سرویس تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار کوروش سرمدی با عنوان "صفر و یک" در گالری ویستا برپاست. سرمدی متولد سال 72 است و نخستین نمایشگاه انفرادی خود را پس از گذراندن دورههای پیشبرد و ارائه آموزشگاه هنری سکو برپا کرده است.
آقای سرمدی درباره نحوه آغاز فعالیت هنری خود توضیح دهید.
چند سالی به صورت جسته و گریخته نقاشی میکردم تا اینکه با خانم نرگس سلیمانزاده آشنا شدم و ایشان تاثیر زیادی بر کارم داشت. مدتی پس از اینکه وارد آموزشگاه سکو شدم، دورههای کیوریتوری در این موسسه زیر نظر عیسی جباری و زروان روحبخشان آغاز شد و من هم پس از دوره 7 ماهه این کلاس توانستم مجموعه پرترههای خود را به نمایش بگذارم.
قبل از گذراندن این دوره فضای نقاشیهای شما به همین شکل بود؟
نه قبلا همه نقاشیهای من رئال بود و از فضای حاکم بر هنر امروز اطلاعی نداشتم. نمیدانستم هنر مدرن به سمتی میرود که نقاشی رئال جایگاه چندانی در آن ندارد. پس از حضور در این کلاسها کمکم فضا را عوض کردم و چارچوبها و قواعدی که در ذهنم بود را شکستم و از آنها رد شدم. کارهایی که در این مجموعه ارائه دادم هیچ شباهتی به آثار قبلی من نداشت و احساس میکردم یک نفر دیگر شدهام.
مجموعه آثار این نمایشگاه چگونه به وجود آمد و تفاوت آن با آثار قبلی شما چیست؟
اسم نمایشگاه من "صفر و یک" هست. در این پرترهها آدمهایی را میبینید که هنرمند، ورزشکار، سیاستمدار، دانشمند و... هستند و از سوی دیگر پرترههایی وجود دارند که کسی آنها را نمیشناسد و به راحتی از کنار آنها میگذریم. همه این افراد برای من عدد "یک" هستند که به دنیا آمده، کار خود را انجام داده و از دنیا رفتهاند یا هنوز در قید حیات هستند. در بین این پرترهها تصویرهای خالی را هم میبینید که اینها افرادی هستند که هنوز به دنیا نیامدهاند و اینها را "صفر" در نظر گرفتم.
اما نحوه نقاشی کردن من این بود که مدام سعی میکردم خودم را تکرار نکنم. در هر کدام از آثار فضاسازی و ساخت و ساز متفاوتی وجود دارد و سعی کردم در هر کدام تجربیات مختلف داشته باشم و میان پرتره و زمینه به شکلهای مختلف ارتباط برقرار کنم. بعضی از آثار تا حدودی ساخت و ساز دارند و بعضی خیلی آزاد هستند، اما در نهایت تفاوت آنها با آثار قبلی من کاملا مشهود است.
چهرهها از روی عکس کار شدهاند یا ذهنی هستند؟
هر دو، یعنی تصویری که میدیدم را در ذهن خود تغییر میدادم و دقیقا آن رنگ یا فرمی که مشاهده میشود را نقاشی نمیکردم. از خلاقیت خود استفاده میکردم و تصاویر را تغییر میدادم، اما تلاش میکردم این تغییرات در حدی باشد که از شخصیت اصلی افراد دور نشوم.
چرا در این مجموعه فقط صورت انسان را در تعداد خیلی زیاد نقاشی کردهاید؟
من به پرتره خیلی علاقه دارم و از ابتدا خیلی دوست داشتم که پرتره نقاشی کنم. همیشه در ذهنم بود که بتوانم یک پرتره را در چند زاویه مختلف نشان دهم. وقتی این موضوع را در دوره کیوریتوری مطرح کردم نتیجه این شد که تعداد زیادی پرتره از آدمهای مختلف و در حالتهای متفاوت نقاشی کنم و در نهایت صد پرتره را با روحیات مختلف نقاشی کردم که هیچکدام شبیه یکدیگر نیستند. علاقه من همیشه به پرتره بود ولی اینکه چگونه آنها را نقاشی کنم و چگونه چهرهها را نمایش دهم با کمک اساتید انجام شد.
در دوره کیوریتوری چه روندی طی شد؟
ما قبل از آغاز دوره تعدادی از آثار خود را به اساتید نشان دادیم و خط دهی به کارم از آنجا آغاز شد. بیشتر کارهای من پرتره بودند و سلیقه من از آنجا معلوم شد. هر شخص با توجه به آثاری که کار کرده بود و سبک و موضوعاتی که به آنها علاقه داشت کارش را آغاز کرد و بعد از 4 یا 5 جلسه تکلیف همه ما معلوم شد که هرکدام چه موضوعی را دوست دارد نقاشی کند. ما بر اساس علایق خود جلو رفتیم اما این بار طوری به سوژه خود پرداختیم که با کارهای قبلی ما متفاوت باشد و خودمان را تکرار نکنیم.
بنابراین هر هنرجو فضای قبلی خود را نگه داشت اما آن را به شکل دیگری ارائه داد؟
دقیقا. نحوه کار کردن ما پختهتر شد و ارائه آثار تغییر کرد، ولی سلیقه آن شخص عوض نشد. یعنی من که دوست دارم پرتره بکشم همین کار را میکنم اما قلم قبلی خود را تکرار نمیکنم. ما 8 نفری که در کلاس بودیم هر کدام کار خود را انجام میدادیم و شیوه کار بچهها اصلا شبیه هم نبود، اما در پایان دوره تغییر شیوه در آثار همه محسوس بود. از اینجا به بعد هم تلاش میکنم خود را مدام تکرار نکنم و آنچه را الان به دست آوردهام پختهتر کنم.
با توجه به اینکه شما تحصیلات آکادمیک هنر ندارید، فکر میکنید گذراندن دوره کیوریتوری چقدر برای شما موثر بود؟
تحصیلات من لیسانس عمران است و پیش از شرکت در این کلاسها اطلاعات هنری زیادی نداشتم، اما فکر میکنم چیزی که در این دوره یاد گرفتم اگر از دانشگاه بیشتر نباشد قطعا کمتر نیست. انرژی و زمانی که اساتید برای هنرجوها میگذارند بسیار زیاد است و ما تجربیاتی کسب کردیم که شاید یک دانشجوی نقاشی آنها را نداشته باشد. با وجود اینکه تحصیلات آکادمیک نداشتم احساس میکنم همه چیز را در این دوره به دست میآورم. آقای زروان روحبخشان که استاد تئوری ما بود اطلاعات زیادی از تاریخ هنر و نقاشی معاصر به ما داد و هنرمندانی که آثار آنها به هر یک از ما شباهت داشت را به ما معرفی میکرد. در بخش عملی هم که عیسی جباری مسئولیت آن را به عهده داشت راهنماییهای زیادی برای شناخت تواناییها و ادامه مسیر خود دریافت کردیم. به نظر من دوره کیوریتوری هرچه جلوتر میرود موفقتر میشود و دورههای بعدی آن مطمئنا نتایج خیلی بهتری خواهد داشت.