به گزارش هنرآنلاین، در این نشست مجید ملانوروزی مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نادر سیحون مدیر گالری سیحون، غلامرضا نامی مدیر موزه پاسارگاد، جمشید حقیقتشناس از هنرمندان برسابقه هنرهای تجسمی و جاوید رمضانی منتقد هنری به بیان نظرات خود پیرامون مسائل کیوریتوری پرداختند.
در ابتدای این نشست، مجید ملانوروزی با اشاره به مفهوم کیوریتوری گفت: جمعآوری آثار هنری از پیش از اسلام در فرهنگ ایرانی وجود داشته است که جمعآوری این آثار میتوانست به غنای فرهنگ ایرانی کمک کند. کیوریتوری یک نگرش متفاوت به هنر است در زمانهای که هنر به فردیت گرایش پیدا کرده و از هنر جمعی فاصله گرفته است. از مقطعی که در تاریخ هنر شاهد مرگ مولف بودیم، ساختار موزهها و بعد از آن مفهوم کیوریتوری شکل گرفت. کیوریتوری نقش مهمی را در فضای هنری دارد و حتی در جاهایی از هنرمندان و خالقان آثار مهمتر هستند، زیرا موضوعاتی را که هنرمند میخواهد معرفی کند از کیوریتور کمک میگیرد.
در ادامه این نشست جمشید حقیقتشناس درباره مفهوم و جایگاه کیوریتوری گفت: در گذشته وقتی که جایی برای نگهداری هنرها وجود داشت نقش کیوریتور در اندازه نگهبان بود اما بعد از آن وقتی دیدند که برخی آثار نیازمند حضور مهمتری هستند که میتواند بهتر دیده شود و پخش کردن آن میتواند به اثر هنری هویت جمعی ببخشد، برای همین تعریف جدیدی از کیوریتور ایجاد شد. کیوریتوری در ایران هنوز به شکل مفهومی و درست آن ایجاد نشده است و جایگاه این حرفه در هنر ایران باید تعریف درستی شود. در حال حاضر در موزههای ایران تنها کاری که صورت میگیرد جمعآوری آثار است در حالی که باید ارزش هنری یک اثر را درک کرد و آن را طوری به نمایش گذاشت که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. کیوریتور درست در همین نقطه از ارتباط با مخاطب است که میتواند تاثیرگذار باشد.
رضا نامی هنرمند پیشکسوت هنرهای تجسمی نیز در ادامه این جلسه گفت: کیوریتور یک کلمه لاتین است به معنی مراقبت کردن و تیمار کردن. یعنی یک کیوریتور باید غم اثر هنرمند را بخورد و آن را به جایگاه واقعیاش برساند. کیوریتور باید نسبت به اثر حساس باشد. کیوریتورها به چند دسته و چند تخصص تقسیم میشوند. یک مدل آن جنبه فرهنگی دارد و بخش دیگر آن اقتصادی و یا جنبههای سیاسی و ایدئولوژیک است. نقش هر کدام از این حوزهها در کیوریتوری با توجه به سابقه و دانش هر فرد متفاوت است و کیوریتورها میبایست برای برگزاری هر نمایشگاهی اشراف کامل به اهدافی که از پیش در ذهن خلق کردند، داشته باشند. مثلا کیوریتوری که جنبه اقتصادی آثار را مورد توجه قرار میدهد میبایست طوری آثار را جمعآوری کند که بتواند برای فروش آن آثار بهترین تاثیرگذاری را داشته باشد. البته در این زمینه نمایشگاههایی بر اساس ابعاد سیاسی برگزار میشود که نمایشگاههای سیاسی خیلی در جهان با اقبال روبرو نمیشود.
مجید ملانوروزی در ادامه صحبتهای نامی گفت: کیوریتور یک نوع بینش و تخصص نیاز دارد و در هر زمینهای متفاوت است. کیوریتور باید مخاطب شناس باشد. فروش آثار یکی از وظایف کیوریتور است. در همین دوره پنج ساله یکی از تجربههای ما حضور کیوریتورهای ایتالیایی بود که وقتی به ایران آمدند و مجموعه آثار متفاوت ما بخصوص آثار هنری متاثر از هشت سال دفاع مقدس را دیدند، بسیار برای آنها حائز اهمیت بود و توانستند با جمعآوری درست هر مجموعه شناخت دقیقتری به هویت و فرهنگ ایرانی پیدا کنند و مطالعه دقیقتری از بخشهای مختلف سیاسی، اجتماعی و تاریخی کشورمان داشته باشند.
نادر سیحون مدیرگالری سیحون نیز دیگر سخنران این برنامه بود که درباره جایگاه حرفه کیوریتوری توضیح داد: گالریها در چند سال اخیر به همت کیوریتورها نمایشگاههای خود را برگزار میکنند. البته کیوریتوری در ایران در حد اسم باقی مانده و کیوریتورها وظایف مشخص این حرفه را به صورت مطلوب اجرا نمیکنند. کیوریتور بودن یعنی باید خیلی در کاری که انجام میدهید دقیق باشید. باید تاریخ هنر را بشناسید. باید هنرمندان مملکت خود را بشناسید. باید نسبت به اثر اشراف کامل داشته باشید. من گاه حیرت میکنم از اینکه میبینم بعضی از کیوریتورهای جوان حتی نام هنرمندان سرزمین خودشان را نمیدانند. یک کیوریتور موفق برگزاری یک نمایشگاه را به صورت جذاب و تکنیکی برگزار میکند. گالریها نباید از حضور برخی نامهای محدود، پر شوند. باید به نوعی باشد که جوانهای هنرمند هم بتوانند به آینده کاری خود امیدوار باشند. کیوریتور باید با افرادی که کلکسیونر هستند، متصل باشند و در فروش آثار کمک کند و به اصول مارکتینگ اشراف داشته باشند.
جاوید رمضانی منتقد و پژوهشگر هنر نیز در ادامه این نشست گفت: ما در نظریه هنر دچار ضعف در معنا و ضعف در ساختار هستیم. ساختار گالری در هنر ما از نظام موزهداری که در دوره ناصری شکل گرفت به جا مانده است. این نوع از ساختار نظامپسند است که قدرت حاکمه برای آنکه تک بعدی به مسائل نگاه کند، ایجاد کرده است. متاسفانه کاری که ما در موزهداری و گالریداری انجام میدهیم از یک فرهنگ و ساختار وارداتی نشات میگیرد و در طول این سالها تلاش نکردیم آن را بومی کنیم. این نظام دیگر پسند است و هیچگونه سنخیتی با هویت فرهنگی ما ندارد. نظام نظری در ایران دچار ضعف است. از سال 95 تا 96 هفتاد نمایشگاه کیوریتور شده در کشور ایجاد شدند؛ این آمار بسیار بالایی است چه اتفاقی افتاده است که به اینجا رسیده است؟ ما باید کیوریتوری را از لحاظ نظری و ساختاری باز تعریف کنیم تا نیازی به این حجم از کیوریتوری در عرض دو سال نداشته باشیم.
حقیقتشناس در ادامه صحبتهای رمضانی گفت: یکی از ضایعههای هنرهای تجسمی این بود که رابطه مردم و آثار هنری قطع شد. مصرف آثار هنری در سالهای اخیر بسیار کم شده و ما فرق نمایشگاه و فروشگاه را نمیدانیم. گاهی به نیت فروشگاه، نمایشگاهی را راهاندازی میکنیم که اثرگذاری ندارد. وقتی رابطه بین هنرمند و مردم بسته شود و آثار هنری به خانهها راه پیدا نکند به بن بست میرسیم. هنرمندان در سالهای اخیر تمام آثارشان را برای گالریها تولید میکنند که این یک اشکال بزرگ است. دیگر کسی آثاری برای اماکن عمومی تولید نمیکند. وقتی برای یک مکان اختصاصی تولید میکنیم مخاطب را از دست میدهیم. برای همین کیوریتور وظیفه عرضه آثار هنری را دارند. رابطه بین تولیدکننده که هنرمند است و مصرفکننده که مردم و کلکسیونرها هستند در دست کیوریتورها است .
نامی در ادامه این صحبت گفت: کیوریتوری از نیمه دوم دهه شصت میلادی در غرب مفهوم جدی میگیرد و تقریبا از همان زمان با افتتاح موزه هنرهای معاصر در ایران ایجاد شد. بعد از انقلاب که همه چیز از هم گسسته شد این حرفه طول کشید تا جایگاه خود را بتواند پیدا کند. کیوریتور خودش یک هنرمند است و باید حتی از چیدمان اثر آگاهی داشته باشد زیرا نمیتوان هر اثر ناهمگونی را در یک نمایشگاه کنار هم چید.
سیحون همچنین در ادامه این نشست گفت: خانم رز عیسی بیست سال پیش به ایران آمدند و با بسیاری از هنرمندان دیدار کردند و در کیوریتوری کمک بسیاری به هنر ایران کردند و ایشان با تلاش خودشان باعث شدند که حراجیهای مهمی همچون ساتبیز و کریستیز مورد توجه هنر ایران قرار گرفتند. برای همین میتوان گفت یک کیوریتور میتواند تا این اندازه در هنر یک کشور تاثیرگذار باشد.
ملانوروزی در بخش دیگری از این نشست گفت: جامعه معاصر به دنبال فردیت است و از هنرهای گروهی فاصله گرفته است. در این شرایط کیوریتور تاثیر جمعی خود را میگذارد و با جمعآوری آثار و با توجه به بینش تاریخی و اجتماعی خود آثار مختلف را در یک اتفاق جمعی به نمایش میگذارد. جامعه هنری ما نیاز به کیوریتور دارد و باید در تربیت و شکلگیری کیوریتور حرفهای تلاش کرد و افراد با بینش عمیق را در این حوزه پرورش داد.
جاوید رمضانی در ادامه صحبتهای ملانوروزی گفت: ما باید نظام تربیت کیوریتوری شکل بدهیم و به نظر میرسد حوزههای پژوهشی متمرکز و نظری هماهنگ باید شکل بگیرد. کیوریتوری در محیط آکادمیک تربیت نمیشود و باید در فضای شکلی و عملیاتی ایجاد شود. بعنوان مثال موزه هنرهای معاصر میتواند در این مسیر پیشران باشد. نظام دولتی نمیتواند کیوریتور تربیت کند باید تشکلهای تخصصی و افراد غیر دولتی در تربیت چنین نیروهایی اقدام کنند. شکل سنتی آن همان نگاه شاگرد و استادی است که کیوریتور در یک فضای عملیاتی در گالریها و موزهها به کسب تجربه دست میزند و رفته رفته میتواند جایگاه مناسب خود را پیدا کند.
بنابراین گزارش در این نشست که با حضور هنرمندانی همچون عباس مشهدیزاده، قدرتالله عاقلی و جمعی از هنرمندان جوان برگزار شد، بخش دیگر این نشست به صورت گفتمان برگزار شد و هنرمندان جوان به بیان دیدگاههای خود پیرامون نقش کیوریتوری و جایگاه و منزلت هنرهای تجسمی پرداختند که با گفت و گوی دو طرفه میان آنها و کارشناسان نشست به فضای دو سویه تبدیل شد.