنر به مردم کمک میکند بدانند افراد شایسته در کشور وجود دارند. متاسفانه این هر دو دارد از مردم گرفته میشود و به جای اینکه دولتمردان کشور را اداره کنند، این مردم هستند که با ناامیدی دارند این کار را میکنند. در این شرایط است که به فرهنگ نیاز داریم تا در جهت امیدافزایی و تعمیق هویت عمل کنند. باید هنر باشد تا توده مردم را به فرهنگی که داشتیم و هنوز هم داریم ارجاع دهد و خاک را از چهره آن بزداید.
وی توضیح داد: زدودن خاک از چهره هویت ما باید توسط چه کسی صورت بگیرد؟ رسانهها که مردهاند و تنها لذتشان این است که در دادن خبر بد از هم پیشی بگیرند و دیگران را تخریب کنند. کسی روی داشتههای حقیقی مردم دست نمیگذارد و فقط تخریب میکنند. ما نیروی انسانی بسیار خوب داریم ولی کسی به آنها توجهی نمیکند.
گودرزی دیباج گفت: اتفاقا الان که سفره مردم کوچک شده و مسکن تبدیل به یک بحران شده است نیاز داریم که کسانی به میدان بیایند و به مردم بگویند که این دوران گذراست. هنر فعال، اجتماعی، متعهد، روشنگر و پرانرژی میتواند وارد صحنه شود و هم به توده مردم و هم به راس قدرت کمک کند که امیدوار شوند و این دوران بحرانی را بگذرانند.
او با ابراز تاسف از نگاه سیاستگذاران به هنر گفت: متاسفانه فکر میکنند هنر برای وقتی است که مردم سیر باشند. این در حالی است که بسیاری از بهترین اتفاقهای هنری در کشورها در دوران بحرانهای اقتصادی و اجتماعی رخ میدهد. دلیل آنکه هنر و فرهنگ از اولویت بودجه خارج میشود ناآگاهی، سیاستزدگی و تکبر درونی سیاستمردان ماست. هرگز طبقه هنرمندان را به جز پرچمی که باید به اهتزاز دربیاید و یا گروهی که باید در مراسم و میهمانیها بیایند و بنشینند ندیدهاند.
این هنرمند توضیح داد: اتفاقا میخواهم بگویم که توجه به هنر در این شرایط به بهبود مشکلات اقتصادی هم کمک میکند. فرهنگ میتواند اقتصاد را به پیش ببرد و این چیزی است که در بسیاری از کشورهای دنیا شاهد آن هستیم. ولی متاسفانه نگاه ما در سرمایهگذاری فقط به نفت و صنعت سختافزاری محدود است.
مرتضی گودرزی دیباج در پایان گفت: اتفاقا الان وقتش است که به هنر بپردازند. افسران این جنگ هنرمندان هستند. اگر قانونگذاران این ظرفیت را درک کنند، هنرمندان میتوانند کمک کنند که دوران بحران بگذرد.
مشکلات از سیستم سیاستگذاری غلط ماست
بهرام کلهرنیا هنرمند نقاش و گرافیست، عدم تخصیص بودجه به بخش فرهنگ را نطفه بحرانهای بزرگ اجتماعی میداند.
این استاد دانشگاه درباره بودجههای فرهنگی کشور در شرایط نابهسامان اقتصادی گفت: ما دچار فقدان فهم صحیح از ضرورتهای اجتماعی هستیم. امروز کشورهای پیشرفته متوجه شدهاند فرهنگ زیرساخت است و اگر شرایط فرهنگی را به سامان کنیم جامعه رو به اعتدال میرود. ولی در کشور ما متاسفانه هنوز مسوولان معتقد هستند فرهنگ اولویت نیست.
وی افزود: نتیجه این تفکر به وضوح در کشور قابل رویت است. بحرانهای اجتماعی که دارد از در و دیوار کشور بالا میرود و این وارونگی باعث بحرانهای اجتماعی و حتی اقتصادی هم هست.
او با ذکر مثالی از بیتوجهی به مقوله فرهنگ گفت: امروز و در دوره شهرداری جدید بودجه خانه هنرمندان ایران صفر است. قبلا شهردار تهران یک منبع برای فعالیت این مکان دیده بود و بودجه اختصاص داده بود. خانه هنرمندان تنها جایی بود که در آن میتوانستیم تنوعی از انواع هنرها را ببینیم و این خانه مرکز فرهنگی کشور شده بود. خانه هنرمندان به عنوان پارلمان هنر ایران منشا تحولات فرهنگی و دموکراسی بود زیرا به دور از منافع اقتصادی که گالریها درگیر آن هستند، داشت هنر واقعی را حمایت میکرد.
کلهرنیا توضیح داد: سال گذشته با رایزنیهای بسیار زیاد دویست میلیون تومان بودجه به خانه هنرمندان دادند که شبیه یک شوخی است. نبود بودجه در سایر مراکز و فعالیتها نیز یعنی ایجاد بحران و تنها کسانی که از بحران سود میبرند اغتشاشگران هستند.
او گفت: امروز تنها منبع مالی بسیاری از اتحادیههای صنفی و نهادهای مختلف هنری کشور، تنها از محل حق عضویت اعضا است و این یعنی فاجعه. اصناف و تشکلهای هنری در سراشیبی تند نابودی هستند. این درباره رخدادهای فرهنگی کشور نیز حاکم است و جشنوارههای مختلف و بیینالها و فستیوالهای ما چنان نادیده گرفته شدهاند که برگزاریشان فقط یک اتفاق سوری و بینتیجه است، چون پولی ندارند.
این هنرمند گرافیست همچنین گفت: این وظیفه دولت است که از هنرمند حمایت کند. امروز یک نفر با لیسانس ادبیات ممکن است برود استخدام آموزش و پرورش شود و تا حدی از مزایای شغلی بهرهمند شود. ولی یک هنرمند که در استودیوی خودش کار میکند نه بیمه دارد و نه بازنشستگی و نه هیچ امکان دیگری، باید چه کند؟. هنرمندان موظف هستند خودشان بازار کار خودشان را در این شرایط بسازند و در شرایط مقابل سالهاست مساله درصد خرید آثار هنری از سوی نهادهای دولتی هنوز اجرایی نشده است.
بهرام کلهرنیا توضیح داد: بودجهگذار اگر فهم منطقی از مسایل داشته باشد، باید قبل از هر چیز بودجه فرهنگ و هنر را مشخص کند. این بیاعتنایی یا از نادانستن است یا اینکه در حالت بدبینانه، از این است که نمیخواهند مسائل کشور حل شود.
او درباره عدم تخصیص بودجه و ارز به بخش هنر گفت: نقاشی که رنگ نداشته باشد چطور میتواند اثری خلق کند؟ راه نفس روزگار را نبندیم. جامعه به زیبایی نیاز دارد. آیا هنرمند باید برای تامین وسایل کار خود به قاچاقچی رو بیاورد؟ در همه کشورها هنرمندان تحت پوشش بیمه و امکانات اجتماعی و شهری فراوان هستند.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: ما هنرمندان حقوق اجتماعی خودمان را طلب میکنیم. هر روز دارد فرهنگ خاموشتر میشود. این مشکلات ناشی از سیستم سیاستگذاری غلط ماست.