سرویس تجسمی هنرآنلاین: در ابتدای این نشست عباس مجیدی رئیس هیئت مدیره انجمن هنرمندان مجسمهسازان گفت: برگزاری این نشست تخصصی پیرامون دوسالانههای مجسمهسازی که تاکنون برگزار شده، فرصتی را برای ما فراهم میکند که با بررسی نقاط قوت و ضعف این رویداد در دورههای گذشته، بتوانیم با قدرت و امکانات بیشتر برای برگزاری دوسالانه هشتم مجسمهسازی تهران، سیاستگذاری کنیم.
او افزود: در فرصتی که تا برگزاری دوسالانه هشتم پیش رو داریم، انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران قصد دارد، نشستهای متعددی را پیرامون دوسالانه برگزار کند تا از نقطه نظرات بیشتر مجسمهسازان برای هرچه بهتر برگزار شدن این رویداد بهرهمند شویم.
مجیدی افزود: عموما دوسالانهها بر اساس سیاستگذاری که دارند شکل اجرای این رویداد را مشخص میکنند و برگزارکنندگان نیز برنامههای استراتژی را در دل سیاستگذاری میدیدند، همین رویکرد خودش مسائل مختلفی را به وجود میآورد. هدف ما از پرداختن به مسائل پایهای برگزاری دوسالانه این است که بتوانیم استراتژیهای درستی برای ورود به موضوع سیاستگذاری داشته باشیم.
او ادامه داد: به هر حال دوسالانه مجسمهسازی هفتم با همه فراز و نشیبهایش در سال ۱۳۹۶ برگزار شد و دستاوردهای خوبی هم داشت. برای برگزاری دوسالانه بیشک همه ما آرمان و اهدافی داریم، اما باید واقع بین باشیم و قبول کنیم که دوسالانه مجسمهسازی را براساس بضاعتمان به بهترین شکل ممکن برگزار کنیم.
هدف اصلی دوسالانه دفاع از مجسمهسازی است
صفا سبطی یکی از اعضای هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز گفت: هدف اصلی ما این است که با شنیدن نقاط قوت و ضعف دوسالانههای مجسمهسازی تهران، بتوانیم دوسالانه هشتم را به بهترین شکل ممکن برگزار کنیم. برای برگزاری هشتمین دوسالانه مجسمهسازی باید برای آن هدف مشخصی تعیین کنیم. وقتی هدف این رویداد مشخص و روشن باشد میتوانیم سیاستگذاری دقیقی برای آن کنیم و با نقشه راه دقیق این رویداد را پیش ببریم.
او افزود: همه دوسالانههایی که در سطح دنیا برگزار میشوند، هدفهای روشنی دارند. مثلا دوسالانهای که در ونکور برگزار میشود و آثاری که در این رویداد در معرض دید مخاطبان قرار میگیرد، دورهای تغییر میکنند، هدف این رویداد آموزش هنر مجسمهسازی به جوانان است.
سبطی ادامه داد: ما باید ببینیم هدفمان از برگزاری دوسالانه چیست؟ آیا قصد داریم یک نمایشگاه بزرگ با مجسمههای متعدد و متنوع بزرگتر از نمایشگاههای انجمن مجسمهسازان برگزار کنیم؟ هدف اصلی دوسالانه دفاع از مجسمهسازی است. پرسش اصلی این است که با برگزاری این رویداد قصد داریم که از مجسمه یا مجسمهسازان دفاع کنیم. این دو مقوله مختلف است که مسیر ما را شکل میدهد.
او افزود: اگر ما بخواهیم از مجسمهسازان دفاع کنیم در دوسالانه شاهد مجموعه متنوعی از آثار مجسمهسازان خواهیم بود. اما اگر بخواهیم در دوسالانه از مجسمهسازی دفاع کنیم باید به دوسالانه با رویکرد پژوهشی نگاه کنیم و ببینیم مجسمهسازی امروز ما کجا قرار دارد و کجا قرار است برویم.
به گفته این عضو هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران، دوسالانه یک نهاد است و جدا از این که خودش یک اتفاق است، اتفاقات دیگری را نیز رقم خواهد زد و بر روی جریان مجسمهسازی ایران در سالهای آتی نیز تاثیر میگذارد. از این رو اگر در دوسالانه قرار است از مجسمهسازی دفاع کنیم باید ببینیم آیا از جریان آوانگارد مجسمهسازی ایران دفاع کنیم یا نه! در دوسالانه باید در کنار جریان آوانگارد از مجسمهسازان نیز دفاع کنیم.
او ادامه داد: هر رویدادی یک ساختاری دارد و هر ساختاری از اجزای متعدد و متنوعی تشکیل شده است و این اجزا باید با هم خوب کار کنند تا ساختار به خوبی بتواند عمل کند. وقتی اجزا با هم خوب چفت و بست نشده باشند پس عملکرد درستی هم نمیتوانیم از آن ساختار انتظار داشته باشیم.
سبطی ادامه داد: در کشور ما مرسوم شده پس از هر دوسالانه مخالف و موافقانی دارند این اخلاف نظرها از کجا ریشه میگیرد. در مواجه با چنین مشکلاتی باید راحت سخن بگویم. یکی از ضعفهایی که به دوسالانه مجسمهسازی هفتم میگیرند، این است که چرا پیشکسوتان در این رویداد شرکت نکردهاند؛ باید بررسی کنیم که این انتقادها وارد هستند یا نه.
او افزود: اگر قرار است به جریان مجسمهسازی ایران کمک کنیم، باید ساختار دوسالانه کارا طراحی شود و برای رشد جریان مجسمهسازی ایران درست برنامهریزی کنیم و هدفگذاریهایمان درست باشد. در دوسالانه مجسمهسازی هفتم به نظرم در ساختار دوسالانه دست کاری شد و شرایطی برای جریانسازی فراهم شد و اجزای جدیدی وارد این ساختار شد که برخی از این اجزا از جمله تم به این ساختار اضافه شد. مثلا من اصلا با تم مخالف نیستم، به نظر من تم یک مساله اجتماعی است. ما همهمان در تم مشترک هستیم. چون داریم در یک اجتماع زندگی میکنیم.
دوسالانههای بزرگ روی هنرمندانی خاص سیاستگذاری میشود
کامبیز صبری نیز در این نشست گفت: وقتی صحبت از دوسالانه میشود باید ببینیم دوسالانه چگونه نمایشگاهی است و در دوسالانه چه اثری قابلیت ارائه دارد. دوسالانه به رویداد هنری گفته میشود که هر دو سال یک بار برگزار میشود اما متاسفانه در ایران این رویداد گاه شش سال یک بار برگزار میشود.
او افزود: زمانی که قصد داریم درباره اهداف دوسالانه صحبت کنیم به واقعبینی احتیاج داریم که اگر با اتفاق بدی هم در جریان برگزاری این رویداد مواجه شدیم زیاد به ما برنخورد. باید به صراحت بگویم که دوسالانههای بزرگ با رویکرد سرمایهگذاری روی جریان یا هنرمندانی خاص سیاستگذاری میشود.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: در برگزاری دوسالانههای بزرگ نمایشگاهگردانهای مهم دنیا نقش دارند. نمایشگاهگردانها با رابطهای که با گالریها و هنرمندان دارند، هنرمندانی را به دوسالانهها معرفی میکنند که یا روی آن ها سرمایهگذاری شده یا قرار است که روی آنها سرمایهگذاری شود. حضور برخی از هنرمندان در دوسالانه با توجه به کلید خوری که نامشان در اینترنت دارد، موجب بهتر دیده شدن یک دوسالانه میشود.
او افزود: دوسالانهها مجالی برای معرفی هنرمندان پیشرو و دستاوردهای آنها و معرفی هنرمندان جوان شکل گرفته است. دوسالانهها در آینده اقتصادی هنرمندان نقش دارد. هنرمندانی که آثارشان در دوسالانه پذیرفته میشود، میبینیم که نامشان در دوسالانههای مهمی که در سالهای بعد برگزار میشود، دیده میشود. نمایشگاهها و دوسالانههای مهم بودجه دارند و وقتی هنرمندی به دوسالانه مهمی راه پیدا میکند بیشک سال بعد با یک بودجه ۲۰۰ هزار یورویی یک کار دیگری از او میخواهند و همین طور سفارشهای متعدد برای شرکت در نمایشگاهها و دوسالانهها با بودجههای بالا از او میخواهند.
صبری ادامه داد: از این رو نمیتوان نقش اقتصادی دوسالانهها را در آینده هنرمندان نادیده گرفت. در هنر اگر سرمایهگذاری نباشد آدمها نمیتوانند کاری پیش ببرند. مثلا مکتب هرات با سرمایه سلاطین شکل گرفته و توانسته هنرمندانی چون کمالالدین بهزاد را در درون خودش بارور و شکوفا کند. دوره درخشان هنر معاصر در ایران نیز با حمایت دولتی شکل گرفته است.
صبری با بیان این مطلب که دوسالانه جای هنرمندان حرفهای است گفت: البته ممکن است که یک هنرمند تازه کار باشد اما با یک اثر کاملا حرفهای و با اندیشه به دوسالانه راه پیدا کرده باشد.
او افزود: یکی از مشکلات اساسی که در برگزاری دوسالانه مجسمهسازی با آن روبرو هستیم این است که تاکیدمان صرفا روی مجسمه است در حالی در بیشتر دنیا امروزه دوسالانه هنر برگزار میکنند و همیشه با این مشکل روبرو هستیم که در دوسالانه چه بکنیم و معمولا در آخر دوسالانهها از دست ما خارج میشوند.
او ادامه داد: معمولا در دوسالانهها برخی از آثار که رویکردی سیاسی و اجتماعی دارند، از میان انتخابها بالا میآیند و این سوال و اعتراض برای بسیاری پیش میآید که چرا این اثر انتخاب شد و یا برگزیده شد. گردانندگان رویداد هم به نوعی حق دارند چون دوسالانه هنر در ایران نداریم، مجبورند این هنرمندان مستعد را با انتخاب در دوسالانه مورد تشویق قرار بدهند.
صبری با اشاره به آمار شرکتکنندگان و برندگان دوسالانهها در ایران گفت: براساس آمار دوسالانههایی که ما تاکنون در ایران برگزار کردهایم موفق نبودهاند. کمتر از ۱۰ درصد برندگان دوسالانهها زندگی حرفهای را ادامه دادهاند و از۹۰ درصد برندگان این رویدادها اصلا خبری نیست و معلوم نیست که چه کار دارند، میکنند. در صورتی که اگر شما به دوسالانه ونیز نگاه کنید ۹۵ درصد برندگان هنرمندانی هستند که قرار است بعدها نامشان به کتابهای تاریخ هنر راه پیدا کند.
صبری ادامه داد: متاسفانه بخشی از تمرکز ما در دوسالانهها به سمتی میرود که چگونه برنده شویم و این قضیه به صورت فرهنگی آن قدر بال و پر پیدا میکند که برنده شدنها در کشور ما نقش سازندهای پیدا نمیکند.
او با بیان این مطلب که امروزه دوسالانههای قدرتمند از صحبتهای ساده و روان یک هنرمند شکل میگیرند، گفت: در دوسالانههای مهم دنیا هم تلاش میکنند تا به هنرمندانی که به یک گویش خاص هنری رسیده، فرصتهای بیشتری داده شود، نه این که یک نفر را به عنوان برگزیده انتخاب کنند تا تمام اتکای هنری جامعه بردوش آن هنرمند باشد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: باید برای شرکتکنندگان در دوسالانه، زندگی هنریشان اهمیت داشته باشد نه این که چقدر شرکت در دوسالانه و برگزیده شدن در آن میتواند زندگی آنها را تکان بدهد.
او ادامه داد: در دوسالانه مجسمهسازی باید شرایطی فراهم شود تا هنرمندانی را با مجموعه کار دعوت کنیم تا آدمها بیایند با اندیشه این هنرمند آشنا شوند، ضمن اینکه، این حرکت به بخش چیدمانی دوسالانه هم کمک میکند و در کنار آن شرایطی را فراهم میکنند که آثاری به صورت مجموعه کار شدهاند پس از پایان دوسالانه در قالب نمایشگاه انفرادی در گالری در معرض دید مخاطبان قرار گیرند.
صبری با اشاره به دوسالانههای مهم دنیا که حامیان مالی متعددی دارند گفت: متاسفانه در ایران هنرمند با هزینه شخصیاش اثرش را خلق میکند و پس از این که اثرش در دوسالانه دیده نشد، دلزده میشود. شاید تا مدتها هم به خاطر ناتوانی مالی و دلزدگی نتواند اثر دیگری خلق کند. اما در دوسالانههای مهم دنیا هنرمندان حامی مالی دارند و در هر دوسالانهای که دعوت میشوند بودجهای برای آنها اختصاص داده میشود تا اثرشان را خلق کنند.
او افزود: دوسالانه باید نقش حمایتی از هنرمندان را بازی کند. باید شرایطی فراهم کند تا هنرمندی که در دوسالانه اثر خوبی خلق کرده، بتواند اثرش را در جای دیگری به نمایش بگذارد و دیده شود. متاسفانه در ایران دوسالانهها نتوانستهاند از پس این نقشهای خود به خوبی برآیند.
صبری با مقایسه دوسالانههای ایران با دوسالانههایی که در کشور آلمان و آلمانی زبان برگزار میشود، گفت: در این دوسالانهها با آثاری مواجه میشوید که کاملا تکراری هستند و اصلا قرار نیست که کار جدیدی باشند. مثلا تم دوسالانه گروه زیرو است. یعنی آدمهایی که مثل گروه زیرو کار میکنند. ما نمیتوانیم با نگاه التقاطی بگویم که حالا دوسالانه ما باید شبیه دوسالانههای کدام کشور باشد. باید دوسالانه مجسمهسازی ما قابلیتی داشته باشد که در آن شاهد حضور مجسمهسازانی باشیم که مشغول فعالیت هستند.
او در بخش پایانی سخنانش گفت: دوسالانههای ما باید به سمتی برود که آدمهای توانمندی داشته باشیم که آنها چند سال بعد دوسالانههای قدرتمندتری را با حضور برگزیدگان این دوسالانهها برگزار کنند. شما دوسالانه ونیز را ببینید با چه رویکردی شکل گرفته و امروزه در این دوسالانه چه اتفاقات خوشایندی برای هنرمندان اتفاق میافتد و چه عددهایی در این دوسالانه جا به جا میشود. دوسالانههای مهم دنیا برگزیدگانی دارند که این برگزیدگان به دوسالانههای مهم دنیا معرفی میشوند، پرسش اینجاست کدام یک از دوسالانههایی که تاکنون ما برگزار کردهایم چنین ویژگی داشتهاند. اما باید در نظر بگیریم از فرصت کوتاه زندگی هنریمان باید در حد توانمان درست استفاده کنیم.
هنرمندان حرفهای دوسالانه مجسمهسازی را قبول ندارند
بهداد لاهوتی نیز در ادامه این نشست گفت: رویکرد و اهداف دوسالانه مجسمهسازی تهران در دورههایی که تاکنون برگزار شده، بسیار متفاوت بوده است. مثلا دوسالانه چهارم با هدف دفاع مجسمهسازی برگزار شد، دوسالانه پنجم با هدف بینابین شکل گرفت و از دوسالانه ششم به بعد رویکردها نسبت به این رویداد تغییر کرد و دوسالانه بیشتر جنبه رقابتی به خود گرفت و در این رویداد دنبال هنرمندان حرفهای بودیم.
او افزود: ممکن است برای برخی این پرسش بوجود آید که هنرمندان حرفهای کجا هستند، باید بگویم که هنوز بسیاری از هنرمندان حرفهای دوسالانه مجسمهسازی را قبول ندارند، برخی علاقهای به شرکت در این رویداد از خود نشان نمیدهند، شاید یکی از دلایلشان این باشد که تیم برگزاری این رویداد را قبول ندارند.
به گفته لاهوتی همواره پیش از برگزاری و در هنگام برگزاری دوسالانهها حرف و حدیث بسیار است. برخی از سوءتفاهمها موجب میشود که برخی از هنرمندان در این رویداد شرکت نکنند.
او افزود: یکی از نقاط ضعف ما هنگام برگزاری هفتمین دوسالانه مجسمهسازی این بود که فیلمی درباره مجسمهسازی نداشتیم و کامبیز صبری با فیلمی که از آقای حشمت در اختیار تیم برگزارکننده این رویداد گذاشتند، کمک کردند تا بخشی از خلاء موجود را برطرف کنیم. ما مجسمهسازان عضویی از یک خانواده هستیم باید همه با هم کمک کنیم تا مهمترین رویداد مجسمهسازیمان به بهترین شکل ممکن برگزار شود.
لاهوتی ادامه داد: باید قبول کنیم که در ایران تجربه کمی برای برگزاری دوسالانه مجسمهسازی داریم و در کنار آن مشکلات متعددی نیز برای برگزاری این رویداد داریم. یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که مکان مناسبی برای برگزاری دوسالانه نداریم. یکی از بدترین فضاهایی که برای برگزاری دوسالانه اختصاص داده شد موزه هنرهای معاصر بود. یک اثر دو متر در دو متر را نمیتوانستیم از درب موزه به داخل بیاوریم و همین موجب شد اثری که هنرمندش برای خلق آن زحمت کشیده بود شرایط دیده شدن پیدا نکند.
دوسالانههای مبتنی بر فراخوان دموکراتتر هستند
محمود محرومی نیز با اشاره به وقفه چندین ساله برای برگزاری دوسالانه هفتم گفت: ما باید میپذیرفتیم که مثلا دوسالانه هفتم و هشتم برگزار نشدهاند و جای خالی آنها را در تاریخ مجسمه میگذاشتیم و دوسالانه نهم را برگزار میکردیم. معمولا در برگزاری دوسالانهها دوشیوه رایج است، رویکردی که در آن همه مجسمهسازان میتوانند با شرکت در فراخوان در این دوسالانه شرکت کنند و رویکردی که مبتنی بر نمایشگاهگردانی است. دوسالانههایی که در ایران برگزار میشود مبتنی بر شرکت در فراخوان است و دوسالانههایی که با این رویکرد برگزار میشوند در مقایسه دوسالانههای نمایشگاهگردانی شده دموکراتتر هستند.
او افزود: البته در ایران با توجه به تاخیری که در برگزاری دوسالانهها شاهد هستیم، بهترین شیوه برگزاری دوسالانه به صورت فراخوان است. مگر این که تصمیم بگیریم دوسالانهآرت برگزار کنیم. البته تیم برگزاری دوسالانه هفتم تمایل داشتند که دوسالانه به سمت نمایشگاهگردانی پیش برود تا دوسالانه یک دستی داشته باشیم. اما شرایطش با توجه پیچیدگیها موجود فراهم نبود.
محرومی ادامه داد: بخشی از این مشکلات معطوف به استادان پیشکسوت مجسمهسازی بود. بخشی نیز معطوف به مجسمهسازان فارغالتحصیل دانشگاه بود که شش سال چون دوسالانه برگزار نشده بود، برای نمایش آثارشان انتظار کشیده بودند. گروهی از مجسمهسازان هم میخواستند با رویکرد هنر در دوسالانه شرکت کنند. اگر دوسالانه به سمت نمایشگاهگردانی میرفت بیشک گروه بزرگی از مجسمهسازان با این رویکرد مخالفت میکردند.
محرومی با بیان این مطلب که اگر دوسالانه به سمت نمایشگاهگردانی پیش میرفت، باید افرادی این مسئولیت را میپذیرفتند که با هنر و هنرمندان مجسمهساز ایران آشنایی داشته باشند، گفت: انتخاب هر فردی هم به عنوان نمایشگاهگردان حرف و حدیث خودش را دارد. اگر بخواهیم از نمایشگاهگردانهای خارجی استفاده کنیم هم با این مشکل مواجه هستیم که آنها همه مجسمهسازان ما را نمیشناسند.
او افزود: مهمترین دستاورد دوسالانه نمایشگاهگردانی شده حذف جایزه است. چنین دوسالانهای بیشتر به کیفیت کار در مقایسه با کمیت میاندیشد. مشکلات دوسالانه از زمانی آغاز میشود که قرار میگذاریم ما به افرادی جایزه بدهیم. در جریان برگزاری دوسالانه هفتم از روز افتتاحیه تا اختتامیه ما نگاه بازدیدکنندگان را نسبت به این رویداد دنبال میکردیم. در روزها نخست با مخالفت برخی از هنرمندان با برخی از آثار مواجه بودیم اما زمانی که مراسم اختتامیه برگزار شد و برگزیدگان دوسالانه مشخص شدند، تعداد مخالفان بسیار افزایش پیدا کرد.
این مجسمهساز ادامه داد: رویکرد بیشتر اعضای تیم داوران دوسالانه هفتم هنری با گرایش مجسمهسازی بود. البته نقدی به تیم داوران نیست چون در فراخوان عنوان شده بود که نگاه برگزارکنندگان این رویداد مبتنی بر تم است و براساس تم نیز برگزیدگان دوسالانه هفتم انتخاب شدند.
محرومی ادامه داد: مشکل اصلی من با دوسالانههایی که در ایران برگزار میشود، به دلیل فراخوانی بودن آنهاست و ماهیت برگزاری چنین دوسالانههایی مشکلات بعدی را بوجود میآورد.
حمید شانس در ادامه این نشست گفت: ساختار زمانی دوسالانه، یک پیگیری دوسالانه را اعلام میکند. دوسالانهها بر تغییر زمانی استوار هستند و بین دوسالانه قبلی با بعدی باید خط و ربطی وجود داشته باشد که از طریق تحول یک ویژگی در زمان مشخص شود. مهمترین نقش در دوسالانهها، قابلیتهای به روز بودن است.
به گفته این مجسمهساز، هر ساختار فرهنگی باید خودش را با مشخصات اجتماعی، فرهنگی آن منطقه تطابق بدهد تا قابلیتی خلاقه شود نه روشی تقلیدی. به نظرم مشکل اساسی دوسالانههای ما این است که ساختار آنها مقلدانه است چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم از دل ساختاری مقلدانه یک پدیده نو زاده شود.
او افزود: من در دوسالانه یک، دو، چهار و پنج تا حدودی سهیم بودهام و در داوری دوسالانه هفتم نیز بودم و در این هفت دوسالانهای که تاکنون در ایران برگزار کردهایم، بیش از پنج هزار اثر را دیدهام و بیش از۳۰ هزار فاکتور را بررسی کردهام. متاسفانه دوسالانههای ما بیشتر به سمت نمایشگاه پیش رفتهاند. شویی برای نمایش قابلیتهای هنر نو و معاصر.
شانس ادامه داد: دوسالانه باید بر شرایط ما منطبق شود. ما در کشوری زندگی میکنیم که مجسمهسازی در آن کوچک و کنترل شده است. در چنین شرایطی به نظرم دوسالانه باید به سمت دوسالانه مجسمهسازی پیش برود. در مجسمهسازی، مهندسی اجتماعی بیش از سایر عرصههای هنر است. در رشته مجسمهسازی اجازه نمیدهند که سالی بیش از ۵۰ دانشجو گرفته شود. این در حالی است که در نقاشی بیش از سه هزار دانشجو پذیرفته میشوند.
او افزود: در کشوری که مجسمهسازی کوچک است و روند تحولات آن نامعلوم است و تعداد نمایشگاه مجسمه بسیار کم است. دوسالانه چه دلمان بخواهد و چه نخواهد نقش کلان را بازی میکند و در چنین وضیعتی شرایط اجتماعی است که شکل برگزاری دوسالانه فراخوانی را تحمیل میکند.
شانس ادامه داد: دوسالانههای نمایشگاهگردانی مزیتهای بسیاری دارند، در این دوسالانهها نمایشگاهگردان کار خوب انتخاب میکند و اثر سفارش میدهد، اما با وجود پارامترهای فعلی نمیتوانیم چنین انتخابی کنیم.
به گفته شانس، یکی از مهمترین دستاوردهای دوسالانه مجسمهسازی تهران این است که مردم با مجسمهسازی آشنا میشوند. از دوسالانه پنجم بیش از ۶۰ هزار نفر بازدید کردند. به اندازه تعداد تماشاچیان یک مسابقه حرفهای فوتبال.
او افزود: دوسالانه مجسمهسازی فراخوانی، محدودیتهایی را برای مجسمهسازان به وجود میآورد، مثلا این رویکرد جلوی قابلیتهای مولتی مدیا را حتی برای مجسمهسازی میگیرد. به نظرم برای دوره گذاری که ما در آن به سر میبریم، برگزاری دو گونه دوسالانه نمایشگاهگردانی شده و فراخوانی احساس میشود. ضرورت برگزاری دوسالانه مجسمه همواره احساس میشود چون باید جایگاه مجسمهسازی را در مقایسه با سایر هنرها نیز نمایش بدهیم.
شانس با اشاره به بیانیه هیات داوران دوسالانه هفتم گفت: متن این بیانیه را من نوشتم و حمید کشمیرشکن نیز در آن اعمال نظرهایی داشت. در داوری یکی از مسالههایی که با آن روبرو بودیم چیدمان آثار بود. چیدمان عبارت است از ایجاد فضای ذهنی و انسانی از طریق اشیایی که قابلیتهای نشانه شناختی دارند. در چیدمان عملا شاهد تحول فضای بصری به فضای معنایی هستیم. چیدمان نه تنها از نظر من بلکه از نظر بسیاری از صاحب نظران یک قابلیت کاملا مجسمهسازانه است که رابطه هنرهای دیداری را برقرار میکند.
او افزود: داوران این رویداد منع جدیی برای این که کارها چیدمان شوند، ندیدند ولی این به معنای پذیرش چیدمان بر سایر نحلههای و قابلیتهای مجسمهسازی نیست. باید قبول کنیم که دوسالانه ما مشکلات ساختاری دارد. در برگزاری دوسالانه باید ببینیم نقش انجمن هنرمندان مجسمهساز چیست؟ آیا قرار است انجمن با یک واسطه دوسالانه را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بگیرد و برگزاری آن را به یک دبیر بسپارد؟
شانس ادامه داد: باید بینیم دوسالانه میخواهد واقیعت مجسمهسازی ایران را به نمایش بگذارد یا نه میخواهد آرمانها و خواستهای ما را از مجسمهسازی به نمایش بگذارد؛ اما دوسالانه مجسمهسازی هنوز تکلیفاش را به صراحت برای ما مشخص نکرده است.