سرویس تجسمی هنرآنلاین: نگار نادریپور رئیس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران در این نشست گفت: نمایشگاه سالانه چهارسوی خیال انجمن هنرمندان مجسمهسازان ایران یکی از رویدادهای انجمن است که در این نمایشگاه داوری آثار وجود ندارد و انتخاب اثر بر عهده خود هنرمند است.او افزود: انجمنهای هنری در سایر کشورهای جهان سالانه نمایشگاهی از آثار اعضا خود بر پا میکنند که شرکت در آن برای اعضا اجباری است و نشاندهنده فعالیت مستمر هنرمند است. معمولاً سالن نمایش مختص به خودشان را دارند و اگر انجمنی هم سالن نمایش اختصاصی خودش را نداشته باشد مکانهایی جهت نمایش آثار در اختیارشان گذاشته میشود. اما تنها فضایی که انجمنهای هنری و انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران برای برپایی رایگان نمایشگاههای سالانه خود در اختیاردارند خانه هنرمندان ایران است ، که با ترافیک تقاضا از سوی انجمنها مواجه است و با نبود بودجه، روزبهروز فرسودهتر شده است.
به گفته نادری پور٬ انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران رویدادهای متعددی را منطبق بر نیازهای مجسمهسازان با اهداف گوناگون در طول سال برگزار میکند . ازجمله نمایشگاه مجسمههای کوچک٬ نمایشگاه ۲ واحد مجسمهسازی مختص دانشجویان این رشته، نمایشگاههایی با عناوین جدید مانند تهران- تهران و رویدادهایی که معطوف به پروسه و همکاری با سایر رشتههای هنری هستند مانند زیر گنبد کبود
او با اشاره به برگزاری بینال مجسمهسازی گفت: در تمام کشورها بینال ها رویدادی مستقل و معطوف به هنر پیشرو هستند، تلاش ما در بینال هفتم هم نمایش این بخش از هنر مجسمهسازی ایران بود.
رئیس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز گفت: متاسفانه شرایط بیثبات اقتصادی فشار زیادی را به هنرمندان خصوصاً مجسمهسازان وارد ساخته است. هر روز شاهدیم که تعدادی از کارگاهها تعطیل و عدهای از مجسمهسازان حرفهای به آماتور تبدیل میشوند. آماتور به این معنا که به دلیل مشکلات موجود بخش عمدهای از اعضای جامعه مجسمهسازان دیگر از طریق حرفه مجسمهسازی ارتزاق نمیکنند و این معضل و خطر بزرگی برای جامعه مجسمهسازان ما است.
او با اشاره به پیشینه نمایشگاه چهارسوی خیال گفت: برگزاری این نمایشگاه در دورههای پیشین با افتوخیز مواجه بوده است و شاید رویداد محبوبی میان اعضا محسوب نمیشد اما خوشبختانه در این دوره اعضا به این نمایشگاه اقبال نشان دادند و با بیشترین تعداد شرکتکننده در سالهای اخیر، نمایش جامعی از توان خود ارائه نمودند. در برگزاری این نمایشگاه باید قدردان زحمات کمیته نمایشگاهی انجمن باشیم.
نادری پور گفت: اصولاً در نمایشگاههای گروهی آثار بر روی یکدیگر تأثیر میگذارند، وارد گفتگوی جدیدی شده و درنتیجه معنای جدیدی خلق میکنند. برای هنرمند هم فرصت مغتنمی است تا در این گردهمایی دوباره و از زاویهای متفاوت اثر خود را محک بزند. دیده شدن آثار اعضای انجمن در یک نمایشگاه به داشتن تلقی کلی از شرایط و سویه غالب مجسمهسازی امروز کمک میکند. کدام گرایشها هنری مقبولترند و یا چه مواد و فنهایی بیشتر مورد استفاده هستند، دغدغه مجسمهسازان به چه حوزهای معطوف است و .... و میتوان سمتوسوی حرکت کلی هنر مجسمهسازی در آینده را پیشبینی نمود.
او در بخش پایانی سخنانش گفت: این دوره و با استقبال چشمگیر اعضا، برگزاری سالانه چهارسوی خیال اهمیت بیشتری یافت این نمایشگاه زمینهای برای رابطه فعال و پویاتر میان انجمن و اعضا فراهم آورده است.
صفا سبطی نیز در این نشست گفت: نمایشگاه چهارسوی خیال به نظر من به بهترین شکل ممکن برگزار شد و مجسمهسازان و مخاطبان بهخوبی از آن استقبال کردند. شرکت مجسمهسازان در این نمایشگاه از احساس مسئولیت آنها در قبال کار صنفی آنها خبر میدهد. کنار هم قرار گرفتن این آثار فرصتی را برای گفتوگو درباره وضیعت مجسمهسازی امروز ایران پیش روی ما میگذارد.
او افزود: وقتی به آثار مجسمهسازان نگاه میکنیم و حرفهای آنها را درباره اثرشان میشنویم درمییابیم که در خلق بیشتر آثار مجسمهسازان شاهد زمینه اجتماعی هم هستیم و در برخی از آثار نیز شاهد فرمهای پاردوکسیکال هستیم که این فرمها نیز به نوعی نمودی از وضیعت امروز ماست. سنگی که تا شده یا فرم کرهای که از آن قطعات خشن بیرون زده است در واقع هر یک از هنرمندان به شیوه خود قصد دارند این وضیعت پاردوکسیکال را در آثارشان به نمایش بگذارند.
رامین جمشیدی یکی از هنرمندان شرکتکننده در نمایشگاه چهارسوی خیال گفت: سالهاست که دغدغه من زمان است و من بر همین اساس نیز مجموعه آخر زمان شکل گرفت. مجموعهای که متشکل از تعدادی کره است که نمادی از زمین هستند. این مجسمه تعاملی هستند و در آنها انعکاس خودتان را میتوانید ببینید.
او افزود: در کرهای که در این نمایشگاه در معرض نمایش گذاشته شده شما با فرم کرهای روبرو هستید که در میانه آن یک ساعت قرار دارد و بخشی از کره از مرکز خود جدا شده و اشارهای است به زمین که دارد توسط انسانها نابود میشود.
این مجسمهساز جوان گفت: من سالهاست که مجسمهسازی را شروع کردهام و با پیگیریهایی که خو داشتهام توانستهام همه کارهایی که برای ساخت یک مجسمه باید انجام بدهم را فرا بگیرم و اصولا از صفر تا ۱۰۰ ساخت یک مجسمه که شامل تراشکاری٬ ریختهگری٬ براق کاری و... را خودم انجام میدهم و به نظر نمایشگاه چهارسوی خیال بسیار خوب بود.
پریسا حقیقی دیگر هنرمند شرکتکننده در این نمایشگاه درباره اثرش گفت: از دوران دانشجویی پس از خواندن یکی از داستانهای صادق هدایت به پا علاقهمند شدم. در این داستان هدایت در فضای کافه روایت چند آدم را بیان میکند که سر میزی نشستهاند و مشغول حرف زدن هستند اما پاهایشان زیر میز مهجور تنها هستند. این داستان روی من تأثیر بسزایی گذاشت.
او افزود: برای من روابط انسانها بسیار مهم است و از دوران دانشجویی به ساخت مجسمههای فیگوراتیو روی آوردم اما هرگز دلم نمیخواهد که یک فیگور را کامل بسازم ازاینرو همواره پا میسازم و چون روابط انسانها برایم مهم است در آثارم از المانهایی که در خانه موجود است٬ تخت خواب٬ میز٬ ماشین لباسشویی٬ ظرفشویی ظرفشویی در آثارم استفاده کردهام.
محمدحسین غلامزاده از دیگر مجسمهسازان حاضر در این نشست گفت: من در دانشگاه مجسمهسازی خواندهام و من چند سوژه دارم که هرچند سال یکبار این سوژهها را بر اساس فضای اجتماعی که در آن زندگی میکنیم٬ تکرار میکنم و قهرمان یکی از این سوژهها است.
او افزود: مجسمهای که در این نمایشگاه شاهد هستید پیشتر در اتاق برق گالری زیرزمین دستان در معرض دید قرار گرفت و در اتاق برق شیوه نورپردازی به بهتر دیده شدن این اثر کمک کرد. من همواره در مجسمهسازی به موقعیتهای پاردوکسیکال فکرمیکنم. قهرمانی که من ساختم نه سلحشور است و نه قهرمان ورزشی او اصلا مشخصهای برای اینکه یک ورزشکار باشد ندارد. اتفاقا او در موقعیت پارادوکیسیکال به سر میبرد که اصلا در لحظه دیگر نمیتواند در چنین وضعیتی باشد.
این مجسمهساز ادامه داد: بیشک نوع زیست و تجربه زیسته ما در خلق آثارمان نقش دارد. من این مجسمه را با فایبرگلاس ساختهام. گویی بخشی از آن با برنز کهنه و بخشی از آن با فایبرگلاس براق خلقشدهاند و همین نوع رویکرد در بازنمایی موقعیت موجود نمود بهتری پیداکرده است. موقعیت این فرد بر روی کره بازگوکننده این موضوع است که در جهان امروز همه ما بر لبه پرتگاه ایستادهایم.
هومن بابایی هم در این نشست گفت: کره در آثار من تکرار میشود و پیچ و مهرههایی که در آثارم شاهد هستید نمادی از مشکلاتی است که با آن در زندگی مواجه ایم.
مهدی سلحشور هم در این نشست گفت:من همواره مجسمههایم را با تکنیک سنگ میسازم و اثری که در این نمایشگاه شاهد هستید از مجموعه کرههایم هستند و در این اثر فشار و فشردگی در کرهها را نشان دادهام. رنگ سنگ نیز برای من نمادی از مردم است و سرخ بودن رنگ سنگ این اثر بهتر میتوان حس فشار و فشردگی را نشان بدهد.
نیما قاضی دیگر مجسمهساز شرکتکننده در این نمایشگاه گفت: من در مجسمهسازی متأثر از ادبیات کلاسیک ایران هستم و با تکنیک چوب انس الفت خاصی دارم. چوب به بدن انسان شباهت بسیار زیادی دارد و معتقدم اگر یک هنرمند به یک تکنیک بیشتر مسلط باشد موفقتر خواهد بود.
سحر خلجی دیگر هنرمند شرکتکننده در این نمایشگاه گفت: من در مجسمههایم همواره رویکردی زنانه دارم و از موتیف های زنانه در آثارم استفاده میکنند و پترن های گلگلیهایی که در مجسمههایم از آنها استفاده میکنم بر اساس رویکرد اثر که اگر مثلا اضطراب را بخواهد نشان بدهد پژمرده یا کمرنگ میشوند.
علی داوری دبیر نمایشگاه هم درسخنانی درباره شکلگیری نمایشگاه چهارسوی خیال گفت: این نمایشگاه در سال ۱۳۸۹ توسط کمیته نمایشگاهی انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران شکل گرفت و اولین دوره آن در موزه امام علی (ع) برگزار شد و از دومین دوره این رویداد در خانه هنرمندان ایران برگزارشده است. روند برگزاری این رویداد بهمرور بهتر شد و در این دوره اتفاقات خوبی رقم خورد.
او درباره اثرش در این نمایشگاه گفت: این اثر که یک گاو است از ۹ قطعه فلز تشکیلشده است و سر آن از اتصالات لوله گاز است و از دو ساچمه نیز بهعنوان چشم آن استفاده کردهام. بدن گاو نیز متشکل از دو لوله است.
کمالی زاده دیگر هنرمند شرکتکننده در این نمایشگاه گفت: من از سال ۱۳۶۴ در رشته سرامیک فعالیت میکنم و دوره مجسمهسازی را نزد استاد شهابی و فیاض گذرانده ام و در اولین بینال مجسمهسازی که در موزه هنرهای معاصر برگزار شد٬ دوم شدم. در تمام این سالها در نمایشگاههای گروهی آثارم را به نمایش گذاشتهام و بیشتر مجسمههایی که میسازم حسی هستند.
حسینعلی عسگری دیگر هنرمند شرکتکننده در نمایشگاه گفت: من از سال ۱۳۷۳ به شکل حرفهای مجسمهسازی را شروع کردهام و در کنار آن نقاشی میکنم و شاگرد ایرج محمدی٬ حمید شانس و علی قهاری بودهام. البته من در دو سال پایانی زندگی استاد علی قهاری در خدمت ایشون بودم و خوب حال چندان مساعدی نداشتند. ولی همین حضور هم بسیار آموزنده بود .
او درباره اثرش گفت: من در این نمایشگاه مجسمه کمالالملک را بهصورت خوابیده ساختهام. اول این مجسمه را هایپررئال ساخته بودم اما در روند کار دچار دگردیسی شد و در آن تخریب به وجود آوردم و موهای او را بهصورت فرم گیاهی زنده و رونده ساختم. دلیل اینکه این فیگور را خوابیده ساختم این بود که میخواستم بگویم هر چیزی که تخریب شود دوباره میتواند از نو رشد کند.
این مجسمهساز ادامه داد: من درهنرستان و دانشگاه نقاشی خواندهام و به نظر من کمالالملک در آموزش آکادمیک نقاشی در کشور ما نقش کلیدی داشته و قدر او آنگونه که باید دانسته نمیشود با ساخت این مجسمه قصد داشتم که او را تکریم کنم.
روحالله شمسی زاده نیز درباره روند شکلگیری مجسمهاش گفت: بیشک هر اثری در کنار فرم داستانی دارد ، متافیزیک ماده در این اثر مهمِ است چراکه با کمپوزیت دوده و فلز برنج ساختهشده، و بهنوعی به خاطره ماده توجه دارد ، دوده بهنوعی ارجاع به آتش دارد و فرایند تبدیل و جابجایی انرژی ،....
او افزود: این اثرازمجموعهای انتخابشده که بخشی از آن پیشتردرقالب نمایشگاهی در شهر کارلسروهه در قالب یک پروژه مشارکتی هنر ( جابجایی ) در معرض دید مخاطب قرارگرفته است ، عنوان اثر " ترمینال اول" نام دارد و بهنوعی ارجاع نمادین و فرمیک به محمل تغییر و جابجایی انسان برای ورود به جهان جسمانی دارد.